صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

گفتگوی های صلح؛ از افغانستان تا پاکستان

-

گفتگوی های صلح؛ از افغانستان تا پاکستان

یکی از مهمترین رویدادها در سطح منطقه در چند روز گذشته مذاکره طالبان پاکستان با دولت این کشور بود. دور اول این مذاکره با دست آورد به پایان یافت. براساس اعلان دولت پاکستان در این مذاکره توافق شده است که دو طرف در چارچوب قانون اساسی پاکستان به همدیگر مذاکره و گفتگو نمایند. توافق مذاکره در چارچوب قانون اساسی پاکستان یکی از مهترین و اساسی ترین رویداد در تاریخ تحولات سیاسی یک دهه اخیر پاکستان است. این رویداد از چند جهت دارای اهمیت می باشد. جدا از اهمیت این مسئله، این رویداد می تواند درسی جدی برای دولت افغانستان و گروه طالبان اافغانستان باشد. آنچه در زیر می آید بررسی دلایل حاضر شدن گروه طالبان پاکستان در مذاکره با دولت پاکستان و همچنین عبرت آموزی دولت و طالبان افغانستان از مذاکره آن ها است. همچنین تلاش می شود نکته های در باب گفتگو و مذاکره دولت افغانستان با گروه طالبان را بیان دارد.

گفته می شود که بر اثر خشونت های گروه طالبان پاکستانی بیش از ده هزار نفر در یک دهه اخیر جان خود را از دست دادند. در این اواخر خشونت های گروه طالبان در پاکستان افزایش یافته بود و این مسئله باعث برانگیختن خشم برخی گروه های سیاسی داخل حکومت شده بود. برخی از گروه ها سیاسی از جمله پسر بی نظیر بوتو به عنوان رئیس یکی از گروه های سیاسی گفته بود که دولت باید از موضع قدرت با گروه های طالبان مذاکره نمایند و در صورت که طالبان حاضر به مذاکره و گفتگو نگردد، دولت اقدام نظامی علیه این گروه ها نمایند. حاضرا دیدگاه حکومت پاکستان و تیم حاکم نیز بر همین نظر بود. این وضعیت باعث شد که گروه طالبان حاضر به گفتگو و مذاکره با حکومت گردد. شاید بتوان گفت که یکی از جدی ترین و مهمترین دلیل حاضر شدن گروه طالبان برای مذاکره جدی بودن حکومت پاکستان در قبال این گروه ها بود. در صورتی که گروه طالبان حاضر به مذاکره و گفتگو نمی شدند احتمال این وجود داشت که حکومت به شدید ترین وجه آن ها را سرکوب نمایند. این در حالی است که قبل از آن گروه طالبان پاکستانی برای گفتگو و مذاکره با حکومت پاکستان پیش شرط های ذکر نموده بودند. اما در پایان گفتگوی اخیر طالبان پاکستان وجود پیش شرط ها را تکذیب کرد.

این مسئله بیانگر این است که وارد شدن حکومت از موضع قدرت باعث حاضر شدن گروه طالبان برای مذاکره و گفتگو شد. حزب تحریک یکی از دلایل شکل گیری شان مبارزه با حکومت پاکستان بود. اما موضع قدرتمند حکومت پاکستان باعث شد که این حزب نسبت به آرمان ها و اهداف اولیه خود تجدید نظر نموده و حاضر به گفتگو با حکومت گردد. بنابراین می توان گفت که یکی از دلایل حاضر شدن طالبان در گفتگو جدیت و قاطعیت حکومت پاکستان برای کاهش خشونت ها در پاکستان بود.

از طرف دیگر، مهمترین مسئله ارتباط حکومت پاکستان با سطوح بالای رهبری گروه طالبان است. حکومت پاکستان و دستگاه استخبارات این کشور تا حدودی از رفتار ها و فعالیت های گروه طالبان آگاه است و در مواردی با پیش بینی های دقیق قادر به کنار گیری گروه طالبان از اقدام احتمالی شان می شود. همین ارتباط و نفوذ دستگاه استخبارات باعث شده است که گروه طالبان حاضر به مذاکره شود. به عبارت دیگر، دست های پیدا و پنهان حکومت در درون گروه طالبان باعث شد که گروه طالبان وارد مذاکره و گفتگو با حکومت پاکستان گردد.

