صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان و خلق موانعِ فراراهِ انجام توافق های انتخاباتی

-

طالبان و خلق موانعِ فراراهِ انجام توافق های انتخاباتی

به لحاظ گفتمانی در طول سیزده سال که گذشت، دو «گفتمان»«رقیب» در افغانستان وجود داشته است. یکی گفتمان دموکراسی خواهی، همگرایی، همپذیری ملی و حرمت نهیدن به ارزش های بشری، و دوم، گفتمان امارت، استبداد، واگرایی ملی و هتک ارزش های بشری.

 سیزده سال قبل، حمله های هدفمند و مؤثرِ که توسط «پهپاد»های امریکایی در افغانستان صورت گرفت و در گام بعدی نیروهای مقاومت ملی قوی تر وارد عرصه شدند، به استیلایِ امارت طالبانب پایان داده شده و بقایایِ استبداد قومی برچیده شد. نیروهای نظامی و سیاسی بازمانده از دوران جهاد و مقاومت ـ البته با ترغیب های امریکا و سازمان ملل متحد ـ در بن آلمان گردهم آمده و بنیاد یک نظام دینی و دموکراتیک را ریختند. نظام که هم با عقاید و باورهای دینی ـ مذهبیِ جامعة مذهبی افغانستان سازگاری و همخوانی داشته باشد و هم با رویکرد انسانی و روش سیاسی مسلط ـ دموکراسی ـ  جهان حکومت کند.

اکنون سیزده سال ازحاکمیت نظام جمهوری اسلامی به عنوان گفتمان مسلط درافغانستان می گذرد. «جمهوریت» ناظر بر نقش نهایی و مؤثر مردم در فرایندهای سیاست کشور، و اسلامیت به معنایِ گام برنداشتن در مسیر مخالفِ اصول دینی است. البته تفسیر و برداشت که از اسلام در گفتمان مسلط مطرح است، با تفسیر که گفتمان امارت طالبانی از اسلام دارد، متفاوت خواهد بود.

بنابر این،در طول سیزده سال، گفتمان امارت طالبانی تلاش می کند، گفتمان جمهوری اسلامی را به عنوان گفتمان مسلط به چالش کشد. منابع مشروعیت نظام سیاسی را با پرسش مواجه کرده و بنیادهای گفتمان را تخریب کند.

1 . اسلامیت

اسلامیت وصفِ است که هم امارت طالبانی به خود برچسپ می زد و می زند و هم گفتمان مسلط کنونی بر خود برچسپ می زند.

 طالبان تلاش می کنند برداشت دینی گفتمان حاکم را نادرست پنداشته و با چالش مواجه کنند. باورهای دینی که اکنون در نظام «مسلط» مطرح است را به پرسش بگیرند و نخبگان و کارگزاران قدرت را نامسلمان و یا دست اندرکارانِ کفار بخوانند.

گفتمان مسلط در آغاز، در این عرصه اندکی ضعیف عمل کرد. بیشتر اندیشه های سیاسی افراطی مبتنی بر خشونت و خصومت سیاسی و قوم گرایانة طالبان را مورد توجه قرار داده و از نقد اندیشه و اسلوب دینی آنها غافل ماند. ولی اکنون، به نظر می رسد که نقطة عزیمت طالبان و نقطة ضعف خود را درک کرده و بدان می پردازد. در این راستا، به اندیشه ها و برداشت های دینی طالبان حمله صورت گرفته و به صورت گسترده نقد می شود. علمای دینی با وزنه، از داخل و خارج را دعوت به نقد برداشت ها و رفتارهای طالبان می کند و آنان با نادرست پنداشتن رفتارهای طالبان از منظرگاه دین، به همة عالمان و نظریه پردازان طالبان، فراخوان مناظره و مباحثه را می دهند.

بنابر این، با تلاش های جدی که اکنون در پیوند با دفاع از اسلامیت گفتمان و در نهایت فضای حاکم و نیز نقد اسلامی بودن رفتارهای طالبانی صورت می گیرد، بعید می نماید که طالبان از این پس، سخن برای گفتن داشته باشند.

