صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

وزارت تحصیلات عالی و معارف نیازمند جدی به دگرگونی کمی و کیفی

-

وزارت تحصیلات عالی و معارف نیازمند جدی به دگرگونی کمی و کیفی

در گرو دارانتخابات رویداد ها و رخداد های مهم اتفاق افتاد که به خاطر کارزار های انتخابات به آن رویداد های پرداخته نشد. برگذار شدن کانکور و جذب دانشجویان به دانشگاه های کشور و همچنین استیضاح وزاری تحصلات عالی و معارف کشور از رویداد های مهمی بود که کمتر به آن پرداخته شد. در این نوشتار تلاش می شود اهمیت آموزش و همچنین ابعاد مختلف این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم. پرداختن به مسئل آموزش از چند جهت دارای اهمیت می باشد.  اول؛ آموزش و پرورش یکی از مهمترین نهاد های اجتماعی می باشد که بخش مهم از رفتارهای مردم در درون آن شکل می گیرد و به درون آن مطالعه می شود. از این جهت بررسی رفتار های آموزشی و کارکرد های نهاد های آموزشی دارای اهمیت می باشد. دوم؛ آموزش و تحصیل یکی از مهمترین عناصر دگرگونی در جوامع می باشد. بنابراین برای دگرگونی و حرکت به سمت توسعه یافتگی نیازمند آنیم تا مسئله آموزش و پرورش را جدی بگیریم. سوم؛ آموزش و پرورش راهی است برای تغییر رفتار های سیاسی و دست یابی به ملت و دولت مدرن. زیرا به باور برخی اندیشمندان ملت و دولت مدرن زمانی شکل می گیرد که رفتارهای شهروندان یک کشور از قالب های سنتی بیرون  بیاید. این مهم زمانی شکل می گیرد که آموزش و پرورش رشد بیابد.

مهمترین مسئله در بخش آموزش و پرورش مسئله کارکرد های نهاد های آموزشی است. افغانستان به لحاظ رده بندی جزئی کشور های توسعه نیافته با شهروندان اکثرا بی سواد محسوب می شود. با توجه به اینکه در بیش از یک دهه گذشته جامعه جهانی کمک های های اقتصادی زیادی به افغانستان نموده بود انتظار می رفت که افغانستان تغییر چشم گیری در عرصه آموزشو پرورش نماید. اگر چه افغانستان به لحاظ کمی رشد چشم گیری نموده است اما به لحاظ کیفی توجه نشده است. بنابراین به لحاظ کیفی تغییری جدی در عرصه معارف تجربه ننموده ایم. مسئولیت این مسئله بر می گردد به نهاد های تحصیلات عالی و معارف. در عرصه کتاب های درسی مکاتب کشور، مشکلات جدی وجود دارد. این مشکلات در حدی است که چشم پوشی از آن ممکن نیست.

مشکلات وزارت تحصلات عالی اما بیشتر از وزات معارف است. زیرا وزارت تحصیلات عالی کمتر از نصف تقاضا ها را در کانکور امسال پاسخگو بوده است. این می رساند که وزارت تحصیلات عالی به لحاظ کمی به اندازه وزارت معارف رشد ننموده است. به لحاظ کمی نیز توجه به متون درسی و سیستم نهاد های تحصیلات عالی نشده است. در دانشگاه های کشور تا هنوز متن های دوران کمونیست ها و بعد از آن تدریس می شود. در هیچ یک از دانشکده ها متون درسی و سیستم درسی تغییر نکرده است. اساتید که در دانشگاه ها تدریس می کند مدارک تحصیلی معتبر ندارد. به همین خاطر این اساتید نمی تواند دانش مورد نیاز دانشجویان را به آن ها انتقال دهد. از این جهت نقض جدی در سیستم آموزشی ما وجود دارد. بنابراین ما نیازمند آنیم تا توجه و دگرگونی جدی در سیستم آموزشی به وجود آوریم. چه نیازی به تغییر سیستم آموزشی می باشد.

