صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افزایش کشتار غیر نظامیان و سیاست های دولت در قبال گروه های شورشی

-

افزایش کشتار غیر نظامیان و سیاست های دولت در قبال گروه های شورشی

یکی از موضوعات مورد منازعه میان رئیس جمهور کرزی و نیرو های بین المللی مستقر در افغانستان حملات نیرو های بین المللی و کشته شدن غیر نظامیان از سوی این نیرو ها بود. رئیس جمهور کرزی آن ها را متهم به کشتن غیر نظامیان نموده بود. این جنجال ها در بالاترین سطح، خود را در مسئله امضا پیمان امنیتی میان افغانستان و ایالات متحده آمریکا نمایان کرد. قبل از آن، رئیس جمهور کرزی در کنفرانس ها و سخنرانی های خود بار ها به نیرو های بین المللی مستقر در افغانستان تاخته بود و آن ها به صورت صریح عاملین کشتار غیر نظامیان در افغانستان دانسته بود. اما گزارش سالانه دفتر سیاسی سازمان ملل متحد در کابل نشان می دهد که سخنان رئیس جمهور کرزی به صورت دقیق از آمار های کشته شدگان آگاهی نداشته است و به خاطر مسائل سیاسی نیرو های بین المللی را متهم به کشتار غیر نظامیان نموده است.در گزارش آمده است که در سال 2013  در مجموع 8659 کشته و زخمی داشته ایم که نسبت به سال 2012 افزایش 7 در صدی را نشان می دهد. در این گزارش آمده است که 74 در صد کشته شدگان و زخمی شدگان بر اثر حملات انتحاری و حملات هدفمند گروه های شورشی و یا گروه های مخالف مسلح دولت صورت گرفته است. در این گزارش همچنین آماری از نیرو های امنیتی افغانستان و نیرو های بین المللی نیز به دست داده است. نیرو های امنیتی افغانستان  عامل 8 در صد و نیرو های بین المللی عامل 3 در صد کشته و زخمی شدگان است.

تناقضات میان آمار و سخنان رئیس جمهور بیانگر چیست؟ آیا دفتر سازمان ملل متحد به صورت غیر واقع بینانه گزارش داده است. آیا رئیس جمهور کرزی از آمار ها و عاملین کشتار غیر نظامیان آگاهی نداشته است. در صورت آگاه بوده است آیا رئیس جمهور کرزی به قربانیان جنگ بی حرمتی ننموده است. در این نوشتار سعی می شود آمار های داده شده در گزارش را مورد بررسی قرار داده و نگاهی به اهداف کرزی در متهم کردن نیرو های بین المللی در کشتار در نظامیان بیاندازد.

اول؛ گزارش دفتر سازمان ملل متحد در کابل با واقعیت ها نزدیک است. زیرا نیرو های بین المللی آموزش دیده و با مهارت است. از طرف دیگر، آن ها بدون شک به اخلاق و زندگی اخلاقی باور دارند و به خود اجازه کشتن انسان های بیگناه و ملکی را نمی دهد.آمار های داده های شده در مورد نیرو های امنیتی افغانستان نیز درست می باشد. نیرو های امنیتی افغانستان آموزش کافی ندیده است. احتمال این می رود که این نیرو ها در مواردی به صورت غیر مسئولانه و غیر هدفمند بالای نیرو های مخالف مسلح دولت حمله نموده و باعث کشتار غیر نظامیان گردد.در این میان اما، گروه های شورشی بدون شک عاملین بیشتری کشتار در سطح جامعه ما می باشد. حمایت از آن ها حمایت از فاجعه است. حمایت از آن همدستی با عاملین کشتار غیر نظامیان است.