گفتگوی دو طرف برای حکومت و مردم پاکستان دارای اهمیت زیاد می باشد. پاکستان در سال های اخیر با بحران های متعدد دست و پنچه نرم می کند. پاکستان در عرصه خارجی حد اقل با دو کشور همسایه خود همیشه با مشکل مواجه بوده است. در یک طرف هند و در طرف دیگر افغانستان. پاکستان نیازمند آن بود تا از فشار های داخلی خود کاسته و به سیاست خارجی خود رونق ببخشد. در صورت عدم مذاکره با طالبان امکان موفقیت سیاست خارجی پاکستان کاهش می یافت. زیرا حکومت پاکستان مجبور بود بخشی از انرژی و توانایی خود را صرف سرکوب گروه های داخلی نمایند. از طرف دیگر، حکومت پاکستان برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود درگیر است. عدم حل مشکل گروه طلبان باعث می شد که حکومت پاکستان نتوانند با مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود بپردازد. زیرا بخش از مشکل فراروی رشد اقتصادی و فعالیت های اجتماعی حکومت پاکستان گروه طالبان بودند.

این اتفاق در پاکستان اما، می تواند سر آغاز دوباره فعالیت های حکومت افغانستان در امر گفتگو و مصالحه با گروه طالبان باشد. همان طور که تجربه چند سال حکومت افغانستان در امر مصالحه نشان داده است. دنبال کردن مصالحه و گفتگو از موضع ضعف منتج به نتیجه نمی شود. بنابراین با توجه به تجربه خود و تجربه کشور پاکستان باید از موضع قدرت با گروه طالبان اقدام نماید. در غیر آن مانند چند سال گذشته نتیجه ای از پروسه صلح به دست نخواهد آورد. باید متذکر شد که مهمترین مسئله برای حکومت افغانستان قانون اساسی می باشد. همان طور که حکومت پاکستان طالبان پاکستانی را به مذاکره و گفتگو در چارچوب قانون اساسی نموده است حکومت افغانستان نیز باید گروه طالبان را وادارد تا در چارچوب قانون اساسی مذاکره نمایند. در غیر آن حکومت باید گزینه نظامی و سرکوب را در پیش بگیرد.

ناگفته نباید گذاشت که گفتگوی طالبان پاکستانی با حکومت این کشور در چارچوب قانون اساسی می تواند  درس عبرتی برای گروه طالبان افغانستان نیز باشد. حاضر شدن گروه طالبان پاکستانی برای مذاکره نشان می دهد که شعور سیاسی آن ها بالا بوده و حاضر نیست با خشونت مردم و کشور خود را قربانی نمایند. بر طالبان افغانستانی است که از رفتار ها و فعالیت های گروه طالبان پاکستانی درس بگیرند و نگذارند کشور و مردم افغانستان با قربانی خشونت های آن ها گردد. گروه طالبان اگر به این رویداد توجه نمایند و نسبت به رفتار ها و کنش های گروه طالبان پاکستانی فکر کند به احتمال زیاد به این نتیجه خواهد رسید که با حکومت افغانستان وارد گفتگو شوند و دست از خشونت بکشند.

در پایان باید گفت که گفتگو طالبان پاکستانی با حکومت این کشور یکی از مهمترین رویداد تاریخی در تاریخ سیاسی این کشور است. کشوری که منشأ خیزش خشونت ها و بنیادگرایی بوده است، دستاورد بزرگ است. حتی می توان گفت که این رفتار طالبان پاکستان به نوعی دگرگونی در اندیشه ها و باور های آن ها نیز باشد. زیرا آن ها حاضر شده است با حکومت که قانون اساسی دموکراتیک دارند حاضر به گفتگو شوند و از موضع شریعت اسلامی خود بگذرند. بنابراین جای امیدواری است که تحولی در گروه های بنیادگرا به وجود آید و این گروه ها نسبت به موضع خود تجدید نظر نمایند. دگرگونی در وضعیت گروه های بنیادگرا می تواند باعث دگرگونی در سطح منطقه گردد و ریشه خشونت ها را برچیند.

دیدگاه شما