صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نتایج کانکور؛ بیانگر ظرفیت پایین نهاد های تحصیلی

-

نتایج کانکور؛ بیانگر ظرفیت پایین نهاد های تحصیلی

نتایج کانکور امسال در هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی اعلان شد. در این فرجه زمانی کمتر به مسئله نهاد های آموزشی کشور و کارکرد های آن ها و چشم انداز آینده این نهاد ها و نهاد های آموزشی پرداخته شد. بر اساس گزارشات از وزارت تحصلات عالی کشور، در حدود 225 هزار نفر در امتحان کانکور شرکت نموده بود که از این میان تنها 110 هزار نفر کامیاب شده است. از میان 110 هزار، 55 هزار تن در دانشگاه ها و 55 هزار تن دیگر به موسسات تحصیلات نیمه عالی پذیرفته شده است. این وزارت همچنین گفته است که در حدود 25 هزار نفر دیگر در موسسات تحصیلات عالی خصوصی جذب خواهد شد.‏ بنا بر این گزارش موسسات تحصیلات عالی و نیمه عالی افغانستان در حدود 49 در صد شرکت کنندگان را جذب می کند. اگر ظرفیت جذب دانشگاه های خصوصی را نیز در نظر بگیریم. موسسات تحصیلات عالی و نیمه در کل ظرفیت جذب 60 در صد متقاضیان را دارد. در این نوشتار تلاش می شود کارکرد های بیش از یک دهه حکومت در عرصه تحصیلات عالی به بحث گرفته شود و اهمیت جدی گرفتن سرمایه گذاری در بحث تحصیلات عالی را به بررسی بگیرد.‏

مهمترین مسئله در ارتباط با مسئله ظرفیت جذب موسسات تحصیلات عالی است. همان طور که در بالا متذکر شدیم موسسات تحصیلات عالی افغانستان در کل توانایی جذب در حدود 60 در صد متقاضیان را دارد. این بیانگر این است که حکومت افغانستان در بیش از یک دهه توجه به تعداد متقاضیان تحصیلات عالی ننموده است.‏ به عبارت دیگر، کارکرد حکومت در راستای پاسخ به خواست مردم نبوده است. حکومت توانایی ارائه هیچ گونه خدمات تحصیلی به 90 هزار نفر را ندارد. این بدین معنی است که حکومت با وجود میلیارد ها دالر کمک جامعه جهانی نتوانسته است به خواست های مردم پاسخ گوید. بنابراین می توان گفت که مدیریت حکومت و نهاد های مسئول در این امر ناکام بوده است.

تداوم این وضعیت در سال های بعدی پیامد های خطرناک برای حکومت دارد.‏ زیرا عدم توانایی نهاد های آموزشی در جذب متقاضی باعث محرومیت نسبی تعداد زیادی از شهروندان می شود. محرومیت نسبی سرخوردگی را در پی خواهد داشت. محرومیت نسبی و سرخوردگی دو عنصری روان شناختی است که پیامد های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در پی دارد.‏ زیرا تجربه و مطالعات روان شناختی نشان داده است که یکی از دلایل بی ثباتی سیاسی محرومیت نسبی و سرخوردگی بخش عظیم از شهروندان می باشد.‏ در نهایت امر، این بخش عظیم از شهروندان ممکن است نسبت به نظام احساس وفاداری نکند و نظام سیاسی بی ثبات گردد. در کنار پیامد سیاسی، پیامد اجتماعی نیز در پی دارد.‏ اکثریت این نود هزار نفر بدون شک بیکار خواهد بود. افزوده شدن این تعداد افراد به جمع بیکاران و نبود اشتغال باعث می شود که این افراد دست به کار های ناهنجار بزند و نهاد های امنیتی و قضایی را به چالش بکشد.‏ رفتار های ناهنجار بدون شک جامعه را به صورت کل ناهنجار خواهد کرد. احتمال آن نیز وجود دارد که تعدادی از این دانش آموزان دست به مهاجرت و آوارگی بزند. مهاجرت خود پدیده ایست که برای حکومت سخت خواهد بود.‏ بنابراین ادامه روند به شکل کنونی به نفع حکومت و نظام سیاسی نیست. نهاد های مسئول باید در راستای افزایش ظرفیت جذب دانشگاه ها یک سری اقدامات جدی و اساسی را روی دست بگیرد. تا در سال های آینده ظرفیت جذب دانشگاه ها بالا برود و تعداد متقاضی بیشتری را جذب نماید.‏

