صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اپوزیسیون قربانی حکومت وحدت ملی

-

اپوزیسیون قربانی حکومت وحدت ملی

در نظام های دموکراتیک احزاب سیاسی به عنوان سازمان رسمی و خواهان کسب قدرت سیاسی به رسمیت شناخته شده است. احزاب سیاسی و جریان های مختلف سیاسی در چارچوب قواعد مشخص و تعریف شده بر سر کسب قدرت سیاسی با همدیگر رقابت می کند. برای کسب قدرت سیاسی اما، احزاب و جریان های مختلف در تلاش است تا برای کسب قدرت سیاسی صف بندی و دست به معامله بزند. نفس معامله در نظام دموکراتیک یک امر مذموم و بد نیست. هر حزب سیاسی با ائتلاف و معامله با احزاب دیگر در صدد آن است تا احتمال دست یابی به قدرت سیاسی را ممکن سازد. جریان ها و احزاب مختلف با همدیگر رقابت می کند و جریان که از طریق رقابت پیروز انتخابات می گردد، قدرت سیاسی را برای دوره مشخص به دست می گیرد. جریان و احزاب دیگر، در شکل اپوزیسیون در خارج از چارچوب قدرت حکومت در تلاش است تا با نقد حکومت و فشار آوردن بر جریان حاکم سیاست ها و برنامه های شان را نقد نماید. نقد سیاست ها و برنامه های حکومت امکان بازبینی به سیاست ها و برنامه ها را برای حکومت ممکن می گرداند. در عین حال، این فرصت را برای اپوزیسیون می دهد تا با نقد رفتار های تیم پیروز زمینه های اجتماعی خود را در سطح جامعه گسترش دهد و برای دوره بعد وارد مبارزه شود و قدرت سیاسی را به دست بگیرد.

سومین دور انتخابات ریاست جمهوری به گونه ای رقم خورد که انتخابات به بن بست مواجه گردد. برای حل بن بست انتخاباتی جریان ها با میانجیگری های وارد گفتگو شدند. به نظر می رسد که نتیجه این گفتگو ها شکل دهی "حکومت وحدت ملی" است.با شکل گیری وحدت ملی جایگاه اپوزیسیون به عنوان جریان منتقد سیاست ها و برنامه های حکومت در کجاست؟آیا شکل گیری حکومت وحدت ملی امری در راستای نهادینه شدن دموکراسی است. این نوشتار با بررسی این مسئله در صدد آن است تا جایگاه اپوزیسیون در حکومت بعدی را مشخص نماید. در نهایت به پاسخ دست یابد که آیا وجود اپوزیسیون در امر نهادینه کردن دموکراسی ضروری است و یا اینکه شریک کردن تمام جریان های سیاسی در قدرت سیاسی امر مهمتر و اساسی تر در نهادینه کردن دموکراسی است.

قبل از هر چیز لازم است که نقش اپوزیسیون را در نظام های دموکراتیک مورد بررسی قرار دهیم. به صورت مشخص اپوزیسیون چند نقش اساسی در نظام های دموکراتیک دارد. اول؛ اپوزیسیون جریانی منتقد برنامه ها و سیاست های حکومت است.اپوزیسیون از تدوین سیاست تا اجرایی سیاست های حکومت را به نقد می گیرد. اپوزیسیون اما، تنها به نقد سیاست ها و برنامه های حکومت اکتفا نمی کند. بلکه در تلاش است با ابزار های قانونمند بر حکومت فشار آورده و منجر به تغییر سیاست ها و برنامه های حکومت گردد. این مهم باعث می شود که تا حکومت نیز در چارچوب قواعد و رفتار ها تعریف شده عمل نماید و نسبت به تدوین و اجرایی سیاست های خود حساس باشد.دوم؛ اپوزیسیون جریان است که تا حدودی زیادی صدای بخش از مردم را به گوش حکومت می رساند. در حقیقت مردم با وجود یک اپوزیسیون مقتدر حضور خود را نمایان می کند. می توان گفت که با اپوزیسیون قوی حضور مردم در عالم سیاست نهادینه می گردد. سوم؛ اپوزیسیون با نقد رفتار ها سیاستمداران تلاش می کند که رفتار ها را در چارچوب قواعد تعریف شده دموکراتیک در آورد. از این جهت اپوزیسیون نقش اساسی در نهادینه کردن دموکراسی به صورت اساسی دارد. حل شدن جریان مخالف دولت به معنی شکل گیری رفتار های خارج از چارچوب قواعد مشخص نیز هست. زیرا، در برابر حکومت جریانی منسجم و مستحکم برای نقد رفتار ها وجود ندارد.‏ چهارم؛ اپوزیسیون اما، تنها به نقد سیاست ها، برنامه ها و رفتار های حکومت نمی پردازد. اپوزیسیون سیاست ها، برنامه ها و رفتار های بدیل را نیز ارائه می کند. با ارائه رفتار ها و سیاست های بدیل است که امکان انتخاب شکل می گیرد. انتخاباتی که ممکن منجر به دگرگونی گردد.

