صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

رویداد غازی آباد کنر و سیاست های ارگ در قبال گروه طالبان

-

رویداد غازی آباد کنر  و  سیاست های ارگ در قبال گروه طالبان

کشته شدن 21 تن از سربازان اردوي ملي و به اسارت رفتن 8 تن ديگر از يکي از غم انگيزترين رويداد در تاريخ افغانستان است. اين سربازان دور از خانواده به خاطر دفاع از خاک، جان و مال شهروندان اين کشور به ميدان جنگ شهيد شدند. اين سربازان با آرزوي بازگشت به خانه و خانواده خود به جنگ رفته بود اما با تن پر خون به کانون خانواده خود با لب فروبسته بازگشت. اين رويداد تاثيري عميق بر روح شهروندان گذاشت. شهروندان کشور به گونه هاي مختلف ابراز احساسات نمودند و اين رويداد را به گونه هاي مختلف محکوم نمودند. اگر از عواطف و احساسات بگذريم چند مسئله در ارتباط با رويداد غازي آباد کنر به صورت خاص و سربازان اردوي ملي به صورت عام وجود دارد که بايد به آن پرداخته شود.رويداد کنر در حالي اتفاق افتاد که شوراي عالي صلح به عنوان يک نهاد رسمي دولتي در شهر دبي با گروه هاي مختلف مسلح دولت و عاملين اين رويداد در حال مذاکره و گفتگو مي باشند. گروه طالبان در عين مذاکره با دولت، مسئوليت حمله مرگبار و وحشيانه بر اردوي ملي را به عهده گرفته است. در اين ارتباط مي توان کنش ها و برخورد هاي حکومت با اردوي ملي، حمايت هاي مردمي و حمايت هاي بين المللي را به بررسي گرفت.

اول؛ در سال هاي اخير که سياست هاي حکومت در قبال گروه طالبان تغيير نموده است کنش ها و برخورد هاي نخبگان سياسي نيز با اردوي ملي و دشمنان مردم افغانستان تغيير کرده است.‏ دولت به صورت جدي حمايت هاي سياسي خود را از اردو و پليس ملي افغانستان گرفته است. اردوي ملي افغانستان بدون حمايت هاي سياسي حکومت در ميدان هاي جنگ با گروه هاي دهشت افکن و خون آشام مبارزه و مي جنگند.عدم حمايت سياسي حکومت از اردو و پليس ملي باعث بي انگيزه شدن سربازان مي شود. پيامد آن بدون شک فاجعه بار خواهد بود و دشمن افغانستان هر روز جان زيادي و خاک زيادي از کشور را تصرف خواهد کرد. بنابراين توجه به اين مسئله يک امري جدي است. حکومت و نخبگان سياسي در رأس قدرت بايد متوجه سياست ها و برخورد هاي خود با دشمن مردم افغانستان و اردوي و پليس ملي کشور باشند. بدون شک بخش از مسئوليت رويداد ها به سياست هاي حکومت و نخبگان سياسي بر مي گردد.

دوم؛ حکومت افغانستان در مدت چندين سال به دنبال گروه هاي مخالف مسلح دولت به خاطر گفتگو دويده است. اما گروه هاي مخالف مسلح دولت هر بار دست رد به سينه حکومت افغانستان زده است و به صورت واضح و شفاف گفته اند که ما با حکومت دست نشانده مذاکره و گفتگو نمي کنيم.‏ آن ها همچنان به دهشت افکني و ريختن خون شهروندان ما ادامه داده است ولي حکومت همچنان به دنبال آن ها است و آن ها را برادر خطاب مي کند.‏ نه تنها آن ها را برادر خطاب مي کند، بلکه کشته هاي آن ها را با بهترين وسايل حکومتي انتقال مي دهد. اين کنش ها و برخورد ها بدون شک نتيجه سياست ها گنگ و غير شفاف نخبگان سياسي است. برادر خوانده شدن دشمنان افغانستان از سوي نخبگان سياسي ناشي از انگيزه قبيله اي و قومي اين نخبگان است. براي اين نخبگان خون قوم و قبيله شان ولي مخالف و دشمن شان باشد رنگين تر و با ارزش تر است. به همين خاطر سياست ها گنگ و غير شفاف در قبال اردوي ملي و دشمن مردم افغانستان در پيش گرفته است.‏سوم؛ به خاطر همين دشمنان افغانستان نخبگان سياسي افغانستان روابط سياسي با کشور هاي همپيمان افغانستان را به هم زده است. نمونه عيني آن به هم خوردن روابط سياسي افغانستان با ايالات متحده آمريکا است. نخبگان سياسي افغانستان به خاطر کشته نشدن دشمنان افغانستان از اردوي ملي خواسته است که ديگر از نيرو هاي بين الملل کمک نخواهد.‏ گفته مي شود در رويداد کنر اردوي ملي کمک خواسته است و هيچ کندکي نتوانسته است کمک هاي حمايتي بفرستد. با کمک و حمايت هاي نيرو هاي بين المللي بدون شک 21 تن اردوي ملي کشته نمي شد و 8 تن ديگر به اسارت نمي رفت. کشته شدن آن ها نتيجه مستقيم سياست هاي ارگ در قبال دشمنان افغانستان است. تغيير سياست هاي ارگ در قبال کشور هاي همپيمان افغانستان نيز ناشي از تغيير سياست ها حکومت در قبال دشمنان مردم افغانستان است.‏چهارم؛ در شرايط کنوني اردوي ملي افغانستان هم حمايت هاي سياسي ارگ و هم حمايت هاي لوجستيکي و نظامي نيرو هاي بين المللي ناتو را از دست داده است.

