صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آيا بديل يابي مي تواند افغانستان را به جادة صلح رهنمون نمايد؟

-

آيا بديل يابي مي تواند افغانستان را به جادة صلح رهنمون نمايد؟

رقابت هاي استراتژيك به صورت جدي بين كشورهاي منطقه اي و قدرت هاي جهاني جريان دارد. امريكا و روسيه، امريكا و چين، امريكا و ايران، ايران و كشورهاي عربي به ويژه عربستان سعودي، ايران و تركيه، تركيه و كشورهاي عربي، پاكستان و هند و هند و چين رقابت شديدِ در منطقه دارند. اين رقابت ها بدون ترديد، امنيت ملي افغانستان را تحت تاثير قرار خواهد داد. متاسفانه آن گونه كه از شواهد پيدا است و تاريخ سياسي كشور نيز بازگو مي نمايد، افغانستان ميدانِ رقابت هاي كشورهاي منطقه اي و قدرت هاي جهاني است. از اين رهگذر، بحران چند دهة سياسي افغانستان بدون ارتباط با رقابت هاي منطقه اي نيست، بلكه از آن تاثير پذيرفته است. پس براي حل اين بحران به راهكارهاي سياسي تاكيد مي گردد.   همان گونه كه در سطر فوق اشارت رفت، رقابت هند و پاكستان يكي از رقابت هاي جديِ منطقه اي است. پس از جدايي پاكستان دو كشور، تا به حال دوبار وارد جنگ شده اند، اما موارد منازعه و كشمكش هنوز هم باقي مانده است. در اين صورت، بر اساس تئوري «معماي امنيت» در «مكتب سياسي رئاليسم»، هردو تهديد براي همديگر محسوب شده و رشد و گسترش نفوذ همديگر را به معناي تهديد مي نگرند. پس، گذشته از اينكه دو كشور در تلاش بلند بردن توانايي هاي نظامي اند، در تلاش نفوذگذاري بيشتر در منطقه اند. از اين رهگذر، تلاش هردو در تضاد قرار گرفته و بي ثباتي هاي را در پي خواهد داشت.    افغانستان يكي از ميدان هاي منازعه است. پاكستان در پي نفوذگذاري و هند در پي ايجاد سد نفوذ است. همچنين هند در پي نفوذ گذاري و پاكستان در پي ايجاد سد نفوذ خواهد بود. تحليل ها بر اين است كه افغانستان بيشترينة تاثير را از رقابت هاي منطقه ايِ هند و پاكستان پذيرفته است. اين تاثيرپذيري هاي شگرف هنوز هم جريان دارد. حامدكرزي رييس جمهور كشور، مرتب تاكيد مي نمايد كه كليد تامين صلح در افغانستان در دستان پاكستان است. حالا بستگي به آن كشور دارد كه گِرهِ صلح را مي گشايد يا بسته نگه مي دارد.

 گفته مي شود در ديدارهاي پشت صحنه و نشست هاي ديپلماتيك، ديپلمات هاي پاكستاني همواره خواهان كاهش شديد روابط افغانستان و هند اند.

  در اين اواخر دولت كابل گرايش سياسي نسبي به سمت قدرت هاي منطقه ايِ چون چين و روسيه يابيده است. به صورت عموم به نظر مي رسد دو هدف عمده دنبال مي گردد؛ نخست اينكه به امريكا و تمامي كشورهاي غربي علامت مي زند و مي نماياند كه ما مي توانيم حمايت هاي كشورهاي رقيب را جلب كرده و به عنوان بديل مطرح كنيم و درگام دوم، شايد مي خواهد از طريق اين گزينه ها فشارهاي سياسي موثر را بر پاكستان وارد نمايد و يا سوء ظن هاي اين كشور را كاهش دهد، تا در فرايند تامين صلح در افغانستان همكاري صادقانه نمايد.

