صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

حامد کرزی و بازگشت به سیزده سال گذشته

-

حامد کرزی و بازگشت به سیزده سال گذشته

حامد کرزی‌، رئیس جمهوری افغانستان، در مصاحبه‌ای با روزنامه واشنگتن پست گفته است که افغانها در جنگی کشته شده‌اند، که از آنها نبوده است و آمریکا برای تامین منافع خود و متحدان غربی این کشور به افغانستان آمده است.آقای کرزی در این مصاحبه گفته است که به نظر او القاعده بیشتر یک افسانه است تا یک واقعیت.این سخنان حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان قابل تامل است. در این نوشتار تلاش می کنم سویه ها و جنبه های مختلف این گفتار را مورد بررسی قرار دهم. افسانه‏ خواندن القاعده و خواندن این که جنگ افغانستان، جنگ به خاطر منافع غربی است، سخن قابل تامل است.

تشکیلات القاعده در سال ۱۹۸۸توسط اسامه بن لادنجهت مبارزه (به‌لفظ اسلامی: غزوه) با اتحاد جماهیر شورویدر افغانستانتأسیس شد. القاعده از سازمان «مکتب الخدمة» که هدف آن مسلح‌کردن و آموزش مجاهدیناسلامی برای جنگ با شورویبود گسترش و پیشرفت یافت. این سازمان از حمایت و پشتیبانی دولت‌های اسلامی به‌ویژه عربستان سعودیو پاکستانو همچنین ایالات متحده آمریکابرخوردار بود.بعد از شکست اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، این سازمان فعالیت های خود را در کشور های مختلف دیگر گسترش داد. اساس و بنیاد شکل گیری سازمان بر بنیاد مبارزه با کفار بود. به همین خاطر این ها مبارزه و جهاد با کفار را بعد از پیروزی در افغانستان اعلان نمودند. گروه طالبان شاخه ای از همین شبکه بود که در سال 2001 میلادی حفظ و حمایت از بن لادن را بر دوام امارت اسلامی ترجیح داد.از آن به بعد گروه طالبان با شبکه القاعده رابطه مستقیم داشته است و در خیلی موارد هماهنگی های منظم داشته است. فعالیت ها و برنامه های مشترک برای حمله بر نیرو های بین المللی و نیرو های امنیتی افغانستان داشته است.‏

حال افسانه خواندن القاعده به چه معنی است؟ به صورت مشخص به چند دلیل احتمال حامد کرزی القاعده را افسانه خوانده است. اول؛ کرزی حمله بر برج های دوقلو را کاری خود آمریکایی ها می داند. زیرا آمریکا به خاطر فروریختن برج های تجارت جهانی و کشته شدن هزاران انسان به افغانستان حمله نمود. این در صورتی بود که امارت اسلامی به عنوان حامی بن لادن یک وضعیت خفقان را به وجود آورده بود که امکان نفس کشیدن برای شهروندان افغانستان وجود نداشت. آیا رئیس جمهور کرزی سندی دارد که نشان دهد که حمله برج های دوقلو کاری خود آمریکایی ها بوده است. بدون شک چنین سندی وجود ندارد. بنابراین رئیس جمهور کرزی بر اساس تئوری توطئه در صدد آن است تا واقعیت ها را وارونه جلوه دهد.

دوم؛ افسانه خواندن القاعده به معنی این است که رئیس جمهور کرزی سخن گروه های مخالف مسلح دولت را در باب حکومت وی پذیرفته است. گروه های مخالف مسلح دولت در سال های آخر بار ها گفته است که کرزی فرد دست نشانده غربی ها و حکومت او مشروعیت ندارد. افسانه ای خواندن القاعده به معنی این است که آمریکایی به دنبال منافع خود آمده و کرزی را به خاطر برآورده نمودن منافع خود بر سر قدرت گرفته است. بنابراین رئیس جمهور کرزی، انتخابات گذشته و بر سیزده سال حکومت خود خط بطلان کشیده است. زیرا سخنان گروه های مخالف مسلح دولت را پذیرفته است که دست نشانده غربی ها و هیچ گونه مشروعیت مردمی ندارد.

