صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آیا بن‌بست انتخاباتی واقعا شکسته است؟

-

آیا بن‌بست انتخاباتی واقعا شکسته است؟

ترجمه: عبدالاحد بهرامی

ممکن است هنوز زود باشد که به نتیجه برسیم که جان کری در حل اختلاف های انتخاباتی افغانستان معجزه کرده است. با این وجود، این توافق که با میانجیگری وزیر خارجه امریکا حاصل گردید نشان می دهد که ایالات متحده هنوز هم از تاثیرگذاری فوق العاده ای بر جریان های ذیدخل در انتخابات سوم ریاست جمهوری افغانستان برخوردار است. در زمان ورود آقای کری، روند انتخابات به طور پیچیده ای به بن بست رسیده بود و باور بر این بود که تقلب در مقیاس وسیعی صورت گرفته و کاخ ریاست جمهوری نیز برای جلوگیری از رسیدن داکتر عبدالله عبدالله به ریاست جمهوری در این توطئه همدست است. 

در اواخر عصر روز شنبه 12 جولای 2014، جان کری پس از یک جلسه طولانی با هر دو نامزد ریاست جمهوری، سرانجام در ابتدا با داکتر عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی و بعد از آن با رییس جمهور کرزی در کنفرانس خبری حاضر شد و به رسانه ها اعلام کرد که بن بست انتخاباتی شکسته شده و به زودی افغانستان مسیر عادی پروسه انتقال سیاسی را در پیش خواهد گرفت.  

در این توافق روی تفتیش 8.1 میلیون رای توافق شده است.این بدان معنا است که صد در صد آرا باید دوباره بررسی گردد. این رکورد جهانی دیگری برای افغانستان است. پروسه تفتیش گسترده آرا که ممکن است هفته ها طول بکشد، ظرف 24 ساعت بعد از توافق آغاز و تحت نظارت سازمان ملل انجام می شود. ارتش ملی افغانستان و نیروهای بین المللی آیساف در انتقال صندوق های رای از ولایات به کابل کمک خواهد کرد. هر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری در حضور جان کری و یان کوبیش، نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد برای افغانستان، تصریح کردند که نتایج بررسی دوباره آرا را خواهند پذیرفت. بر اساس این توافق سیاسی، برنده نهایی دولت وحدت ملی را که شامل تمام جریان های عمده سیاسی خواهد بود، تشکیل خواهد داد. قرار شد روی ساختار نهایی و روش تشکیل دولت ائتلافی بعدا گفتگو و توافق شود.  

جریان هایی از نخبگان حاکم، با الهام از شوونیزم قومی امیدوار بودند با تقلید از رویه سال های 2004 و 2009 به پروسه انتخابات دستبرد بزنند و فرد مورد علاقه خود را به ارگ ریاست جمهوری ببرند. اما این بار آنها به دلایل متعددی شکست خوردند. دسترسی به رسانه های اجتماعی اکنون به مراتب گسترده تر از قبل است. آنها وقتی در سازمان دهی تقلب با جسارت تمام عمل کردند و میزان مشارکت را در بعضی ولایات ناامن پشتون نشین به دو برابر رساندند، توجه عمومی را به تقلب جلب کردند.

شواهد دیداری و شنیداری اکنون موجود اند که نشان می دهد مقامات بلند پایه‌ی انتخاباتی بطور غیر قانونی در تقلب به نفع داکتر اشرف‌غنی احمدزی دخیل بودند. اما جالب تر از همه گیر آمدن سر بزنگاه ضیاالحق امرخیل رییس دارالانشای کمیسیون انتخابات با صدها هزار ورق سفید رای دهی بود. این رویداد منجر به استعفای امرخیل و گردهمایی گسترده معترضان در اطراف ارگ ریاست جمهوری گردید؛ معترضان رای دهنده ای که به انتقال سیاسی واقعی چشم امید بسته بودند. در اوج اعتراضات، رهبران اپوزیسیون اعلام کردند که به حفاظت از آرای مردم و مقاومت در برابر تلاش ها برای به گروگان گرفتن روند انتخابات متعهد اند.  

