صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

راه دراز گفتگو های صلح؛ از کابل تا آنکارا

-

راه دراز گفتگو های صلح؛ از کابل تا آنکارا

چندین سال است که مسئله مصالحه در افغانستان مطرح شده است. بدین منظور دولت افغانستان، شورای عالی صلح را به وجود آورد تا این شورا به صورت رسمی گفتگو های صلح را دنبال نمایند. با گذشت چند سال از ایجاد شورای عالی صلح اما، حکومت افغانستان هیچ نتیجه ای از گفتگو های صلح به دست نیاورد. حکومت افغانستان برای توجیه کار های شورای عالی صلح حکومت پاکستان را متهم به عدم همکاری در گفتگو های صلح نمود. حکومت افغانستان بار ها اعلان نمود که کلید گفتگو های صلح به دست حکومت پاکستان است. در سال جاری اما، روابط حکومت افغانستان با حکومت پاکستان به خاطر مشکلات مرزی تیره شد. به همین خاطر حکومت افغانستان نتوانست به صورت مستقیم با حکومت پاکستان در مورد گفتگو های صلح مذاکره و گفتگو نمایند. بدین منظور برخی کشور ها مانند ترکیه و بریتانیا به عنوان میانجیگر عمل نموده و نشست های را میان حکومت افغانستان و پاکستان برگزار نمود.

در روابط بین الملل یکی از راه های حل مشکل میانجیگری است. میانجیگری در صورت مطرح می شود که دو کشور به خاطر مشکلات و سردی روابط دیپلماتیک نتوانند به صورت مستقیم وارد گفتگو شوند و کشور ثالث به عنوان میانجی عمل نموده و تلاش می کند مشکلات میان دو کشور را با برگزاری نشست های حل نمایند. ترکیه و بریتانیا در سال های اخیر از کشور های بوده است که نشست های سه جانبه برگزار نموده است تا حکومت افغانستان و پاکستان مشکلات خود را حل نماید.‏در این نشست ها به صورت مشخص چند مسئله مطرح می باشد. اول؛ ترکیه به صورت مشخص چه نقشی می تواند در نشست های سه جانبه داشته باشد. دوم؛ نشست های سه جانبه به صورت مشخص چه پیامد های داشته است. سوم؛ آیا تداوم سیاست های کنونی با وجود نشست های سه جانبه جوابگو است.‏ در صورت که سیاست های کنونی در باب گفتگو های صلح جوابگو نباشد راهکار بدیل چیست؟ در این نوشتار سعی می شود این مسائل را به بررسی بگیرد.

اما نقش ترکیه در نشست های سه جانبه: ترکیه یکی از کشور های اسلامی است که در صدد آن است که برای اولین بار به سمت سکولاریسم قدم برداشته و نظام سیاسی دموکراتیک را پذیرفته است. در عین حال ترکیه در صدد آن است تا عضو اتحادیه اروپا شود و تلاش نماید با پذیرش دموکراسی، حقوق بشر و ارزش های جدید (غربی) خود را غربی سازی نماید. بخش از تلاش های ترکیه در راستای آوردن صلح در افغانستان به همین مسئله بر می گردد. زیرا ترکیه تلاش می کند خود را با کشور های اروپایی همسو نموده و از این راه روابط خود را با کشور های اروپایی مستحکم نماید. زیرا کشور های مهم اروپایی در جنگ افغانستان درگیر است و آن ها به نوعی تلاش می کند تا در افغانستان صلح بیاورد.از طرف دیگر، همان طور که در بالا متذکر شدیم ترکیه از اولین کشور های است که به سمت سکولاریسم قدم برداشت و در راه تا حدودی موفق بود. ترکیه دغدغه این را دارد تا نظام سیاسی را که پذیرفته است در میان کشور های اسلامی ترویج نماید تا مبادا در میان در کشور های اسلامی به عنوان تنها کشوری با نظام سکولاریسم باقی بماند. از طرف دیگر،ترکیه دغدغه دموکراسی و حقوق بشر نیز دارد. آن ها در صدد آن است تا در کشور های اسلامی دموکراسی مورد پذیرش قرار گرفته و حقوق بشر به رسمیت شناخته شود. بنابراین با توجه به مسائل فوق می توان گفت که ترکیه یکی از مناسب ترین کشور برای میانجیگری میان حکومت افغانستان و پاکستان در باب مصالحه و گفتگو با طالبان می باشد.