  آقاي كرزي در مراسم بازي هاي المپيك زمستاني در روسيه شركت كرد و در حاشية آن، ديدارها و گفت و گوهاي با پوتين رييس جمهور روسيه و مقام هاي سياسي برخي از كشورهاي آسيايي مركزي داشت. حالا وزير امور خارجه چين به افغانستان سفر كرده و طي مذاكرات كه با مقام هاي دولت كابل داشت دو طرف به اين توافق دست يافته اند كه چين نقش بارزِ در تربيت و آموزش دهي نيروهاي نظامي ـ امنيتي افغانستان بازي نمايد.   حالا پرسش اين است كه با توجه به رقابت هاي استراتژيك در منطقه، آيا نزديكي با چين و روسيه و دخيل كردن آن كشور ها در بحران افغانستان، مي تواند موجب تامين صلح و ثبات گردد؟ به زبان ديگر، اگر دوستي هاي چين و روسيه باعث گردد كه پاكستان نقش صادقانه در فرايند تامين صلح بازي نمايد، آيا دخيل كردن دو كشور در بحران افغانستان باعث حساسيت هاي جدي براي هند و امريكا نخواهد شد؟ اگر حساسيت هاي هند و امريكا بر انگيخته شود، تنها با همكاري پاكستان مي توان به صلح پايدار دست يافت؟

    اين نگارش به نظريات و تحليل هاي ديگران حرمت نهاده و به ديدة قدر خواهد ديد، اما به نظر مي رسد كه نزديكي سياسي بيشتر افغانستان به چين و روسيه، به عنوان كشورهاي رقيب امريكا در منطقه، به هر منظور كه صورت گيرد، نمي تواند نقش مثبت در تامين صلح بازي نمايد.

 اين تغيير جهتِ سياسي و نزديكي منطقه اي، به معناي «شُوت» نمودن «توپ» از يك دروازه به دروازة ديگر خواهد بود. زيرا هر تيمي كه توپ بازي را در اختيار داشته باشد، تيم رقيب احساس خطر كرده و تلاش مي نمايد آن را به چنگ آورد.

   اگر تحليل دولت افغانستان اين است كه امريكا نمي خواهد به صورت درست و صادقانه بر پاكستان فشار وارد نمايد، از اين رو، بايد به دوست منطقه ايِ پاكستان‌‌(چين) متوسل شود و اگر به چين نزديك شود، مي تواند روابط و سطح همكاري هاي اش را با هند كاهش دهد، پس از اين رهگذر حساسيت هاي سياسي پاكستان نسبت به حضور و نفوذ هند كاهش خواهد يافت، بايد درك كند كه با نزديكي بيشتر سياسي به چين و روسيه، از يك سو، امريكا را حساس خواهد كرد، چون چين به لحاظ اقتصادي دومين ابرقدرت جهاني است و در  بازارهاي جهاني و مناطق استراتژيك مختلف از جمله آسياي مركزيِ مملوِ از مواد خام با امريكا رقابت مي كند و از سوي ديگر، هند را حساس خواهد كرد، چون چين با هند مشكل مرزي دارد و بدون ترديد نسبت به رشد و نفوذ آن كشور در منطقه حساس خواهد شد. در حالي كه رقابت ها و حساسيت هاي هند و پاكستان هم چنان باقي است.    بنابر اين چرخش سياسي افغانستان از غرب به سمت شرق و از «واشنگتن» به «پيونگ يانگ» و «مسكو» به معناي برانگيخته شدن حساسيت هاي واشنگتن ودهلي نو خواهد شد. اين محاسبة سياسي كه اگر به چين و روسيه نزديك شويم، آنان مي توانند پاكستان را متقاعد به همكاري صادقه مي نمايند، از يك منظر شايد درست باشد، اما از منظر ديگر درست به نظر نمي رسد. زيرا كه حساسيت هاي امريكا و هند از حضور و نفوذ چين و پاكستان افزايش خواهد يافت. در آن صورت، مشخص است كه نبرد نفوذ گذاري و سد نفوذ آغاز گرديده و باز مشخص است كه بيشتر افغانستان قرباني خواهد شد.  به هر صورت منطقي، درست و معقول به نظر مي رسد كه افغانستان پساطالبان سياست و جهتِ استراتژيك اصيل خود يعني همكاري تنگاتنگ با امريكا و مجموعة ناتو را دنبال نمايد. اگر دستگاه سياسي كابل در پي بديل يابي است و مي خواهد چين و روسيه را جايگزين امريكا و هند در بحران كشور نمايد، بايد بداند كه اين گام به معناي تداوم بي ثباتي خواهد بود. ممكن است شكل آن تغيير يابد، اما اصل بحران همچنين باقي خواهد ماند.

دیدگاه شما