2 . جمهوریت

تردیدِ نیست که دموکراسی به عنوان سازوکارِ که تصمیم را در دستان مردم می دهد و آنها تعیین کننده و مشخص کننده و از سویی، عزل کنندة کارگزاران قدرت هستند، در تمامی جوامع سیاسی مقبول افتاده است. اما در کشورهای چندگانه که گروه های قومی متعدد را در خود جای داده است، مقبول تر می نماید. زیرا این کشورها جنگ، خشونت و بی ثباتی های مزمن را متحمل شده اند. یک گروه قومی از رهگذر خشونت تلاش می کرد و می کند قدرت را به گونة انحصاری کسب کرده و دیگر گروه های قومی را حذف نماید. در این صورت دیگر گروه های قومی ناگزیر بودند از یک سو تلاش خشونت مدارانه را با خشونت پاسخ داده و از خود دفاع کنند و از سوی دیگر، نگذارند که سیاست و قدرت کشور انحصاری شده و همه حذف شوند.

   از این نظر، دموکراسی به عنوان روش سیاسی که گروه های قدرت، به طور مسالمت آمیز بین هم رقابت کرده و قدرت را کسب می کنند و از سویی همگرایی اجتماعی و سیاسی به طور طبیعی پدید می آید، در جوامع چندگانه و چند قومی مطلوب تر می نماید.

با توجه به این بحث، تردید نیست که مردم افغانستان به کارآمدی دموکراسی به عنوان روش سیاسی بازدارندة خشونت ها و خصومت ها پی برده اند. مردم در فضای پساجهاد از رهگذر رقابت های سیاسی برسر کسب قدرت، جنگ های خونین را متحمل شدند که در نهایت قربانی درجه یک هم، بودند. از این رهگذر، حالا که شاهدبرگزاری انتخابات ورقابت مسالمت آمیزگروه های قدرت هستند، دریافته اند که دموکراسی و در درون آن برگزاری انتخابات بین گروه های سیاسی قدرت خواه، بهترین روش سیاسی است که می توان جامعه را از جنگ و رویارویی های خشن گروه های قدرت حفظ کرد.

با این وصف، گفتمان رقیب، در تلاش است تا از دریچه های گونه گون، فرایند سیاسی را به چالش کشد. گروه های قدرت را نسبت بهم بدبین و بی اعتبار کند، تا گروه های اجتماعی قومی نیز نسبت بهم بدبین و متنفر شوند.

   در این راستا، از یک سو، مردم را از شرکت در روند انتخابات هراسان کرده و تهدید می کنند که هر کسی در انتخابات شرکت کند، نامة مرگ اش را امضاء کرده است و از سوی دیگر، تلاش می کند فرایند همدلی و همراه با اعتماد گروه های سیاسی را برهم زند. در موقع مبارزات انتخاباتی بر دفاتر و کارمندان کمپاین ها حمله ور شده و آنها را می کشتند، تا شک و تردیدهای را میان تیم های انتخاباتی پدید آورد. حتی حمله های خرد و بزرگ را انجام دادند تا خود نامزدان را حذف کنند. نامزدان ریاست جمهوری در ولایت های مختلف از جمله کابل مرکز سیاسی کشور مورد حمله قرار گرفتند. هر صورت بذرهای نفاق و شک و تردید در همه جا از سوی مراجع مختلف پاشیده می شد و این پرسش را مطرح می کردند که آیا این حمله از سوی تیم رقیب سازمان دهی نشده بود؟

  در هنگامة که انتخابات ریاست جمهوری به بحران رفته و با بن سیاسی مواجه شد، گروه طالبان طلایی ترین فرصت را در اختیار داشتند. از این رهگذر، حمله های مسلحانة بزرگ را در ولسوالی های هلمند و غور راه اندازی کردند تا خود را در انظار عامه به نمایش بگذارند.

    اما حالا که بن بست سیاسی با خرد مندی تیم ها و تلاش های همکاری جویانة دیپلمات های خارجی حل شده است، طالبان تلاش می ورزند مانع انجام موارد توافق شده گردند. یکی از موارد توافق شده این است که صندوق های رای دهی از سوی نیروهای آیساف به کابل منتقل شود. پس، این گروه بی نهایت تلاش می کند تا مانع انتقال صندوق ها و در نهایت بازرسی رای ها شود. حملة روز پنجشنبة هفتة گذشته بر میدان هوایی کابل را می توان در این راستا تعبیر کرد.

در نهایت باید گفت که گفتمان امارتِ برچیده شدة طالبانی به عنوان گفتمان رقیب و غیرِ گفتمان جمهوری اسلامی، اکنون تمام تلاش های اش را جهت به ناکامی کشانیدن توافقات اخیر بین دو تیم سازمان دهی کرده است. تا بتواند آب را گل آلوده کرده و ماهی مقصود که بحران سیاسی است، را ایجاد کند.

دیدگاه شما