صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

دوشنبه ۱۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جامعه پذیری سیاسی و نقش آن در دگرگونی فرهنگ سیاسی

-

جامعه پذیری سیاسی و نقش آن در دگرگونی فرهنگ سیاسی

انسان ها در بدوی تولد در درون فرایند اجتماعی شدن قرار می گیرد. در این فرایند، زبان، رسم و رسومات، سنت ها، قوانین و مقررات و هنجار ها و شیوه های رفتار را می آموزد. همچنین انسان ها بدون حق انتخاب در درون یک نظام سیاسی قرار می گیرد و شناسنامه آن کشور را بدست می آورد. نظام سیاسی در درون یک محیط عمل می کند که آن محیط کارکرد نظام را مشخص می کند. محیط نظام سیاسی در حقیقت فرهنگ سیاسی است. فرهنگ سیاسی مجموعه باور ها، ارزش ها و هنجار ها است که کارگزاران سیاسی را به عمل خاصی وا می دارد. فرهنگ سیاسی دارای گونه های مختلف و متعدد می باشد و هر کدام آن ها رفتار های خاصی را تولید می کند. بنابراین برای تغییر رفتار های سیاسی مان نیازمند تغییر فرهنگ سیاسی خود می باشیم که در فرایند اجتماعی شدن آن ها را می آموزیم. ما فرهنگ سیاسی را از مجرا های خاص اجتماعی شدن می آموزیم. حال سوال این است که جامعه پذیری چه نقش در دگرگونی فرهنگ سیاسی و در نهایت رفتار سیاسی ما دارد. این نوشتار در صدد آن است تا به این سوال پاسخ گوید.

اما برای پاسخ به این سوال نیازمند آن هستیم تا مجرا های اجتماعی شدن به صورت عام و مجرای جامعه پذیری سیاسی را به صورت خاص مورد بررسی قرار دهیم.

جامعه شناسان مجرا های مختلفی را برای جامعه پذیری ذکر کرده اند که مهمترین آن عبارت اند از: خانواده، گروه های همسالان، مدرسه، رسانه ها. برای جامعه پذیری سیاسی احزاب سیاسی، نهاد های جامعه مدنی، محیط کار و ... را ذکر کرده اند. خانواده، گروه های همسالان، مدرسه و رسانه ها اگر چه مجرا های عمومی جامعه پذیری سیاسی است اما ما تلاش می کنیم در پیوند با جامعه پذیری سیاسی نقش آن را مورد بررسی قرار دهیم.

خانواده از مهمترین و اساسی ترین نهادی اجتماعی است که نقش مهم در اجتماعی کردن افراد دارد. این نهاد از آنجا دارای کارکرد مهم در امر اجتماعی کردن می باشد که افراد بار اول در درون این نهاد زاده می شود و از درون این نهاد وارد فرایند اجتماعی شدن می شود. انسان ها اولین کلمات، جملات و رفتار ها را در درون خانواده می آموزد. اما آنچه در درون خانواده برای جامعه پذیری سیاسی مهم و اساسی می نمایند چگونگی تصمیم گیری است. تصمیم گیری ممکن در خانواده به صورت فردی صورت گیرد و ممکن است به صورت دسته جمعی و مشارکت همه اعضای خانواده صورت گیرد. تصمیم گیری جمعی با تصمیم گیری که امروزه در نظام دموکراتیک و نهاد های دموکراتیک صورت می گیرد همخوانی دارد. اما اگر تصمیم گیری در خانواده به صورت فردی باشد و تصمیم گیرنده پدر باشد، نوع تصمیم گیری بیشتر با نظام های توتالیتر و استبدادی همخوانی دارد. تصمیم گیری جمعی در خانواده فرد را با مشارکت جو بار می آورد. بنابراین شکل و ساختار خانواده و چگونگی تصمیم گیری در خانواده تاثیر در رفتار سیاسی انسان ها در آینده می گذارد.

گروه های همالان: اگر عالم سیاست را به بازی تشبه کنیم اهمیت بررسی گروه همالان بیشتر می شود. زیرا همان طور که در بازی ها برد و باخت و چگونگی میدان دادن به بازیگران مهم است در عالم سیاست نیز آن مسائل مهم می باشد. در بازی کودکان اگر بازی به گونه ای باشد که برد و باخت کامل وجود نداشته باشد و فردی بازنده کامل و یا برنده کامل نباشد، آن بازی ها کودکان را معامله گر بار می آورد که این مسئله برای عالم سیاست در دنیا امروز حیاتی است. زیرا در عالم سیاست امروزه کسی دنبال برد کامل نمی باشد بلکه در تلاش اند تا همه گروه های اجتماعی را در بازی سیاست سهیم نمایند.