دوم؛ آمار های ارائه شده توسط دفتر سیاسی سازمان ملل متحد با واقعیت های عینی که در جامعه می بینیم یکی است.به طور نمونه در یک ماه ده ها حمله انتحاری صورت می گیرد که باعث کشته شدن ده ها انسان می گردد. همچنین حملات هدفمند دیگری که از سوی این نیرو ها صورت می گیرد بیشتر باعث کشته شدن غیر نظامیان می گردد. نیرو های امنیتی افغانستان و نیرو های بین المللی بیشتر نقش دفاعی را دارد. کمتر مواردی دیده شده است که نیرو های امنیتی افغانستان و نیرو های بین المللی در سال های اخیر بر لانه های گروه های شورشی حمله نمایند.به همین خاطر می توان گفت که گروه های شورشی عامل بیشترین کشته و زحمی غیر نظامیان در افغانستان است.

حال این سوال پیش می آید که چرا رئیس جمهور کرزی به جای متهم نمودن گروه های شورشی و یا سرکوب آن ها به نیرو های بین المللی مستقر در افغانستان می تازد. به صورت مشخص می توان چند احتمال را مطرح کرد. اول؛ سازمان ملل متحد دو سال پیش گزارش منتشر نموده بود که بر اساس آن گروه های طالب از قوم پشتون می باشد. بنابراین می توان بگویم که رئیس جمهور کرزی در صدد آن است تا قوم خود را نجات دهد. به همین خاطر به جای حمله بر گروه های شورشی بیشتر در صدد آن است تا بر نیرو های بین المللی مستقر در افغانستان حمله نموده و آن ها را متهم به کشتار غیر نظامیان نماید. بنابراین اولین و مهمترین انگیزه رئیس جمهور قومی و قبیله ای می باشد.پیدایش انگیزه قومی و قبیله ‏ای برخاسته از حلقات است که رئیس جمهور کرزی را محاصره نموده است. حلقات مذکور داده ها و آمار ها را سانسور شده به دست رئیس جمهور می رساند و ذهن رئیس جمهور را جهت دار بار می آورد. به همین خاطر رئیس جمهور کرزی در سال های اخیر نیرو های بین المللی را متهم به کشتار غیر نظامیان می کند.

دوم؛ احتمال دیگر این است که رئیس جمهور کرزی صادقانه در صدد آن است تا صلح در افغانستان بیاورد. رئیس جمهور ممکن است صادقانه برای آوردن صلح تلاش نماید و اما باید اذعان کرد که در چگونگی دست یابی به صلح راهی اشتباه را در پیش گرفته است. او از موضع ضعف عمل می کند و تلاش دارد که گروه های شورشی را وادار به گفتگو و مصالحه نمایند. همچنین برای این منظور روابط افغانستان با کشور های دیگر را دگرگون نموده است. به عنوان نمونه به خاطر زندان بگرام و رهایی زندانیان با آمریکایی ها تند صحبت نمود. برای حملات شبانه نیرو های بین المللی جدی شد. این موارد و خیلی موارد دیگر باعث شد که روابط افغانستان با خیلی از کشور های دیگر به سردی بگراید.

واقعیت اما این است که در هر صورت قربانی اصلی سیاست ها مردم عادی و بی گناه است. اگر گروه های شورشی دست به حمله میزند بیشتر قربانی را از مردم عادی می گیرد. همچنین سیاست ها و رفتار های رئیس جمهور کرزی نیز منجر به قربانی تعدادی زیادی از مردم شده است. زندانیانی که به خاطر پروسه صلح از زندان رها شده است دوباره به صفوف گروه های شورشی پیوسته است و دست به انتحار و انفجار و کشتار نظامیان و غیر نظامیان زده است. این هزینه است که سیاست های کرزی بر مردم تحمیل کرده است. ممکن است رئیس جمهور کرزی صادقانه در پی آوردن صلح باشد اما تا هنوز به پیامد آن فکر نکرده است.

در پایان باید گفت که آمار های ارائه شده بیانگر واقعیت های جنگ در افغانستان است. تناقضات که در آمار ها ارائه شده و سخنان رئیس جمهور کرزی دیده می شود به خاطر انگیزه های مختلف است ک در دورن رئیس جمهور جوانه زده است. آن انگیزه ها باعث اتخاذ سیاست های شده است که پیامد های سنگین بر مردم افغانستان شده است.

دیدگاه شما