با این توضیحات وجود اپوزیسیون برای جامعه، دموکراسی و توسعه یک امر ضروری به نظر می رسد. اما توافقات صورت گرفته نشان می دهد که اپوزیسیون قربانی شده است. در حکومت بعدی جریان مخالف حکومت وجود نخواهد داشت تا به نقد سیاست ها و رفتار های حکومت و حاکمان بپردازد. همین مسئله، فرصت بازنگری در سیاست ها و برنامه ها را از حکومت می گیرد. زیرا، بدون اپوزیسیون حکومت کمتر قادر به مشکلات و چالش های سیاست ها و رفتار های خود خواهد بود.بنابراین حکومت وحدت ملی اگر چه به ظاهر امر، برای ثبات سیاسی امر نیکو به نظر می رسد اما، برای توسعه و دموکراسی به احتمال به خاطر برداشته شدن اپوزیسیون سودمند نیست.

از طرف دیگر، در حکومت بعدی امکان شنیده شدن صدای مردم نیز ممکن نیست. زیرا، مردم از طریق اپوزیسیون و احزاب سیاسی صدای خود را به گوش دولتمردان می رساند. در صورت که اپوزیسیون در چارچوب حکومت قرار بگیرد، دیگر مجرایی برای رسیدن صدایی مردم وجود نخواهد داشت. جامعه مدنی اگر چه مجرای برای رساندن صدایی مردم به حکومت است. اما، از آنجایی که جامعه مدنی در افغانستان نوپا و ضعیف می باشد کمتر احتمال می رود که جامعه مدنی افغانستان بتواند در برابر سیاست حکومت ایستادگی نماید و صدای مردم را به گوش حکومت مردان افغانستان رسانده بتواند.وجود اپوزیسیون در مواردی زیادی باعث می شود که جامعه مدنی با اپوزیسیون همسو گردد و فشار مضاعف بر حکومت وارد نماید.‏

حل شدن اپوزیسیون اما، منجر به ضربه پذیر شدن مردم نیز می گردد. اپوزیسیون و جامعه مدنی تا حدودی زیادی از اعمال قدرت مستقیم بر مردم جلوگیری می کند.زیرا، اعمال مستقیم قدرت بر مردم آسیب های جدی وارد می کند. این مهم باعث می شود که مردم از نظام و حکومت رویگردان گردد. به همین خاطر، وجود یک اپوزیسیون برای نظام سیاسی امر ضروری و جدی است. اپوزیسیون در عین حال که سیاست های حکومت را نقد می کند باعث مشروعیت دهی مردم نیز می گردد. زیرا، بخش از ضربه اعمال قدرت سیاسی را متحمل می شود و باعث می شود که مردم کمتر از اعمال قدرت سیاسی به صورت مستقیم ضربه بپذیرد.

برای حفظ اپوزیسیون در حکومت بعدی لازم است که دو تیم انتخاباتی توافق دگرگونه نماید. هر دو تیم باید نتیجه انتخابات را بپذیرد و تیم برنده قدرت سیاسی را به دست بگیرد و تیم بازنده در جایگاه اپوزیسیون قرار بگیرد. این بدین معنی نیست که تیم برنده از متخصصین و افراد شایسته تیم بازنده استفاده نکند بلکه بدین معنی که افراد اپوزیسیون در درون حکومت جای داده شود تا این افراد از درون بر حکومت فشار آورده و باعث بهبود سیاست ها و برنامه های حکومت گردد.‏ حل شدن اپوزیسیون در درون حکومت در دراز مدت خطری جدی برای دموکراسی است. حکومت وحدت ملی راهیست به سمت استبداد و خفقان سیاسی.

دیدگاه شما