مدرسه: مدرسه از مهمترین مجراهای اجتماعی است که مهمترین آموزه های اجتماعی و سیاسی به کودکان آموخته می شود. کتاب های درسی و رفتار آموزگاران الگو های رفتار آینده کودکان در سن بزرگتر می باشد. اگر در مضامین درسی ارزش های دموکراتیک گنجانده شود بدون شک کودکان رفتار های خود را از همان سنین کودکی با ارزش های دموکراتیک سازگار خواهد کرد. مدرسه در کنار آموزش ارزش ها، می تواند ارزش ها و نظام را بازتولید نمایند. بنابراین عمر نظام سیاسی و رفتار های کارگزاران سیاسی تا حدودی بستگی به چگونگی آموزش ان ها در مدرسه دارد.

رسانه ها: رسانه ها در شکل گیری ذهن کودکان نقش اساسی و مهم دارد. زیرا اگر بخش از وقت کودکان در مدرسه گزرانده می شود بخش دیگر آن به دیدن تلویزیون، گوش دادن به رادیو و خواندن روزنامه ها سپری می گردد. در صورتی که رسانه ها برنامه ها و نوشته های خود را سازمان یافته و در راه ترویج ارزش های دموکراتیک قرار دهند، بدون شک بر ذهن کودکان نفوس می کند و ذهن آن ها را دموکراتیک بار می آورد. بنابراین رسانه ها از مجرا های دیگری است که می تواند در آموزش ارزش های دموکراتیک و یا غیر دموکراتیک نقش مهم و اساسی بازی نمایند.

اگر خانواده، گروه همالان، مدرسه و رسانه ها را مجرا های عمومی اجتماعی شدن بدانیم که مسائل عمومی اجتماعی، سیاسی، دینی و ... را می آموزاند. احزاب سیاسی و نهاد های جامعه مدنی را باید مجرا های خاص جامعه پذیری سیاسی بدانیم زیرا در آن ها تا مسائل سیاسی در اولویت قرار دارد و انسان ها در درون آن رفتار های سیاسی از خود بروز می دهد.

مشهور است ک می گویند؛ دموکراسی در جای و در کشوری تحکیم می یابد که در آن کشور نهاد های زیر مجموعه و خرد دموکراتیک باشد. به طور مثال اگر در احزاب سیاسی کمیته ها به شکل دموکراتیک و انتخابی شکل بگیرد و تصمیم گیری ها جمعی باشد و حزب به فردی خاصی وابسته نباشد. بدون شک این گونه رفتار در درون حزب بر رفتار اعضای آن تاثیر می گذارد. در صورتی که حزب مورد نظر برنده شود، در چارچوب دولت نیز رفتار ها و تصمیم گیری ها دموکراتیک خواهد بود. در درون نهاد های جامعه مدنی نیز هر چه تصمیم گیری جمعی باشد بر رفتار های اعضای خود در خارج از ان تاثیر می گذارد.

ناگفته نباید گذاشت که جامعه پذیری افراد از زمان تولد تا پایان زندگی ادامه دارد بنابراین افراد در درون احزاب سیاسی و نهاد های مختلف دیگر نیز در حال آموختن است. رفتار های درون حزبی و درون نهادی تاثیری بر رفتار های افراد در خارج از احزاب و نهاد ها می گذارد.

در یک جمع بندی باید گفت که جامعه پذیری می تواند فرهنگ سیاسی را از بنیاد دگرگون نمایند. این دگرگونی در صورتی اتفاق می افتد که رفتار ها و تصمیم گیری ها در نهاد های مختلف مشارکتی و دسته جمعی باشد. ناگفته نباید گذاشت که همین مجرا های جامعه پذیری سیاسی می تواند باعث تداوم فرهنگ سیاسی غیر دموکراتیک نیز گردد. زیرا این مجرا ها می تواند رفتار های غیر دموکراتیک را بازتولید نمایند که در نتیجه تداوم نظام را تضمین می کند.

دیدگاه شما