صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

عبور از نگاه امنیتی در تعاملات منطقه ای

-

عبور از نگاه امنیتی در تعاملات منطقه ای

در مناطق مرزی کشور های مانند افغانستان، پاکستان و ایران همیشه مشکلات و چالش های جدی امنیتی وجود داشته است. حملات راکتی پاکستان به افغانستان و درگیری ها میان نیرو های امنیتی افغانستان و پاکستان و همچنین گروگان گیری ها میان ایران و پاکستان و همچنین برخورد های خورد و ریز میان نیرو های امنیتی افغانستان و ایران همیشه وجود داشته است.علت این درگیری ها در کجاست؟ چگونه می شود از درگیری های مرزی جلوگیری کرد. نوشتار کنونی در صدد بررسی مشکلات مرزی میان سه کشور است.همچنین تلاش می شود پاسخ متناسب به واقعیت های عینی جامعه به مسئله داده شود و در نهایت راهکاری به منظور بیرون رفت از وضعیت کنونی ارائه داده شود.‏

مبنای تئوریک در روابط و تعلات سه کشور واقع گرایی افراطی است. بدین معنی که هر یک از کشور ها با پیش فرض دشمن انگاری دیگری در صدد بهینه سازی قدرت خود و تضعیف مقابل می باشد.واقع گرایی افراطی این فهم را در اذهان دیگران القا می کند که قدرتمند شدن دیگری به معنی تضعیف خود و از دست دادن منافع ملی است.اساسا درک و فهم آن ها با تئوری واقع گرایی افراطی بر محور منافع ملی می چرخد. ابزار دست یابی به منافع ملی نه گفتگو و ابزار های نرم دیپلماتیک بلکه قدرت سخت افزاری و امنیتی است.‏ درک این چنینی از منافع ملی و ابزار های دستیابی به آن منجر به امنیتی شدن مسائل مختلف میان این کشور ها می گردد.باور نگارنده بر این است که هر سه کشور با درک و فهم منافع ملی با تئوری واقع گرایی افراطی منجر به امنیتی شدن مسائل مختلف می شود.

در عین حال، تئوری توطئه یکی از قدرتمندترین ابزار تئوریک در هر سه کشور می باشد.در مواردی که رویداد ها و رخداد ها که در دورن کشور اتفاق می افتد به بیرون از کشور نسبت داده می شود و در نهایت همدیگر متهم به بر هم زدن ثبات و ناامنی می کند. همین تئوری توطئه منجر به این می گردد که تئوری واقع گرایی به افراطیت سوق داده شود.بنابراین واقع گرایی افراطی و تئوری توطئه مبنای سیاست ورزی هر سه کشور می باشد.‏

بر اساس هر دو تئوری قدرت سخت افزاری و جنگ استخباراتی مهمترین ابزار تضعیف دیگری است. آنچه در کشور افغانستان، پاکستان و ایران اتفاق می افتد بدون شک، جنگ استخباراتی است که به راه انداخته شده است.در این میان اما، افغانستان سهم اندک در راه اندازی جنگ استخباراتی دارد. افغانستان بیشتر قربانی جنگ استخباراتی کشور های منطقه است. زیرا، افغانستان در آن مرحله و توانمندی نرسیده است که بتواند جنگ استخباراتی با کشور های منطقه را دامن بزند. بنابراین ایران و پاکستان نقش برجسته تر دارد. ناگفته نباید گذاشت در این اواخر به مخاطر مسائل که در پایین ذکر خواهد شد، کشور های عربی، چین و هند نیز وارد این جنگ استخباراتی شده است.‏

