صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تحصیلات عالی و نگاه های قومی و قبیله ای

-

تحصیلات عالی و نگاه های قومی و قبیله ای

تحصیلات به شکل مدرن از زمان امیر حبیب الله خان وارد افغانستان شد. امیر حبیب الله اولین مکتب را در افغانستان ساخت که مشهور به لیسه حبیبه است. در زمان نادر خان افغانستان صاحب چند دانشکده شد. در زمان ظاهر شاه دانشکده های چند گانه تبدیل به دانشگاه شد. با وجود قدمت زیاد دانشگاه کابل اما، برخورد های ما به گونه‏ای با دانش و نهاد های تحصیلات عالی دور فراقانونی و غیر اخلاقی بوده است. چندی پیش دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه کابل به خاطر برخورد های تبعیض آمیز دست به اعتصاب هشت روزه زد. بعد از آن کانکور ولایت لوگر و غزنی خبر ساز است. در تازه ترین مورد کانکور ولایت هرات خبرساز شده است و سایت های اجتماعی همه از ناکارآمدی وزارت تحصیلات عالی سخن می گوید.‏مشکلات در عرصه تحصیلات عالی مشکل یک روز و دو روز ما نیست. مشکل چندین دهه و آینده ماست. مشکل چیست؟ چرا در افغانستان تحصیلات عالی با مشکلات تقلب و درز کردن سوالات مواجهیم.‏ در این نوشتار سعی می شود به این معضل تاریخی و فعلی پرداخته شود.

به صورت مشخص چند مشکل فراروی تحصیلات عالی وجود دارد. اول؛ ما با دانش مدرن بیگانه ایم و برخورد ما با دانش مدرن برخورد با ابزار های سنتی و قبیله ای بوده است. به لحاظ تاریخی محمود طرزی اولین فردی افغان بود که در صدد تعیین نسبت جامعه با دانش مدرن برآمد. او دانش مدرن را با آیات و روایات تفسیر می کند.دانش مدرن اساسا ماهیت دین ستیز داشته است. دانش مدرن با نفی الهیات آغاز شده است. برخورد ما اما، مضحک و بی بنیاد بوده است. بنابراین ما از زمان حبیب الله خان تا کنون نتوانسته ایم ماهیت دانش مدرن را درک نمایم. عدم برقراری ارتباط با دانش مدرن باعث شده است که برخورد های قبیله ای و قومی با دانش مدرن و نهاد های تحصیلات عالی داشته باشیم. شاید بتوان گفت که این اولین مشکل فراروی دانش و نهاد های وزارت تحصیلات عالی است.

مشکل دیگر فراروی رشد و گسترش دانش مدرن و نهاد های تحصیلات عالی ناشی از ساختار و بافت ها و عناصر جامعه است. جامعه ما یک جامعه سنتی با است که در تمام سطوح و لایه های آن تعصب و تبعیض جا خوش کرده است. این تعصبات و تبعیضات ریشه عمیق در لایه های مختلف اجتماعی ما دارد. تعصبات و تبعیضات خود را در تمام نهاد ها نشان می دهد. اما در سال های آخیر تعصبات و تبعیضات بیش از همه خود را در نهاد های تحصیلات عالی نشان داده است. تا زمانی که ما نتوانیم عناصر موجود در فرهنگ و ساختار اجتماعی خود را حل نمایم امکان آن وجود دارد که بتوانیم مشکلات فراروی گسترش دانش مدرن و نهاد های تحصیلات عالی را حل نمایم.

مسائل و چالش های بالا نوع نگاه مردم را شکل داده و مردم با نگاه خاص به تحصیلات و نهاد های تحصیلی نگاه می کند.مردم فکر می کند که قوم خاص و یا ولایت خاص در عرصه کسب دانش پیشتاز بوده است. پیشتازی دیگران را باعث عقب ماندگی خود فکر می کند. به همین خاطر تلاش می کند از راه های فراقانونی عقب ماندگی خود را جبران کند. این نوع نگاه در عین حال که میان توده مردم وجود دارد میان نخبگان سیاسی و فکری و اجتماعی و فرهنگی ما نیز وجود دارد.نخبگان سیاسی ما به طور خاص تلاش دارد که از رشد گروه های اجتماعی خاصی جلوگیری نماید و از راه فراقانونی گروه های اجتماعی خاص را بالا بکشد.‏ این یک مشکل اساسی و جدی است که متاسفانه نخبگان سیاسی ما نیز به آن دچار شده است.‏ بنابراین می طلبد تا راهکاری برای حل این مشکلات پیدا نمایم.

