صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مردم قربانیان خشونت های بی پایان

-

مردم قربانیان خشونت های بی پایان

این روزها در بسیار از کشورهای اسلامی مسلمانان بی دفاع و بی گناه در خاک و خون می غلطند. در سالهای واپسین موج از خشونت آفرینی و کشتار انسانها را از آفریقا تا خاورمیانه و جهان عرب و پاکستان و افغانستان شاهد بوده ایم. خیزش های عربی در چند سال اخیر در مصر، لیبی، سودان، تونس، یمن، بحرین، سوریه و ... جان هزاران انسان را گرفت بی آنکه به دست آورد مهمی نایل آید. سودان به تجزیه تلخ تن داد و مصر شاهد سقوط حکومت منتخب محمد مرسی بود و لیبی نیز دچار درگیری ها و خشونت های فزاینده دیگر شد. سوریه تلخ ترین دوره های تاریخی خود را پشت سر گذاشت و جنگ ویرانگر زیرساخت های این کشور را نا بود کرد. در یمن و بحرین نیز انقلاب مردمی دست آوردی نداشت. این درحالیست که عراق، پاکستان و افغانستان شاهد بد ترین نوع خشونت ها و جنایت های تکان دهنده گروه های تروریستی بوده است. هزاران تن در این کشورهای اسلامی قربانی خشونت های ناخواسته شده اند.

اما براستی چرا مسلمانان اینگونه قربانی خشونت آفرینی ها و دهشت افکنی ها اند؟ این پرسشی است که امروزه ذهن نسل امروز را با خود درگیر ساخته است. آنچه که برای همگان غیر قابل انکار است این است که مسلمانان خود قربانی این نوع خشونت ها اند و این دهشت افکنی ها هیچ سودی بحال مسمانان نداشته و ندارد. البته گروه های خشونت طلب ممکن است منافعی را بدست آورده باشند اما توده های مردم در کشورهای یاد شده قربانیانی بیش نبوده اند. بر همین اساس بسیاری مبتنی بر تئوری معروف توهم توطئه این گونه خشونت ها را توطئه دیگران علیه ملت های مسلمان می دانند و معتقداند دیگران برای زوال اسلام و تضعیف مسلمانان، گروه های خشونت طلب و افراطی را تجهیز نموده و به جان مسملمانان می فرستند. برای اثبات این مدعا طرفداران این تئوری استدلال می کنند که به هر میزانی که خشونت و ترور و دهشت افکنی در کشورهای خاورمیانه و مسلمان افزایش یابد این به نفع قدرت های برتر و سود جو در منطقه است زیرا تضعیف دولتهای اسلامی عملا اقتدار آنان را در پی داشته و منافع بیشتر را برای آنان تامین می کند.

 بنا براین از آنجای که از این برخورد ها وتنش ها قدرتهای بزرگ غربی بیشترین سود را می برند رد پای آنان را باید در خشونت آفرینی های گروه های تروریستی جستجو کرد.

از سایر کشورهای اسلامی که بگذریم افغانستان همواره قربانی جنگ نیابتی دیگران بوده است.

تجارب تاریخی ما نشان می دهد که حملات انگلیس، اشغال رسمي افغانستان توسط ارتش سرخ، و ناپايداري حكومتهاي جمهوري داود خاني و كمونيستي، و بالاخره حكومت‌هاي اسلامي مجاهدين و طالبان  و تداوم اختلاف‌ها،  جنگ‌ها و ترورها و انتحارها همه تحت تاثیر عوامل بیرونی و مسائل پیرامونی افغانستان بوده است.

همواره قدرت‌هاي بزرگ با آلت دست قرار دادن عده‌‌‌‌اي كوته فكر سعي ورزيده اند با شعله ور نگه داشتن آتش نفاق و  اختلاف بين گروه‌هاي مختلف مردم بر منابع اقتصادي فرهنگي و سياسي این کشور دست رسي داشته باشند.

 همین مسائل باعث شده است افغانستان سالها در آتش جنگ قدرت های بزرگ و کشمکش های آنان بسوزد.

چه کسی می تواند منکر این باشد که آمریکا برای آزادی اروپای شرقی و پایان استیلای شوروی بر آسیای مرکزی بویژه افغانستان و عدم دست رسی شوروی به آبهای گرم، گروه های را که امروز تروریست و بنیاد گرا نامیده شده و علیه آنان جنگ پرهزینه کنونی تحت عنوان مبارزه علی تروریزم راه اندازی شده است را حمایت و تجهیز کرد. این مطلبی است که بارها مقامات ارشد آمریکایی صراحتا به آن اعتراف کرده اند و به عنوان نمونه می توان به بخش هایی از سخنان هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا در یکی از جلسات کنگره اشاره کرد. کلینتن در این سخنان به صراحت به نقش آمریکا در ایجاد سازمان تروریستی القاعده اعتراف می کند وی می گوید ما گذشته مشترکی با سازمان القاعده داریم.  وی می گوید «کسانی را که امروز با آنها در افغانستان و پاکستان می جنگیم 20 سال پیش خودمان به وجود آوردیم زیرا در جنگ علیه شوروی سابق از آنها استفاده می کردیم».