در سال های اخیر میان پاکستان و چین توافق بر سر ساخت "بندر گادر" صورت گرفت.بندر گادر به خاطر موقعیت استراتژیک که دارد باعث می شود که بخش زیادی از سرمایه از دبی به این بندر انتقال داده شود.‏ در عین حال، در همین ساحه پاکستانی ها با کمک چین چاه گازی را کشف کرده است که در صورت بهره برداری از آن ایران متضرر خواهد شد.زیرا، بر اساس تحقیقات صورت گرفته گاز های که در خاک ایران و نزدیک مرز پاکستان استخراج می گردد ریشه در ذخایر گازی دارد که در خاک پاکستان می باشد.از طرف دیگر، ساخت بندر گادر باعث رشد اقتصادی پاکستان می گردد. امری که هند را نگران کرده است. هند از این جهت نمی خواهد که چنین بندر در پاکستان ساخته شود.بنابراین می توان گفت که کشور های مانند ایران، هند، چین، کشور های عربی و به خصوص امارت متحده عربی درگیر این مسئله است.‏

ایران به خاطر قطع شدن بخش از منابع گاز در خاک ایران، هند به خاطر قدرتمند شدن اقتصاد پاکستان، کشور های عربی به خاطر از دست دادن بخش از سرمایه های عظیم در بندگاه های دبی، چین به خاطر دستیابی به منابع کشف شده گاز درگیر مسئله است. کشور های مانند هند، ایران و دبی با ابزار های امنیتی در صدد آن است تا این بندر درست نشود.‏ چین اما، کاری به منافع کشور های دیگر ندارد. برای آن ها مهم نیست که این بندر ساخته شود و یا نشود. برای آن ها مهم این است که به منابع عظیم گاز دست یابد و استخراج آن را به عهده گیرد.در این میان اما، افغانستان بیشترین سود را از ساخته شدن بندر گادر می برد. به دو دلیل؛ اول، ساخت این بندر باعث شکل گیری منافع مشترک اقتصادی میان افغانستان و پاکستان می گردد. با شکل گیری منافع اقتصادی باعث می شود که تهدیدات امنیتی در دو سوی مرز کاهش یابد. دوم؛ به خاطر نزدیک بودن این بندر به افغانستان، افغانستان می تواند به صورت بهتر با کشور های مختلف روابط تجاری و اقتصادی با هزینه کمتر داشته باشد. همین مسئله باعث شده است که افغانستان وارد جنگ استخباراتی در منطقه نگردد. بخش از دلایل که در سال های اخیر تندروان در خاک پاکستان قدرتمند شده است، همین مسئله می باشد.

پاکستان اما، تلاش زیاد نموده است که دامنه جنگ استخباراتی در خاک افغانستان صورت گیرد. در این زمینه تا حدودی زیادی موفق هم شده است.‏ اما آنچه مهم و اساسی می نماید این است که نگاه امنیتی و ابزار های سخت افزاری قادر به حل مشکلات و چالش ها نیست. نگاه امنیتی بیش از ان که منجر به حل مسئله گردد باعث تشدید مشکلات و چالش ها می گردد.‏ راهکار چیست؟ باور نگاره بر این است که نگاه سیاسی و اقتصادی می تواند منجر به تامین منافع کشور های مختلف و کاهش ناامنی و برخورد های خشونت آمیز گردد.

کشور های درگیر باید تلاش نماید با ابزار های دیپلماتیک مشکلات خود را حل نماید. در عین گفتگو های دیپلماتیک باید روابط تجاریو  اقتصادی میان این کشور ها افزایش یابد. در صورت که منافع کلان اقتصادی میان این کشور ها شکل بگیرد، هیچ یک از کشور ها حاضر به هم زدن امنیت در کشور دیگری نخواهد شد. زیرا، ناامنی منافع اقتصادی کشور های دیگر را نیز تهدید می کند.در این اما، افغانستان باید پیش قدم باشد. زمینه های گفتگو میان کشور های مختلف را فراهم نماید. زیرا، این وضعیت بیش از همه تهدید جدی برای افغانستان است.

در پایان باید گفت گه نگاه امنیتی نه تنها منجر به تامین منافع ملی کشور های مذکور نمی گردد بلکه منجر به تهدید منافع این کشور ها می گردد. به جای نگاه امنیتی سخت به ابزار های سیاسی و اقتصادی نیازمندیم. تا هم تهدید ها کاهش یابد و هم منافع مشترک اقتصادی گسترش پیدا کند.

دیدگاه شما