به نظر نگارنده ما برای حل مشکلات فراروی تحصیلات عالی به صورت مشخص چند کار مشخص می توانیم انجام دهیم.

اول؛ به صورت مشخص ما باید تلاش نمایم تا ماهیت دانش مدرن را درک نمایم. درک ماهیت دانش مدرن به معنی درک این مسئله نیز هست که دانش مدرن به چه درد ما می خورد. آیا دانش مدرن می تواند وضعیت ما را تغییر دهد. آیا دانش مدرن قادر به عبور ما از بحران های متعدد کنونی است. بدون شک درک ماهیت دانش مدرن می تواند خیلی از موانع فراروی گسترش و رشد دانش مدرن و نهاد های تحصیلات عالی را بر طرف نماید. دوم؛ ما نیازمند شکل دهی یک هویت ملی هستیم. شکل گیری هویت ملی به این معنی نیست که ما خرده هویت های دیگر را نفی کنیم. بلکه در کنار خرده هویت های دیگر، یک هویت ملی و کلان داشته باشیم تا این هویت کلان باعث شود که گروه های مختلف اجتماعی نسبت به همدیگر تعصب و تبعیض نشان ندهد. تا زمانی که یک هویت کلان و ملی شکل نگیرد بدون شک تبعیضات و تعصبات نیز از بین نمی رود. از طرف دیگر، ما باید بتوانیم یک نهاد ملی قدرتمند به وجود آوریم که این نهادی قدرتمند بتواند جامعه را به صورت اساسی کنترل و مدیریت نماید. افغانستان فاقد چنین نهاد ملی و قدرتمند است. تخلفات که در هرات و دیگر ولایات ها صورت گرفته است از طرف هیچ نهادی مدیریت نمی شود و هیچ نهادی مسئولیت آن را به عهده نمی گیرد. بنابراین ضرورت یک نهاد ملی به صورت شدید احساس می شود.

در کنار شکل گیری هویت ملی در کنار خرده هویت ها و شکل گیری دولت ملی ما نیازمند گسترش مشارکت مردم در تمام عرصه ها و لایه های اجتماعی می باشیم. مشارکت مردم باعث افزایش نظارت می شود و افزایش نظارت باعث شفافیت و بهبود کارکرد نهاد ها می شود. نظارت به صورت عموم کارآمدی را بالا می برد.ما امروزه مشارکت مردم را در عرصه های مختلف نداریم. به همین خاطر نهاد ها و نخبگان خود را پاسخ گو در برابر هیچ نهاد و افرادی نمی داند.

مشکلات کانکور در ولایات های مختلف بخشی از مشکل کلان تر است که مردم افغانستان سال های سال با آن مواجه بوده است. ما در طول چندین دهه با چنین مشکل مواجه بوده ایم اما هیچ گاه در صدد آن بر نیامده ایم تا مشکل خود را حل نمایم بلکه بیشتر در صدد آن بوده ایم تا از حل مشکل فرار نمایم.‏

در پایان باید گفت که ما نیازمند تحول جدی در ساختار اجتماعی و فرهنگی خود هستیم. تغییر ساختاری از جدی ترین امور است که باید صورت گیرد. تغییر در ساختار اجتماعی و فرهنگی باعث تغییر در نوع نگاه ما می شود. در آن صورت مشکلات مانند نگاه های قومی و قبیله ای به نهاد های تحصیلات عالی حل خواهد شد. اما در صورت که نگاه های قومی و قبیله ای ادامه پیدا کند بدون شک ثبات سیاسی ما با مشکل خواهد شد زیرا ظرفیت تحمل گروه های قومی تبعیض دیده به سر خواهد رسید و این گروه ها احتمال دارد علیه گروه های سلطه جو و استفاده جو قیام کند. بنابراین تا دیر نشده نخبگان سیاسی ما باید به این مشکل توجه نماید.‏

دیدگاه شما