صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دشواری های برخورد جدی با روسیه ای پوتین

-

دشواری های برخورد جدی با روسیه ای پوتین

دیری است که بحران اوکراین، محور سیاست بین الملل گردیده است. موج دموکراسی خواهی و طرد نظام های سیاسی نسبتا اقتدارگرا، از کشورهای عربی آغاز و به نظر می رسد که دامنگیر کشورهای اروپایی نیز می گردد. اوکراین مدتی شاهد اعتراض های مردمی بود، اما آن اعتراض ها به صورت تدریجی به خشونت های سیاسی نیز کشیده شد. سر انجام، رییس جمهور این کشور آقای "ویکتوریانوکویچ" به روسیه فرار کرده و معترضین قدرت را در دست گرفتند. اما دیده می شود که اوکراین از نبود روحیه ای جمعی رنج می برد. اکثریت باشندگان منطقه ای خود مختار "کریمه ای" این کشور، به قدرت رسیدگان پایتخت را فاشیست خوانده و جهت حفاظت خود از روسیه درخواست کمک کردند. روسیه موضوع درخواست کمک باشندگان کریمه را با نهادهای تصمیم گیری در آن کشور مطرح کرده و جواز مداخله ای نظامی را دریافت کرد. از این رهگذر، گفته می شود که در حال حاضر سربازان نظامی روسیه منطقه ای کریمه را در دست گرفته اند. از سوی دیگر، قرار است همه پرسی در کریمه برگزار گردد و پرسش محوری در آن همه پرسی این است که آیا می خواهند به روسیه بپیوندند؟

   در بیرون از سیاست داخلی اوکراین، جامعه ای جهانی واکنش های متفاوت نسبت به اعتراض های مردم اوکراین، مداخله نظامی روسیه و بحث جداییِ کریمه نشان داده اند. مجموعه ای کشورهای غربی از حرکت های سیاسی اعتراضی برعلیه دولت "ویکتوریانوکویچ" حمایت می کردند، اما روسیه از دولت حاکم حمایت کرد. قبل از اینکه اعتراض های سیاسی در این کشور به سمت خشونت سیاسی گام بردارد، تلاش های سیاسی بین المللی آغاز گردید تا نقطه ای پایانِ بر این بحران بگذارند. به جای اینکه دولت حاکم و معترضین سیاسی با هم مبارزه نمایند، روسیه و اتحادیه اروپاگفت و گوهای سیاسی را بین هم به پیش می بردند که این امر نشان می داد این وضعیت متاثر از رقابت های دو طرف است.

  به هر صورت امروز، روسیه کنترل منطقه ای کریمه را در دست دارد و بحث جدایی این منطقه از اوکراین و پیوستن به روسیه بر سر زبان هاست. این امر، باعث گردیده است، تا رویارویی های بین روسیه و مجموعه ای بلوک غرب ایجاد گردد. اتحادیه اروپا و امریکا از تحریم اقتصادی و انزوای سیاسی روسیه و روسیه نیز از تحریم سخن زده است. اما در میان بلوک غرب در مجموع و اتحادیه اروپا به صورت کوچک تر، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. یک کشور خواهان تحریم و برخورد جدی با روسیه است و کشورهای دیگر، خواهان برخورد آنچنانی نیستند که برگشت به وضعیت عادی را منتفی نماید.

  پس پرسش اصلی این خواهد بود که: آیا غرب می تواند سیاست واحدی را در برابر روسیه اتخاذ نماید؟

  فرضیه ای را که می شود طرح کرد این است که: مبادلات اقتصادی و وابستگی های که بین روسیه و قدرت های مطرح اتحادیه اروپا به وجود آمده است، تصمیم گیری مشترک، واحد و نسبتا جدی را در برابر این کشور نا ممکن می کند. امریکا بحران اوکراین را مهمترین فرصت سیاسی برای اش می بیند، تا فشارهای لازم را وارد و درس های کافی را به روسیه ای پوتین بدهد. پس امریکا خواستار برخورد جدی با روسیه بوده و حتی در تلاش است تحریم های اقتصادی را برعلیه آن کشور اعمال نماید. اما این نظر در کاخ های تصمیم گیری لندن، پاریس و به صورت شدیدتر برلین دیده نمی شود. با اینکه آنان، بحران کنونی اوکراین را غیر قابل پذیرش می خوانند، اما از برخورد جدی با روسیه سخن نمی زنند.