به نظر نگارنده این سطور هیچ گونه موانع جدی فراروی توسعه بخش آموزش و تحصیلات عالی وجود ندارد. در هر ولایت افغانستان ظرفیت توسعه بخش آموزش وجود دارد. به لحاظ نیرو انسانی نیز، ظرفیت های خوبی وجود دارد و وزارت تحصیلات عالی می تواند از آن ها استفاده نماید. باید توجه داشت که در کنار بالا بردن ظرفیت دانشگاه ها به لحاظ کمی باید توجهی اساسی به ظرفیت کیفی دانشگاه ها نیز صورت بگیرد.‏زیرا در طول بیش از یک دهه هیچ گونه تحولی در راستای ظرفیت کیفی دانشگاه ها صورت نگرفته است.‏ برخی افراد به خاطر تبعیض و دلایل غیر عقلانی دیگر به دانشگاه ها راه نیافته است.‏ ما نیازمند آنیم تا این مسائل و مشکلات حل گردد و ظرفیت کیفی دانشگاه ها بالا برود.‏

در صورت بالا رفتن ظرفیت کمی و کیفی موسسات تحصیلات عالی چشم انداز خوبی برای افغانستان در پیش رو خواهد بود. زیرا تحصیلات به عام باعث افزایش سطح آگاهی شهروندان می شود و افزایش آگاهی و سطح سواد جامعه را به نقطه غیر قابل بازگشت می رساند.‏ به عنوان مثال اگر بالای 50 در صد شهروندان تحصیل کرده و با سواد باشند، بدون شک دیگر کشور به وضعیت نابسامان گذشته برنخواهد گشت. زیرا شهروندان خود می داند که چگونه رفتار نماید تا منافع کلان کشور تامین گردد و کشور یک بار دیگر وارد منازعه خونین نشود.‏ از این جهت سرمایه گذاری روی تحصیلات عالی یکی از ضروری ترین و مبرم ترین بخش ها است.‏

از طرف دیگر ما دغدغه تداوم نظام سیاسی دموکراتیک را داریم. دغدغه ما این است که دموکراسی و ارزش های حقوق بشر را نهادینه نمایم.‏ آنچه به نهادینه شدن دموکراسی و ارزش های حقوق بشر کمک می کند تحصیلات عالی است. اگر این دو رابطه مستقیم با هم ندارند اما نفس آگاهی شهروندان باعث می شود که آن ها رفتار های حساب شده و آگاهانه از خود نشان دهد.‏ این مسئله خود کمک می کند که ارزش های جدید گسترش یابد.‏

همه این مهم زمانی صورت می گیرد که یک تجدید نظر در ساختار و کارگزاران نهاد های تحصیلات عالی صورت گیرد. ساختار ها معمولا ناکارآمد و ظرفیت کش است. کارگزاران در ساختار های معیوب با انگیزه های غیر دموکراتیک و بیشتر قومی و سمتی و زبانی عمل می نماید. از دل همین ساختار ها و کارگزاران با انگیزه های قومی و قبیله ای باعث می شود که در طول بیش از یک سال هیچ تغییری در نهاد های آموزشی صورت نگیرد. هیچ گونه تحقیق علمی بیرون داده نشود. هیچ اثر علمی قابل توجه چاپ نشود. هیچ دانشجویی با معیار بین المللی فارغ تحصیل نگردد.‏ ما نیازمند دگرگونی جدی در ساختار و کارگزاران وزارت خانه ها و نهاد های آموزشی هستیم.‏ در صورت که توجه به این مسئله صورت نگیرد ما بدون راهی گذشته را دنبال خواهیم کرد و شهروندان افغانستان محروم از تحصیل خواهد شد و تعداد افرادی سرخورده افزایش خواهد یافت.‏

در پایان این نوشتار باید گفت که وضعیت تحصیلی تغییر کرده است اما این تغییر نسبت به کمک های جامعه جهانی ناچیز است.‏ ما به دلایل مختلف نیازمند توجه جدی و اساسی به تحصیلات عالی می باشیم. جذب 50 در صد متقاضی عددی بسیار پایین است. در سطح منطقه تا حدودی شرم آور. بنابراین حکومت و نهاد های مسئول برای سال آینده از همین اکنون برنامه ریزی نماید تا در سال آینده تعدادی بیشتری از متقاضیان جذب نهاد های تحصیلات عالی شود.‏

دیدگاه شما