صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بازيگران دموكراتيك و ضرورتِ ثبات در دقيقة نود

-

بازيگران دموكراتيك و ضرورتِ ثبات در دقيقة نود

قدرت يكي از پديده هاي معنويِ كمياب در زندگي جمعي بشر است. طبيعي است كه جهت كسب و به دست آوردن منابع كمياب، رقابت ها و حتي درگيري هاي شديدي بين انسان ها رخ مي دهد. اما قدرت، يك تفاوت كلي با ديگر منابع كمياب دارد و آن اين كه فقط يك شخص و يا يك تيم مي توانند آن را به دست بگيرند. ديگر منابع كمياب را مي شود، اشخاص و تيم ها به صورت همزمان كسب كنند، اما قدرت را نمي شود چنين كرد.

     از اين روي، در گذشته هاي تاريخي و تا حدودي تا به حال در برخي از كشورهاي جهان سومي، تنش ها و درگيري هاي خونين بر سر كسب قدرت وجود دارد. يك شخص و يا يك تيم، قدرت را در دست داشت و مي خواست مادام العمر ناقة قدرت در خانه اش باشد، اما ديگران براي خارج كردن آن ناقه و به عبارت ديگر كسب قدرت، دست به خصومت هاي شديدِ مي زدند كه اين خود موجب درگيري ها، خون ريزي ها و بي ثباتي هاي مزمن مي گرديد.

    در آن زمان مكانيسم انتقال قدرت از يك تيم به تيم ديگر، خصومت، خشونت و خون ريختن بود؛ درگيري هاي بزرگ بين طرف ها رخ مي داد و تعداد بي شماري از سربازان و حتي نخبگان سياسي كشته مي شدند، تا تيم ديگر به قدرت برسد. اما به محض كه قدرت را كسب مي كرد، همان تيم مخلوع و ديگر تيم ها به مبارزه هاي نظامي و خشونت گرا دامن زده و باز درگيري هاي شديد به وقوع مي پيوست.

     دموكراسي سازوكار سياسي جديد و عقلاني است كه چارة براي بحران خونين انتقال قدرت سنجيده است. سازوكارِ است كه همة گروه هاي سياسي خواهان قدرت را دور هم جمع كرده و به رقابت سياسي سالم و عاري از خشونت دعوت مي كند. در اين سازوكار، نيروهاي سياسي همديگر را نفي نمي كنند بلكه مي پذيرند. و در اين سازوكار انتقال و تحويل دهي قدرت به شهروندان واگذار شده و همة نيروها با وجود رقابت هاي كه بين هم مي كنند، به نظر شهروندان به مثابه تصميم گيرندگان اصلي حرمت نهاده و هر تيمي را كه جامعه گزينش نمود، به عنوان سكان دار قدرت مي پذيرند و براي اش تبريك مي گويند. در اين صورت، اگر تيمي نتوانست بر اساس سازوكار رقابتي اعتماد اكثريت مردم را كسب كند اما رقيب اش توانست كسب نمايد، از درِ تهديد، زورگويي و خصومت وارد نمي گردد بلكه اولين كسي است كه به رقيب پيروز تبريك و شادباش عرض كرده و اعلام همكاري مي نمايد.

     جامعة افغانستان بيشترين و كلان ترين آسيب ها را از بحران انتقال قدرت متقبل گرديده است. برادر با برادر، پسر با پدر، قبيله با قبيله و قوم با قوم بر سر كسب و حفظ قدرت نبردهاي خونين را كرده و بحران هاي كلان را خلق كرده اند.

