صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

هانتینگتون و اولویت های توسعه سیاسی در کشور های جهان سوم

-

هانتینگتون و اولویت های توسعه سیاسی در کشور های جهان سوم

ساموئل هانتینگتون مشهور به اندیشمند توسعه و نوسازی در کشور های جهان سوم است. او برای سیاست در کشور های جهان سوم برخی ویژگی های را بر می شمارد.عدم نهادمندی، فساد گسترده، خشونت های سازمان نیافته در تمام سطوح و لایه های اجتماعی، نقش نظامیان در قدرت سیاسی و رویاروی عریان بازی های سیاسی از ویژگی های است که هانتینگتون بر کشور های جهان سوم بر می شمارد. او در مورد دموکراسیزاسیون در کشور های جهان سوم پرداخته است.‏ او گسترش دموکراسی را وابسته به رشد اقتصادی(شکل گیری طبقه متوسط و بازار آزاد)، وجود ساختار اجتماعی متکثر و فرهنگ تساهل و مدارا را برای پذیرش دموکراسی و رشد آن ضروری می داند. علاوه بر این ها بر کمک ها و حمایت های کشور های دموکراتیک تاکید می کند.‏

وی بیان می دارد که در کشور های جهان سوم بر اثر نوسازی نیرو های جدید اجتماعی ظهور می کند. «نوسازی یک جامعه مستلزم تکثر و تنوع نیرو های اجتماعی آن است؛ ... به گروهبندی های خویشاوندی، نژادی و مذهبی موجود گروهبندی های شغلی، طبقاتی و تخصصی افزوده می شود». ظهور نیرو های اجتماعی به افزایش اشتراک سیاسی نیز منجر می شود. زیرا دگرگونی و تحول در خواست ها و آرزو های افراد اتفاق افتاده است و افراد جایگاه و موقعیت جدید در جامعه پیدا نموده است. از نظر هانتینگتون تحرک اجتماعی سبب تحرک سیاسی می گردد. یعنی افراد با توجه به موقعیت اجتماعی خود خواهان کسب موقعیت سیاسی است. این مسئله اشتراک سیاسی را افزایش می دهد.

هانتینگتون بیان می دارد که کشور های جهان سوم فاقد نهادمندی است. «نیرو های اجتماعی نیرومند ولی نهاد های سیاسی سست اند. در این کشور ها قوای مقننه و اجراییه، مراجع عمومی و احزاب سیاسی همچنان شکننده و بی سازمان بر جای مانده اند. رشد دولت از تکامل جامعه واپس مانده است». عدم تکامل نهاد های سیاسی در کشور های جهان سوم باعث می گردد که اشتراک سیاسی شهروندان جذب و جهت دهی نگردد. «یک سازمان یا خط مشی سیاسی کارش این است که برای نگهداشتن سامان اجتماعی و رفع درگیری ها و گزینش رهبران با اقتدار چاره جویی کند». این مسئله باعث هرج و مرج و آشوب اجتماعی و سیاسی می گردد. فقدان نهاد های سیاسی قدرتمند و همچنین باعث می گردد که "قواعد مشترک بازی" برای بازیگران تعریف و اجرا نگردد. وقتی سازمان و نهاد قدرتمند در جامعه‏‏ای قواعد برای کنترل و مهار جامعه و گروه های اجتماعی تعریف نکند گروه ها هر کدام خود قواعدی برای خود تعریف می نماید. یعنی در کشور های جهان سوم هر گروه قواعد خاص خود را دارد. عرصه سیاسی رویایی گروه های مختلف با قواعد مختلف می باشد. به همین خاطر رویارویی میان گروه های سیاسی عریان است. یعنی رقابت افراد، خانواده، گروه های مذهبی و نژادی با همدیگر خشونت آمیز می باشد. از نظر هانتینگتون وقتی گروه های اجتماعی پایبند به اصول مشترک نباشد میزان خشونت در عرصه اجتماعی و سیاسی بالا می رود. وجود خشونت بدون شک باعث "بی ثباتی سیاسی" می گردد.