سوم؛ کرزی در نهایت تلاش می کند به سیزده سال گذشته برگردد و بگوید که در سیزده سال در اشتباه بوده است و برادران اصلی و واقعی شان نه کسانی که در صلح و آرامش به سر برده است می باشد، بلکه برادران و دوستان او همان جنگجویانی است که هر روز آدم می کشد و خشونت می کند. افسانه ای خواندن القاعده به معنی غذر خواهی از برادران ناراضی شان است. کرزی می خواهد برادران ناراضی اش او را ببخشد. بدون شک او خواهان بازگشت به سیزده سال گذشته است.

جنگ در افغانستان جنگی مردم افغانستان است. زیرا در صورت امضا نشدن پیمان امنیتی، غربی ها تمام نیرو های خود را از افغانستان بیرون می کشد و خواهان ماندن در افغانستان نیست. غربی ها هیچ گونه منافع در افغانستان ندارد.منافع ایالات متحده آمریکا و همپیمانان شان را می توان بر اساس ساختار نظام بین الملل تعریف کرد. در دوران جنگ سرد که آمریکا سازمان القاعده را کمک می کرد و در صدد آن بود تا افغانستانی ها در جنگ علیه شوروی پیروز شود به خاطر کم نمودن قلمرو کمونیست ها بود. در آن دوره منافع بر اساس باور های ایدئولوژیک تعریف می شد. اما بعد از فروپاشی شوروی دیگر دوران جنگ سرد پایان یافت و ایدئولوژی کمونیسم به عنوان رقیب سرمایه داری شکست خورد. بعد از آن دیگر هیچ کشوری منافع خود را بر اساس ایدئولوژی ها تعریف نکرد. ساختار نظام بین الملل تغییر کرد و آمریکا به عنوان ابر قدرت پیروز از جنگ سرد، منافع ملی جدید برای خود تعریف نمود.ترویج دموکراسی و ارزش های حقوق بشر بخشی از منافع ایالات متحده آمریکا تعریف شد.به نظر نگارنده حضور آمریکا در افغانستان منجر به شکل گیری نظام دموکراتیک شد. ارزش های حقوق بشر برای اولین بار در تاریخ ما مطرح شد. بنابراین آمریکا و همپیمانان شان هدف شان ترویج دموکراسی و ارزش های حقوق بشر است. بیش از یک دهه حضور آن ها در افغانستان و حمایت شان از نظام سیاسی بیانگر همین مسئله است. در کنار این مسئله باید گفت که با دشمنان دموکراسی و حقوق بشر نیز مبارزه نموده است. زیرا نابودی آن ها امری ضروری برای تحکیم دموکراسی است.‏

رئیس جمهور کرزی در طول بیش از سیزده سال، آیا مخالفت های طالبان و القاعده را با حکومت افغانستان ندیده است.‏آیا حمایت ها و پشتیبانی سیاسی و اقتصادی غربی ها قابل مشاهده نبوده است.تقویت دموکراسی و گسترش ارزش های حقوق بشر اگر جزئی از منافع ایالات متحده آمریکا باشد، منافع مردم افغانستان نیز هست.‏ اما بدون شک خشونت ها و کشتن نظامیان و مردم بی گناه افغانستان خواست مردم افغانستا نیست. خواست مردم شفاف و واضح است. مردم افغانستان گروه طالبان و شبکه القاعده را نمی خواهند. نادیده نباید گذاشت که خواست برادران ناراضی کرزی خواست مردم افغانستان نیست. بلکه خواست مردم افغانستان آمدن آن ها در چارچوب نظام کنونی است.

در پایان باید گفت که در بیش از شش سال گروه های مخالف مسلح دولت حاضر به گفتگو با دولت نشده است و هر بار به جای وارد شدن در گفتگو ها پاسخ خشونت آمیز داده است.در بیش از سیزده سال با حکومت کرزی و نیرو های بین المللی جنگیده است. این بیانگر عینی بودن القاعده است. طالبان همان شاخه افغانی القاعده است. آن ها عینی است. رئیس جمهور کرزی باید برای لحظه ای به کشته شدن پدر و برادر خود فکر کند و آن زمان امکان این وجود دارد که افسانه بودن و نبودن شبکه القاعده را درک و فهم نماید. رئیس جمهور کرزی باید بداند که بازگشت به سیزده سال گذشته ممکن نیست.

دیدگاه شما