اما آنچه که برای شهروندان امروز افغانستان اعم از موافق و مخالف نظام کنونی در افغانستان مهم است این  است که براستی تا چه زمانی مردم افغانستان باید قربانی این رقابت های پنهان و جنگ نیابتی قدرت ها باقی بمانند؟  مخالفان مسلحی که همه روزه هموطنان شان را می کشند آیا به این هم فکر کرده اند که در این بازی بزرگ همچنان قربانی خواهند بود؟

  براستی اگر طالبان، شهروندان افغانستان اند و این سرزمین و ساکاکنان آنرا دوست دارند واین سرزمین را کشور خود میدانند چرا باید این همه دراین کشور فاجعه آفرینی کنند؟

 کشتار بی رحمانه ده ها انسان بی گناه در بازار ارگون چه توجیهی می تواند داشته باشد.

خشونت آفرینی های مخالفان مسلح در افغانستان این کشور را به میدان اصلی جنگ قدرتهای خرد و بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ی تبدیل کرده است که بهای این رقابت های سخت را مردم مظلوم افغانستان می پردازد. در طول ده سال گذشته هزاران انسان بی گناه درافغانستان کشته شده اند که بیش از نود درصد آنان در اثر حملات مرگبار تروریستی و انتحاری جانهای خود را از دست داده اند.

تردیدی نیست که اکثریت قابل توجه کشته شده ها شهروندان افغانستان اند و این بهای است که مردم افغانستان بخاطر رقابت های قدرت های منطقه ی و فرامنطقه ای می پردازد.

 تاسف مضاعف از این است که در افغانستان یک دولت و نظام مقتدر و توانمند وجود ندارد تا بتواند بحران جنگ را مهار نموده و ازتداوم کشتار در این کشور جلو گیری نماید.

اقدامات تخریبی و حملات انتحاری مخالفان دولت افغانستان بصورت بسیار فنی و دقیق صورت می گیرد که نشان از حمایت ها و پشتیبانی جدی قدرتهای بزرگ از ین گروه ها به لحاظ فنی و لوجستیکی دارد.

این یعنی اینکه افغانستان یک بار دیگر به میدان تمام عیار جنگ قدرت ها تبدیل شده است و بدبختانه تعداد زیاد از شهروندان کشورمان به دلایل مختلف در دام این رقابت ها افتاده و روزانه جانهای خود و تعداد زیاد از هموطنان شانرا می گیرد. به نظر می رسد جنگ افغانستان دیگر جنگ طالب و دولت افغانستان یا جنگ چند گروه تروریستی با سربازان ارتش و پلیس افغانستان نیست و این جنگ از این سطح بسیار فراتر رفته است. زیرا حمایت های فنی، مالی و تسلیحاتی قدرتهای بزرگ از طالبان و مخالفان مسلح دولت افغانستان نشان از فراگیر شدن جنگ در افغانستان و طولانی تر شدن آن دارد.

شاید یک بسیج جدی جهانی دیگر برای پایان دادن به کشمکش ها و نزاع های قدرتهای خورد بزرگ در افغانستان ضروری باشد.

در غیر این صورت هر چه زمان بیشتر بگذرد جنگ پیچیده تر و سخت تر خواهد شد و هزینه های بیشتری را بر طرفهای جنگ و بخصوص مردم بی دفاع افغانستان تحمیل خواهد کرد.

طالبان نمی تواند به این جنگ حتی با پذیرفتن شرائط حکومت افغانستان در مورد صلح پایان دهد و همینطور دولت افغانستان نیز ناتوان از مهار بحران کنونی جنگ است و تلاش ده ساله حکومت برای مصالحه به همین دلیل کوچک ترین دست آوردی را نداشته است.

مخالفان مسلح دولت افغانستان دانسته یا ندانسته در دام رقابت های منطقه ی و فرامنطقه ی درافغانستان افتاده اند و بسیار زمان می برد تا این گروه ها متوجه شوند.

بنا براین تا آن زمان بهای سنگینی را مردم افغانستان باید بپردازند مگر اینکه مداخله سازمان ملل متحد و همراهی صادقانه قدرتها بتواند به این جنگ طولانی و ویرانگر در افغانستان برای همیشه خاتمه بدهد.

دیدگاه شما