صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

دوشنبه ۱۰ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

شبکه ها و منافع شخصی نخبگان سیاسی و مسئله مبارزه با فساد گسترده

-

شبکه ها و منافع شخصی نخبگان سیاسی و مسئله مبارزه با فساد گسترده

در گزارش های سالانه سازمان شفافیت بین الملل دولت افغانستان در دو سال پی هم در صدر فهرست کشور های آلوده به فساد قرار گرفته بود. گزارش های سازمان شفافیت بین الملل باعث انگیزش واکنش های مردم افغانستان شد. شهروندان افغانستان به گونه های مختلف اعتراض نمودند و مقامات و نخبگان در رأس قدرت را سست و بی مایه خواندند. در کنفرانس توکیو نیز، جامعه جهانی از حکومت افغانستان خواستند که به صورت جدی علیه فساد مبارزه نمایند. نخبگان افغانستان تعهد سپردند که با فساد به صورت جدی و اساسی مبارزه می نمایند. جامعه جهانی بخش از کمک های خود به افغانستان را منوط به مبارزه جدی حکومت افغانستان علیه فساد اعلان نمودند. به نظر می رسد که گزارش سازمان شفافیت بین الملل، اعتراضات شهروندان افغانستان و فشار جامعه جهانی منجر به مبارزه جدی به فساد اداری نشد. در تازه ترین مورد رئیس اداره مبارزه با فساد اداری در افغانستان گفته است که مبارزه با فساد ممکن نیست. او به صورت مشخص دو دلیل را ذکر نموده است. مصلحتی بودن ساختار های دولت افغانستان و نداشتن اراده قاطع از سوی مقامات بلند را، دو دلیل عمده و جدی خوانده است.او گفته است: "در یک کشوری که دولتش بر اساس مصالح قومی، گروهی، سیاسی و نژادی و غیره ایجاد شده، فضای جنگی وجود داشته باشد، نیروهای خارجی وجود داشته باشد، مداخلات دیگر وجود داشته باشد، مبارزه به شکل قاطعانه کمتر متصور است. فعلا عوامل عینی وجود دارد که ما نمی توانیم دست باز داشته باشیم."

فساد گسترده بحران جدی جامعه ما است. ما نیاز جدی و اساسی برای مبارزه با این پدیده داریم. وجود فساد گسترده باعث شده است که ما در عرصه توسعه و نوسازی، امنیت، عدالت اجتماعی، گذار از جامعه سنتی و ... مشکل جدی و اساسی داشته باشیم. به عبارت دیگر، فساد گسترده باعث شده است که ما در عرصه های مذکور برنامه مشخص نداشته باشیم. بنابراین ضرورت تأمل جدی روی این مسئله داریم. در این نوشتار تلاش می کنیم عدم امکان مبارزه با فساد را به بررسی بگیرم و تاثیرات آن روی مسائل و موضوعات را بیان نمایم.

اولین و مهمترین مشکل فراروی مبارزه علیه فساد اداری وجود شبکه های متعدد است که توسط نخبگان سیاسی شکل گرفته است و تغذیه می شود. هر نخبه سیاسی دارای شبکه ای می باشد که قلمرو و منافعی برای خود تعریف نموده است و هیچ نهاد و نخبه دیگر حق مداخله در آن را ندارد. این مسئله باعث می شود که اداره مبارزه با فساد نتواند کار نمایند. زیرا هر اداره حوزه نفوذ یکی از نخبگان سیاسی است. نخبگان سیاسی نیز شبکه خود را با وجود فساد تغذیه می کند. به همین خاطر نخبگان سیاسی از موانع جدی و اساسی فراروی مبارزه با فساد می باشد. از طرفی دیگر باید گفت که اداره مبارزه با فساد نیز خود بخشی از شبکه یکی از نخبگان سیاسی است و نخبگان سیاسی به صورت نانوشته توافق کرده اند که در حوزه ها و قلمرو های همدیگر مداخله ننمایند. به همین خاطر مبارزه با فساد ممکن نیست. تا زمانی که نخبگان سیاسی برای نابود سازی شبکه های خود اقدام ننمایند و تا زمانی که نخبگان سیاسی از تغذیه شبکه های مختلف دست نکشند، امکان مبارزه با فساد ممکن نیست.