نظریه های همگرایی در سیاست خارجی

ایجاد همگرایی در سیاست بین الملل و سیاست خارجی دولت ها به عنوان بازیگران رسمی، مورد توجه جدی بوده و همة دانشمندان و نظریه پردازان تلاش کرده اند به تحقق این مهم کمک نمایند. پرسش در این جا این است که چه باید کرد که همگرایی بین کشورها ایجاد و تقویت گردیده و از خصومت و رویارویی ها که صلح و امنیت جهانی را نشانه می گیرد، پرهیز گردد؟

بحث در مورد هر یک از آن نظریه ها از حوصله ای این نوشته ای کوتاه بیرون است، فقط به صورت فهرست وار ذکر گردیده و به یکی از آنها که مراد ماست پرداخته خواهد شد. نظریه های کارکردگرایی، مبادله، ارتباطات و فدرالیستی از نظریه های اند که جهت تامین همگرایی بین کشورها و در نهایت در سیاست بین الملل طرح شده است.

  به نظر می رسد که نظریه مبادله بیشتر و خوب تر می تواند بحث مورد نظر ما را تبیین نماید. نظریه مبادله بر افزایش مبادلات اقتصادی بین کشورها تاکید می ورزد، به حدی که دیگر نتوانند قطع مبادلات و همکاری ها را تصور نموده و در صورت اجرا با مشکلات و چالش های جدی مواجه خواهندگردید. مبادلات اقتصادی وابستگی های متقابل عمیق را بین کشورها ایجاد کرده و باعث می گردد که دولت ـ کشورها را از اتخاذ سیاست های که در بردارنده رویاروییِ شدید است بازدارد. زیرا در صورت رویارویی شدید به قطع کمک ها و پیامدهای زیانبار آن خواهد اندیشید. از این نظر، افزایش مبادلات اقتصادی باعث می گردد که کشورها اختلاف های سیاسی و اقتصادی شان را از رهگذر دیپلماسی و مذاکره حل نمایند نه از رهگذر خصومت و رویارویی.

  با توجه به این بحث، چالش تصمیم گیری واحد و جدی در بلوک غرب در برابر مسکو را می توان از این منظر تبیین کرد. امریکا شاید وابستگی های اقتصادی با روسیه داشته باشد، اما چون ابر قدرت بوده و بلندپروازی ها و رقابت های دیگری با این کشور دارد و نیز منافع حیاتی تری دارد که با اهم و مهم کردن آن منافع، تصمیم گرفته است روسیه را فشار دهد. اما قدرت های مطرح در اتحادیه اروپا به ویژه برلین، چنین نگاه ندارند. مبادلات اقتصادی شدید بین روسیه و این کشورها پدید آمده و وابستگی های اقتصادی ناگسستنی وجود دارد که پیامدهای برخورد جدی با روسیه آن ها را آزار می دهد. قدرت های مطرح اروپایی به ویژه برلین نیاز جدی به گاز روسیه دارد و در صورت برخورد جدی با روسیه، بدون تردید انتقال گاز متوقف خواهد شد. مشخص است که تا یافتن شریک تجاری و صادر کنندة دیگر، اقتصاد این کشورها آسیب جدی خواهد دید.

  بنابر این، تصمیم گیری مشترک و جدی در مجموعه ای بلوک غرب در برابر روسیه دشوار می نماید. اگر آمریکا به دنبال منافع حیاتی تر در منطقه است، قدرت های مطرح اروپایی به پیامدهای زیانبار برخورد جدی با روسیه می اندیشند. پس بهتر است که همه از رهگذر تلاش های دیپلماتیک تلاش ورزند، اما اینکه نتیجه ای می دهد یا نمی دهد نمی توان پیش بینی کرد.

دیدگاه شما