اول؛ آموزش و پرورش منشاء دگرگونی ها و تحول در جامعه می باشد. بدون تغییر در سطح آگاهی شهروندان دگرگونی در در عرصه های دگر ممکن نیست. زیرا مطالعات نشان داده است که دگرگونی در عرصه های مختلف رابطه تنگاتنگ با دگرگونی فرهنگی و آگاهی شهروندان دارد. از این جهت ما برای آوردن اصلاحات و دگرگونی نیازمند آنیم تا دگرگونی در عرصه معارف و تحصیلات عالی بیاوریم. ناگفته نباید گذاشت که دگرگونی تنها به دگرگونی کمی منحصرنشود بلکه باید دگرگونی کیفی را نیز تجربه نمایم. دگرگونی کمی بدون دگرگونی کیفی نمی تواند تحول در جامعه ایجاد نماید.

دوم؛‌ انتخابات سومین دور انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که رفتار های شهروندان قبیله ای و قومی است. برای شهروندان کشور مهم نبود که کاندید دارای برنامه و طرح برای رشد و پیشرفت کشور می باشد بلکه رفتار های معطوف به این بود که قوم و قبیله شهروندان هست یا نه. تا زمانی که این رفتار تغییر نکند رفتار های سنتی غالب خواهد بود و ملت و دولت مدرن شکل نخواهد گرفت. بنابراین ما نیازمند آنیم تا رفتار های خود را از قالب سنتی های قومی و قبیله ای برهانیم. اما زمانی این رفتار تغییر نکند ما همچنان رفتار های قومی و قبیله ای خواهیم داشت. تا زمانی که رفتار های ما تغییر نکند امکان شکل گیری ملت واحد و دولت مدرن ممکن نیست.

سوم؛ یکی از مهمترین مسئله برای بهبود کارکرد نهاد های و سیستم های مختلف افزایش ظرفیت کارگزازان نهاد های مختلف می شود. تا زمانی که کارگزاران نهاد ها و سیستم ها ظرفیت خود را بالا نبرد امکان بهبود کارآیی نهاد ها و سیستم ها بهبود پیدا نمی کند. زیرا کارگزاران سیستم ها بخشی از سیستم ها است که در نهایت درون داد ها و بیرون داد های سیستم را بررسی می کند. در صورتی که کارگزاران سیستم ها نتواند شناخت از درون داد ها داشته باشد نمی تواند بیرون های داشته باشد که پاسخی به درون داد ها داشته باشد. این مهم صورت نمی گیرد مگر اینکه ما بتوانیم تحول در سیستم آموزشی خود بیبینیم. زیرا نهاد های آموزشی یکی از مهمترین مجرا های اجتماعی شدن محسوب می شود. زیرا بخش زیاد از وقت های مردم در نهاد های آموزشی صرف می شود. به همین خاطر توجه به آن ضروری و جدی می نماید.

چگونه می توان تغییری در سیستم های آموزشی به وجود آورد. اول؛ مهمترین مسئله نظارت جدی روی پروژه های ساختمانی معارف و تحصیلات عالی می باشیم. زیرا بخش از مصارف هنگفت دو وزارت روی کار های ساختمانی مصرف می شود که در نهایت قابلیت جذب متقاضیان را ندارد. به این دلیل نهاد ها باید نظارت خود را روی پروژه های افزایش دهد تا شفافیت در پروژه ها به وجود آید. دوم؛ از طرف دیگر، هر دو نهاد کمبود جدی در نیروی انسانی دارد. هم در وزارت معارف و هم در وزارت تحصیلات عالی نیروی انسانی کارآمد و با ظرفیت وجود ندارد. نیروی انسانی با ظرفیت به خاطر تبعیض و مسائل قومی نتوانسته است وارد این دو نهاد شود. بنابراین از این جهت نیازمند دگرگونی جدی می باشیم. سوم؛ این دو نهاد نیازمند آن است تا محاسبات میان درون داد ها و بیرون های خود داشته باشد. وضعیت دانشحویان در ورود به داشگاه و مکتب را در نظر بگیرد و مطالعه کند که دانشجویان و دانش آموزان تغییری درزمان فراغت تجربه می کند یا خیر. همچنین این دو نهاد میان تقاضا و پاسخ خود به این تقاضا ها رانیز مورد بررسی قرار دهد.

در پایان باید گفت از جهت های مختلف نیازمند آنیم تا به نهاد های آموزشی توجه جدی نمایم. تا زمانی که دگرگونی در عرصه تحصیلات عالی و معارف صورت نگیرد در عرصه های مختلف دیگر دگرگونی به وجود نمی آید.

دیدگاه شما