صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

حکومت ائتلافی؛ بی توجهی به مشارکت مردم در پای صندوق های رأی

-

حکومت ائتلافی؛ بی توجهی به مشارکت مردم در پای صندوق های رأی

سومین دور انتخابات ریاست جمهوری با حضور پر شکوه و گسترده مردم در پای صندوق های رأی برگذار شد. نتایج قسمی انتخابات نیز از سوی کمیسیون مستقل انتخابات اعلان شد و احتمال می رود که انتخابات در دور دوم برود . همین مسئله باعث شده است که برخی نخبگان سیاسی در صدد شکل دهی حکومت ائتلافی بر آید. حکومت ائتلافی گونه ای از تقسیم قدرت است که در وضعیت بحرانی و اضطرار پاسخ گویی وضعیت بحرانی است. در ارتباط به این مسئله چند مسئله وجود دارد که باید به آن اشاره کرد.

اول؛ ائتلاف ها به صورت عموم در افغانستان شکننده بوده است. ائتلاف های که در سه دهه گذشته میان نخبگان سیاسی ما شکل گرفته است هیچ کدام دوام نکرد و اساسا پاسخ به مشکلات و چالش های جامعه ما نبود. در شرایط کنونی نیز ائتلاف ها نمی تواند پاسخ به وضعیت کنونی باشد. ائتلاف میان نخبگان و شکل دهی حکومت ائتلافی نه تنها پاسخ به وضعیت کنونی افغانستان نیست بلکه مشکل ساز نیز هست. زیرا برای شکل دهی حکومت ائتلافی نیازمند تغییر قانون اساسی می باشیم. نفس تغییر قانون اساسی بزرگترین هزینه ممکن برای مردم و حکومت افغانستان است. غیر عقلانی است اما اگر بخواهیم به خاطر سهیم کردن نخبگان خارج از قدرت هزینه سنگین بر جامعه تحمیل نمایم.

دوم؛ درست است که حکومت ائتلافی نوعی از تقسیم قدرت می باشد اما در شرایطی که قانون اساسی مکانیسم های تقسیم قدرت را بیان کرده باشد حکومت ائتلافی به چه معنی است. آیا حکومت ائتلافی یک نوع پشت پا زدن و دور زدن قانون اساسی نیست. اگر نیست چه توجیه و ضرورت به شکل دهی حکومت ائتلافی در شرایط کنونی می باشد. جامعه ما همیشه از قانون و مقررات فرار نموده است. نخبگان سیاسی ما اگر به قانون تمکین ننماید بدون شک فرار از قانون یک سنت می شود که رهایی جامعه از دام این سنت خود زمان بر و هزینه بر است.‏ در شرایط کنونی نخبگان سیاسی باید به قانون تمکین نماید. زیرا قانون راهنمایی رفتار های سیاسی است که نخبگان را به کنش های عقلانی و معطوف به ثبات سیاسی دعوت می کند.

سوم؛ حکومت ائتلافی به معنی مدیریت انتخابات نیست. انتخابات به معنی چرخش قدرت و نخبگان می باشد. مدیریت انتخابات به معنی حفظ آراء مردم و جلوگیری از تخلفات انتخاباتی است. مدیریت انتخابات به معنی کنترل رفتار های سیاسی که منجر به نفی و یا رد نتیجه انتخابات می باشد.‏ مدیریت انتخابات به معنی شکل دهی حکومت ائتلافی نیست. نخبگان سیاسی ما اگر خواهان شکل دهی حکومت ائتلافی بودند چرا مردم را به پای صندوق های رأی کشاندند. نخبگانی سیاسی که خواهان حکومت ائتلافی است چه پاسخی به مشارکت گسترده مردم در پای صندوق های رأی دارند. چرا نمی گذارند که مردم خود با مکانیسم دموکراتیک مسئله انتقال قدرت سیاسی را حل نماید.