اما دومین مسئله این است که نشست های سه جانبه چه دستاورد های داشته است. تا هنوز چندین بار میان افغانستان، پاکستان و ترکیه نشست های چند جانبه برگزار شده است. سوال این است آیا نشست های سه جانبه در باب گفتگو های صلح نتیجه ای در بر داشته است. در پاسخ باید گفت که تا هنوز هیچ گونه دستاورد قابل ملموس به دست نیامده است.تنها دستاورد این نشست ها رهایی ملابرادر فرد شماره دوم گروه طالبان از زندان است. رهایی ملا برادر نیز هیچ گونه تغییر در پروسه گفتگو های صلح به وجود نیاورده است. بنابراین می توان گفت که تا هنوز هیچ گونه دستاورد وجود نداشته است. گفته می شود که سه کشور توافق کرده است که دفتری برای گروه طالبان در عربستان سعودی باز نمایند اما معلوم نیست که این دفتر دستاوردی در پی خواهد داشت و یا خیر. از آنجایی که عربستان یکی از کشور های تقویت کننده بنیادگرایی در کشور های اسلامی می باشد. می توان پیش بینی کرد که باز کردن دفتر طالبان در این کشور، نه تنها نتیجه ای در پی ندارد بلکه روند گفتگو و مصالحه را پیچیده و تو در تو می سازد.

در یک جمع بندی باید گفت که حکومت افغانستان دستاوردی در گفتگو های صلح از مجرای شورای عالی صلح و همچنین از نشست های سه جانبه نداشته است. حال سوال این است که آیا ادامه سیاست ها به نفع حکومت و مردم افغانستان است و یا اینکه حکومت افغانستان باید گزینه ای دیگر برای گفتگو های صلح در نظر بگیرد.‏ به نظر نگارنده از آنجایی که سیاست های کنونی هیچ دستاوردی غیر از افزایش خشونت ها در پی نداشته است، عقلانی می نماید که حکومت افغانستان تغییری در سیاست های خود به وجود آورد. این سوال مطرح می شود که آیا حکومت افغانستان گزینه بدیل برای سیاست های کنونی خود دارد. به نظر نگارنده این سطور ما دو گزینه در پیش رو داریم و هر یک از گزینه ها می تواند منتج به نتیجه شود.

اول؛ حکومت افغانستان باید مشکلات تاریخی خود با حکومت پاکستان را حل نماید. تا زمانی که مشکلات تاریخی مانند خط دیورند میان این دو کشور حل نگردد پاکستان حاضر به همکاری نخواهد شد. پاکستان هیچ گاهی خواهان یک افغانستان با ثبات نیست. در صورتی تغییری در موضع پاکستان به وجود می آید که مشکلات مرزی میان این دو کشور حل گردد. بنابراین بر حکومت افغانستان است تا مسئله خط دیورند را به صورت اساسی و جدی مطرح نموده و آن را برای همیشه حل نماید.

دوم؛ در عین حال حکومت افغانستان باید به صورت قاطع و جدی با گروه های طالبان برخورد نماید. به آن ها باید به صورت قاطع بگوید که در صورت عدم مذاکره از طرف نیرو های امنیتی افغانستان و نیرو های بین المللی به صورت شدید سرکوب می شود. به عبارت دیگر، حکومت افغانستان با گزینه نظامی باید به گفتگو های صلح برسد. در غیر آن نه تنها به گفتگو های صلح دست نمی یابد بلکه باعث تقویت آن ها نیز می گردد. زیرا عدم برخورد قاطع باعث می شود که آن ها فرصت کافی برای بازسازی پیدا نماید. بنابراین این دو گزینه فراروی حکومت افغانستان است.

در پایان باید گفت که تا زمانی که مشکلات به صورت بنیادی حل نگردد هیچ گاه گفتگو های صلح به نتیجه نخواهد رسید و حکومت پاکستان حاضر به همکاری با حکومت افغانستان نخواهد شد. در صورتی که مشکلات بنیادی میان دو کشور حل گردد آن زمان نه تنها مسئله مصالحه حل می گردد بلکه در کنار دگرگونی در عرصه های گوناگون در جامعه افغانستان به وجود خواهد آمد.‏

دیدگاه شما