هانتینگتون بعد از بیان ویژگی ها و پیش شرط های دموکراسیزاسیون به اولویت های آن می پردازد. به عبارت دیگر، هانتینگتون در صدد آن است تا رشد و تحکیم دموکراسی را در چند مرحله پیاده نماید تا ورود یک دفعه ای آن باعث آشوب و هرج و مرج نگردد.‏

  1. از نظر هانتینگتون اولین و مهمترین مسئله برای کشور های جهان سوم شکل گیری یک هویت ملی است. از نظر او شکل گیری هویت ملی به معنی از بین رفتن خرده هویت ها نیست. بلکه خرده هویت ها خود یکی از پیش شرط های پذیرش دموکراسی است. از نظر هانتینگتون شکل گیری هویت ملی از آنجا اولویت دارد که هویت ملی باعث توافق همگانی در شکل دهی یک نهاد ملی است. تا زمانی که هویت ملی شکل نگیرد امکان پذیرش دموکراسی به وجود نخواهد آمد. هویت ملی و همگرایی و وجود ارزش ها و عناصر مشترک فرهنگی و اجتماعی باعث می شود که مردم بتواند بر سر توافق دموکراسی با هم به تفاهم برسند. بنابراین هویت ملی در عصر تکثر هویت ها مهم و اساسی می باشد. اما فهم وارونه نباید از هویت ملی داشت. شکل گیری هویت ملی به معنی نفی خرده هویت ها نیست بلکه هویت ملی به معنی حفظ خرده هویت ها و تعریف ارزش های مشترک برای جامعه است. ارزش های مشترکی که ممکن است در تمام خرده ها فرهنگ های موجود در جامعه وجود داشته باشد.
  2. دومین اولویت از نظر هانتینگتون در کشور های جهان سوم نهاد سازی است.از آنجایی که در کشور های جهان سوم فساد گسترده وجود دارد، خشونت غیر مشروع در تمام سطوح جامعه جریان دارد و رویاروی بازیگران سیاسی به شکل عریان می باشد نیازمند نهادی می باشیم که بتواند این مسائل مذکور را مدیریت نماید. به عنوان مثال؛ تنها یک نهاد ملی و به قول هانتینگتون یک دولت نهادمند می تواند خشونت ها را از سطح جامعه جمع نماید. البته باید گفت که هانتینگتون شکل گیری هر دولت را نمی خواهد بلکه او بیان می دارد که دولت در کشور های جهان سوم باید نهادمند گردد. در غیر آن امکان رشد دموکراسی و تحکیم آن وجود نخواهد داشت.‏
  3. سومین و آخرین مسئله از نظر هانتینگتون افزایش مشارکت سیاسی است. هانتینگتون بیان می دارد.مشارکت سیاسی قبل از شکل گیری یک دولت نهادمند باعث آشوف و هرج و مرج می شود. به همین خاطر مشارکت سیاسی باید در آخرین مرحله قرار بگیرد.‏ مشارکت سیاسی علاوه بر این که یکی از ارکان مهم دموکراسی است. باعث تحکیم دموکراسی و تقویت نهاد های دموکراتیک نیز می شود.بنابراین مشارکت سیاسی آخرین مرحله و اساسی ترین مسئله برای رشد دموکراسی و توسعه سیاسی است.

نکته ای که در اندیشه هانتینگتون در مورد توسعه سیاسی وجود دارد این است از اندیشه هانتینگتون دو برداشت دوگانه شده است. برخی بر این باور است که توسعه سیاسی از نظر هانتینگتون ثبات سیاسی است. ثبات سیاسی که ممکن است در قالب نظام های مختلف به دست آید. برخی دیگر اما؛ بر این باور است که منظور هانتینگتون از توسعه سیاسی همان رشد و گسترش دموکراسی است. توسعه سیاسی را هر چه بدانیم اما، هانتینگتون دیدگاه خود را در مورد گسترش دموکراسی در کشور های جهان سوم داده است.

در پایان باید گفت که با توجه به مسائل فوق هانتینگتون یکی از مهمترین و جدی ترین اندیشمندان توسعه و نوسازی که اندیشه های او می تواند برای ما مفید باشد. مایی که نه هویت ملی داریم، نه دولت با ثبات و نهادمند داریم و نه مشارکت سیاسی ما به صورت آگاهانه است. به همین خاطر به نظر می رسد که ما نیازمند جدی به اندیشه این اندیشمند توسعه و نوسازی می باشیم. بازخوانی اندیشه های او و همچنین تدوین سیاست ها دموکراسی سازی بر مبنای اندیشه های می تواند رهگشا گردد.‏

دیدگاه شما