    تا زمان قبل از سال 2001 سازوكار كسب قدرت، ميلة تفنگ بود و هر كسي و هر تيمي كه از قدرت نظامي بيشتري برخوردار بود و مي توانست تهديدهاي نظامي كلان تري را خلق كند، به همان ميزان قدرت داشت. داوود خان با زور تفنگ قدرت را از پسر عموي اش ستاند، كمونيست ها با زور تفنگ قدرت را از داوود خان ستاندند و بعد در درون خود نيز با تفنگ سخن گفتند، مجاهدين به جاي مذاكرات و معادلات سياسي تلاش كردند با زور نظامي خود را بر ديگران مستولي گردانند كه درگيري ها و بي ثباتي هاي مزمن را تجربه كردند و طالبان نيز با زور تفنگ قدرت را كسب كردند و به زور آن از دست دادند.

    ولي پس از سال 2001 گفتمان مسلط سياسي گفتمان دموكراسي گرديده است. نيروهاي نظامي و سياسي كه تا روز قبل شديدترين و پرتلفات ترين نبردها را بين هم داشتند، در كنفرانس بن گرد آمده و به بازي دموكراتيك و صلح مدار تعهد سپردند. نفس اين تعهد، نيك مي نمايد و نيز اين نيروها در مراحل تشكيل دولت موقت، انتقالي و بعد تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي افغانستان خوب گام نهادند. ولي نگراني كه وجود دارد اين است كه هنوز فرهنگ خشونت و خصومت در روح و روان نيروهاي سياسي و نخبگان قدرت موجود بوده و رخت سفرش را نبسته است.هنوز ديده مي شود كه وقتي يك نخبة سياسي در قدرت حضور نداشت، حكومت را غير مشروع خوانده و تهديد مي كند كه رفتن به اين راه به معناي خلق بحران است و هنوز نيروهاي سياسي نتايج رقابت ها و بازي هاي سالم را نمي پذيرند و در صورت كه ببازند، تلاش مي كنند وضعيت را بحراني جلوه داده و با ادبيات تهديد و خشونت سخن كنند.

     با اين كه فضاي سياسي افغانستان پساطالبان سومين انتخابات را تجربه كرده و ديده مي شود كه نيروها و جريان هاي سياسي مطرح ـ كه همان بازيگران اصلي دوران جهاد و مقاومت اند ـ بازي دموكراتيك و سالم را پذيرفته و وارد ميدان گرديده اند، اما هنوز در دقيقه نود، خستگي و بي حوصلگي و خصومت در چهره، گفتار و رفتار برخي ها ديده مي شود.

    سومين انتخابات رياست جمهوري را به مراحل پاياني رسانده ايم. از ميان هشت نامزد كه بين هم رقابت مي كردند، دو نامزد پيشتاز بوده و به نظر مي آيد كه صداي پاي يكي از آنان از ارگ شنيده خواهد شد. پس ديگر نامزدان بايد دل را از حضور در ارگ بكَنند.

   درست است كه در جريان راي دهي تقلب و تخطي هاي صورت گرفته است، اما اگر به آنها رسيدگي شود ـ كه يقينا مي شود ـ در آن صورت نيز دو نامزد كه حالا پيش قدم اند، پيش قدم خواهند بود.

    بنابر اين، نامزدان كه راي چندان و لازم را ندارند، قهرمانانه بازندگي شان را در بازي دموكراتيك و دوستانه بپذيرند. نه اين كه  از تهديد، خشونت، و خصومت سخن بگويند. شنيده مي شود كه برخي از نامزدان بازنده، كه راي پايين را كسب كرده اند، تهديد مي كنند كه در صورت كه در قدرت شريك نباشند، افغانستان به سمت بحران سياسي و امنيتي خواهد رفت. اين بدين معنا خواهد بود كه ما به بحران مي كشانيم.

   ولي به نظر اين نگارش، همة دوستان كه راي پايين دارند، بايد بدانند و مي دانند كه در دموكراسي تيم هاي بازنده خشونت نمي كنند، وضع موجود را به آشوب نمي كشند بلكه تلاش مي كنند در رويكرد، رفتار و كاركردهاي خود تجديد نظر كنند تا بار ديگر اعتماد مردم را جلب نمايند.

دیدگاه شما