اردوي ملي و پليس ملي افغانستان اما، حمايت هاي مردمي را با خود دارد. مردم افغانستان در هر رويدادي همدلي خود را با اردوي ملي و پليس ملي اعلان نموده است. از رشادت ها و شجاعت هاي سربازان وطن به خوبي ياد نموده است و کشته شدن سربازان متاثر شده است. اما حمايت هاي مردمي به تنهايي کافي نيست. شايد انگيزه اي که ميان نيروهاي امنيتي افغانستان براي جنگ وجود دارد به خاطر حمايت هاي مردم افغانستان باشد. ادامه اين وضعيت بدون شک ما را به گذشت هاي خونين باز مي گرداند. احتمال اين وجود دارد که نيرو هاي امنيتي عليه نخبگان سياسي دست به برخورد هاي خشونت آميز بزند و قدرت سياسي را از دست نخبگان سياسي بگيرد. براي جلوگيري از هر احتمال ديگر بايد نخبگان سياسي چند کار را روي دست بگيرد.‏الف- حکومت افغانستان بايد از چند سال فعاليت شوراي عالي صلح درس عبرت بگيرند و نسبت به سياست هاي خود در قبال گروه هاي مخالف مسلح دولت تجديد نظر نمايند. هم مردم افغانستان و هم نخبگان افغانستان مي فهمند که شوراي عالي صلح در چند سال فعاليت خود هيچ گونه دستاوردي نداشته است. با توجه به عدم دستاوردي شوراي عالي صلح و رويداد هاي خونين حکومت افغانستان بايد نسبت به گروه طالبان تجديد نظر نمايد و آن ها را ديگر برادر ناراضي خطاب نکند و آن ها را دشمنان مردم افغانستان بداند.ب- حکومت افغانستان بايد سياست هاي خود را در قبال کشور هاي ديگر نيز تغيير دهد. به صورت مشخص بايد با ايالات متحده آمريکا سياست نرم را در پيش گرفت و پيمان امنيتي را با اين کشور به خاطر نابود کردن دشمنان افغانستان امضا نمود.‏ رويداد کنر نشان داده است که اردوي ملي با تمام رشادت و شجاعت ها نمي تواند تنهايي در برابر نيرو هاي دهشت مبارزه نمايد و نيازمند حمايت ها نيرو هاي بين المللي مي باشند.‏ بنابراين ضرورت امضا پيمان امنيتي از اين جا ناشي مي شود.‏در پايان بايد گفت که در صورتي که حکومت سياست هاي خود را در قبال گروه طالبان تغيير ندهد فروپاشي حکومت حتمي خواهد بود. زيرا از يک طرف اردوي ملي و پليس ملي انگيزه هاي خود را از دست مي دهد و از طرف ديگر، گروه هاي مخالف مسلح دولت در لايه ها و سطوح مختلف نهاد هاي امنيتي نفوذ مي کند و باعث کشته شدن نيرو هاي امنيتي و مردم بيگناه افغانستان مي شود. به همين خاطر تجديد سياست امري حتمي است.

دیدگاه شما