تا کنون به نظر می رسد داکتر عبدالله عبدالله که در تلاش های خود موفق بوده و توانسته ثابت کند که بطور سیستماتیک تقلب شده، نهادهای انتخاباتی افغانستان مغرضانه عمل کرده و افغانستان هنوز هم به نظارت بی طرف جامعه بین المللی، به ویژه سازمان ملل متحد نیاز دارد. روند کلی وقایع اخیر ثابت کرد که حلقه ارگ ریاست جمهوری افغانستان اراده ای برای انتقال سیاسی صلح آمیز ندارد و انگیزه های قومی هنوز هم بر نهادهای ملی افغانستان مسلط است.

سوالات عمده ای که از این معامله سیاسی مطرح می گردد عبارتند از:

  1. چرا هنوز هم دموکراسی در افغانستان با موانع بسیاری مواجه است؟ طوری که جان کری در کنفرانس مطبوعاتی خود آنرا "دموکراسی برای همه" خواند.
  2. آیا این بن بست به این معنی است که تلاش های جهانی برای نهادینه ساختن دموکراسی در افغانستان پس از یک دهه ماموریت پرهزینه انسانی و مالی بی ثمر بوده است؟
  3. آینده افغانستان پس از خروج کامل نیروهای آیساف چه خواهد شد و افغان ها چگونه از عهده شکاف بزرگی که میان رویکردهای سیاسی میان شمال و جنوب کشور وجود دارد و به طور گسترده ای در این انتخابات خود را نشان داد، برخواهند آمد؟
  4. آیا نظام سیاسی افغانستان با این نهادهای ملی معیوب و در حالی که بحران های سیاسی یکی پس از دیگری سر بر می آورند، به بقای خود ادامه خواهد داد؟

در افغانستان اغلب روی راه حل های کوتاه مدت کار شده است. اما کاری برای راه حل پایدار انجام نشده تا آینده ای آرام و مرفه برای همه افغان‌ها از همه اقشار، اقوام، گروه‌های زبانی و فرقه‌های مذهبی تضمین گردد. در اینجا به چند راهکار ساده‌ای که می تواند برای درازمدت روی دست گرفته شود اشاره می شود:

  1. دموکراسی پارلمانی - این نظام سیاسی برای توسعه افغانستان مناسب تر از نظام ریاست جمهوری متمرکز است. جامعه عمیقا متنوع افغانستان به جای نظام سیاسی که در آن اختلافات هویتی و قومی برجسته است، به یک نظام سیاسی که با تنوع و گوناگونی آن مطابقت داشته باشد، نیاز دارد. یک نظام واقعی دموکراسی پارلمانی مانند کشور همسایه پاکستان و یا هم هند که بزرگترین دموکراسی جهان محسوب می گردد می تواند بسیاری از خواست های گروه های قومی در کشور را برآورده سازد. در این سیستم تمام بخش های جامعه دارای حیطه و زمینه یکسانی برای اعمال اراده خود خواهند بود.
  2. تمرکززدایی از قدرت - در افغانستان پرداختن به خواست های گروه های قومی بزرگ به تنهایی کافی نیست. گروه های قومی و زبانی کوچکتر نیز برای انسجام کشور از لحاظ اجتماعی و جغرافیایی مهم اند. امروزه در سطح جوامع بین المللی، در بخش انتقال قدرت تجارب گسترده ای وجود دارد. حکومت های انتخابی در سطح ولایتی و محلی می تواند بسیاری از مسائل سیاسی را حل سازد.
  3. اصلاحات انتخاباتی - در فقدان اراده قوی سیاسی در کشور رسیدن به یک نظام سیاسی انتخابی ممکن نیست. با آنکه در یک دهه گذشته، افغانستان از حمایت مالی و سیاسی گسترده بین المللی برخوردار بود و این فرصت را داشت تا سیستم موثر و کارامدی را برای بقای یک نظام سیاسی نوپا در کشور بنیان بگذارد، اما به دلیل فقدان اراده سیاسی جدی، کاری در این بخش صورت نگرفته است. افغانستان هنوز هم این فرصت را دارد تا با ایجاد و تطبیق سیستم های جامع انتخاباتی از عمیق تر شدن شکاف ها و اختلافات انتخاباتی جلوگیری کند؛ یکپارچگی کشور را حفظ کند و همچنین دموکراسی را برای همه ضمانت کند.

 

داکتر حسین یاسا مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنامه آوتلوک افغانستان است. وی در حال حاضر در تبعید خود خواسته در آلمان به سر می برد. ایمیل آدرس او dr.yasa1967@gmail.com است.

دیدگاه شما