بنابراین حکومت ائتلافی با توجه به تجربه تاریخی ما و با توجه مکانیسم های قانونی و برگذار شدن انتخابات کاری عقلانی نیست. حکومت ائتلافی نمی تواند منجر به ثبات سیاسی شود. حکومت ائتلافی تنها نخبگان سیاسی را فربه تر می سازد و نمی گذارد شکاف ها میان گروه های اجتماعی از بین برود و ملت واحد شکل بگیرد. از طرف دیگر ما در وضعیت بحرانی نیستم که حکومت ائتلافی شکل دهیم و از بحران جلوگیری نمایم. بلکه مکانیسم های تعریف شده در قانون اساسی داریم و باید از آن پیروری نمایم.‏

راه حل چیست؟ راه حل در قانون اساسی نهفته است. قانون اساسی انتقال قدرت سیاسی را از طریق انتخابات تعریف نموده است. کاندیدی اگر بتواند 50+1 آرای مردم را به دست آورد، پیروز انتخابات شناخته می شود و رئیس جمهور این کشور خواهد بود. اما در صورتی که کاندیدی نتواند آراء مذکور را به دست آورد انتخابات باید به دور دوم برود. بنابراین راه قانون اساسی این است. حکومت ائتلافی یک امری خلاف قانون اساسی که هیچ گونه توجیه قانونی و عقلانی ندارد. بنابراین نخبگان سیاسی و نهاد های مسئول برگذار کننده انتخابات باید مطابق قانون اساسی عمل نماید و تلاش کند تا انتخابات و پس لرزه های آن را به شکل قانونی مدیریت نماید.‏ جدا از قانون اساسی برگذاری انتخابات چند سود دیگر نیز برای مردم افغانستان دارد.‏

برگذاری انتخابات بدون شک تجربه سیاسی مردم افغانستان را بالا می برد.‏ بالا رفتن تجربه سیاسی باعث می شود که مردم خود پاسخ برای استبداد قدرت و انحصار قدرت بدهد. بالا رفتن تجربه سیاسی به مفهوم غنی شدن فرهنگ سیاسی ما می باشد. غنی شدن فرهنگ سیاسی باعث می شود که شهروندان رفتار های دموکراتیک داشته باشد.‏در آن صورت مردم خود از دموکراسی و مکانیسم های دموکراتیک حفاظت، حمایت و پشتیبانی خواهد کرد. دغدغه ها به منظور شکنندگی دموکراسی نوپای افغانستان فروکش خواهد کرد. از طرف دیگر پروسه انتخابات نهادینه خواهد شد. نهادینه شدن پروسه انتخابات از مهمترین مسئله برای حکومت و مردم افغانستان است. مردمی که به خاطر انتقال قدرت خوان داده اند و همیشه قربانی قدرت بوده است بدون شک نهادینه شدن آن یک امر نیک سیاسی برای مردم خواهد بود.

در چنین شرایطی مردم افغانستان و نهاد های جامعه مدنی و رسانه ها نباید آرام بنشیند و نگذارند که نخبگان سیاسی با شکل دهی حکومت ائتلافی مردم و قانون اساسی را دور بزند. در صورت که حکومت ائتلافی شکل بگیرد بدون شک، یک سنت در فرهنگ سیاسی افغانستان می شود بعد از آن نخبگان سیاسی بدون توجه به مردم و قانون اساسی و مکانیسم های دموکراتیک عمل خواهد نمود و دیگر انتخاباتی معنی نخواهد داشت.جامعه جهانی که دغدغه نهادینه شدن دموکراسی در افغانستان را دارد نیز باید نگذارد که نخبگان سیاسی بدون توجه به انتخابات و آراء مردم حکومت ائتلافی را شکل دهد. در صورتی که جامعه جهانی توجه به این مسئله ننماید بدون شک آن ها در نهادینه نمودن دموکراسی در افغانستان شکست خواهد خورد.نهادینه نشدن دموکراسی یک نوع شکست برای جامعه جهانی در افغانستان خواهد بود.

در پایان باید گفت که حکومت ائتلافی نه پاسخ به وضعیت کنونی است و نه امری برآمده از قانون اساسی. بلکه حکومت ائتلافی امری خلاف قانون اساسی است و هیج توجیه قانونی و عقلانی نمی توان برای آن ارائه نمود.‏ در عین حال شکل دهی حکومت ائتلافی بی توجهی به و بی احترامی به مردم افغانستان نیز هست. زیرا مردم افغانستان با وجود تهدیدات جدی امنیتی، سرما و مشکلات فراوان دیگر در پای صندوق های رأی حاضر شدند و ساعت ها در صفوف طولانی منتظر ماندند و رأی دادند.شکل دهی حکومت ائتلافی بیانگر رفتار غیر عقلانی نخبگان سیاسی برای مدیریت جامعه است. در چنین شرایطی باید جامعه جهانی، نهاد های جامعه مدنی باید در برابر این امر ایستادگی نماید و نگذارد که نخبگان سیاسی نسبت به قانون اساسی و رأی مردم افغانستان پشت پا بزند و رفتار های خلاف قانون اساسی نماید.‏

دیدگاه شما