یکی از دلایل دیگر، همان طور که رئیس اداره مبارزه با فساد گفته است، مشکل ساختاری می باشد. ساختار ها فوق اراده افراد است. ساختار ها خود را بر افراد و انسان ها تحمیل می کند. ساختار های ناکارآمد باعث می شود که سیستم اداری کارکرد های اصلی خود را نداشته باشد و منحرف شود و دچار بد کارکردی گردد. قومی و سمتی بودن ساختار ها بدون شک باعث می شود که کارکرد های یک اداره میان گروه های قومی تفکیک قائل شود و کارکرد های و فعالیت خود را در راستای منافع یک گروه خاص جهت بدهد. در افغانستان ساختار کلان بدون شک قومی و سمتی است. به همین خاطر همیشه از امکانات و ابزار های اداری برای تحقق منافع گروه های خاص استفاده شود. استفاده از امکانات و منابع عمومی برای تحقق و دست یابی به منافع گروه خاص چیزی نیست، جزء فساد. به همین خاطر ما نیازمند تحول و دگرگونی در ساختار کلان جامعه خود نیز می باشیم.

بنابراین می توانیم بگویم که این دو عنصر مشکل جدی و اساسی فراروی مبارزه با فساد در جامعه ما می باشد. برای مبارزه با فساد نیازمند از بین بردن شبکه های نخبگان سیاسی و دگرگونی در ساختار کلان می باشیم. ما از آنجا نیازمند این مهم می باشیم که وجود فساد باعث شده است که امنیت کشور بد تر شود و حرکت ما به سمت توسعه و نوسازی کند و عدالت اجتماعی رعایت نگردد.

فساد باعث ناکارآمدی سیستم سیاسی، اداری و اقتصادی می گردد. ناکارآمدی سیستم ها باعث می شود که گروه های اجتماعی به صف مخالفین مسلح دولت بپیوندد.پیوستن گروه های اجتماعی به صف مخالفین مسلح دولت بدون شک باعث از بر هم زدن امنیت می شود. در سال های گذشته، یکی از دلایل پیوستن افراد به گروه طالبان همین مسئله بوده است. مصالحه با طالبان و یا تضعیف گروه طالبان نیازمند ریشه کن و از بین بردن فساد می باشد.

انتظار می رفت که افغانستان با کمک ها و حمایت های جامعه جهانی در بیش از یک دهه به شاخص های زیادی از توسعه و نوسازی دست یابد اما افغانستان در این عرصه تا حدودی موفق نبوده است. یکی از دلایل عدم موفقیت ما وجود فساد گسترده بوده است. زیرا منابع و امکانات بیش از آن که در راستای دستیابی به توسعه و نوسازی استفاده شود، در راستای تامین خواست ها و آمال های شخصی و تا حدودی شبکه های نخبگان استفاده است. منابع و امکانات از سوی نخبگان به منظور بهینه سازی قدرت فردی و شخصی حیف و میل شده است. برای دست یابی به توسعه یافتگی باید فساد را پشت سر بگذاریم.

اگر توسعه را به مفهوم برابری در نظر بگیریم به مفهوم عدالت اجتماعی نزدیک شده ایم. عدالت اجتماعی که گم شده گروه های اجتماعی و توده مردم محروم می باشد. همان طور که در بالا توضیح دادیم، فساد گسترده باعث جلوگیری از توسعه و نوسازی می شود، می توانیم آن را تعمیم بدهیم که فساد باعث می شود که عدالت اجتماعی همچنان به عنوان گم شده توده های مردم باقی بماند و توده همچنان سرگردان عدالت باشد. بنابراین برای تحقق عدالت اجتماعی نیز، نیازمند آنیم که فساد را ریشه کن نمایم.

فساد تاثیر بر مسائل و موضوعات دیگر، نیز دارد. این تنها چند موردی بود که من برشمردم و مواردی زیادی دیگری را می توان برشمرد که وجود فساد باعث شده است که ما در هیچ عرصه ای ره به جایی نبریم.

در پایان باید گفت که گزارش های سازمان های بین المللی در مورد فساد، واقعیت عینی جامعه ما را گزارش می کند. ما نباید آن را تبلیغات روانی درک و فهم نمایم. ما به جای آن باید اراده نمایم و فساد را ریشه کن نمایم.

دیدگاه شما