صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

به دار اویختن غیر نظامیان نشانه ضعف یا اقتدار طالبان؟!

-

به دار اویختن غیر نظامیان نشانه ضعف  یا اقتدار طالبان؟!

طالبان یک بار دیگر فاجعه آفریدند و در یک اقدام بی رحمانه پنج غیر نظامی از ساکنان محلی ولسوالی های باغران و کجکی ولایت هلمند را شب جمعه در ولسوالی کجکی ولایت هلمند به دار آویختند. معمولا دلیلی که طالبان برای این گونه اقدامات خود اعلام می کنند اتهام همکاری با نیروهای دولتی است که همواره به همین اتهام عده ی زیادی جان های خود را از دست می دهند. اما این بار این گروه در وب‌سایت رسمی خود به این افراد اتهام آدم ربایی زده و مدعی شده اند به این جرم این افراد به دار آویخته شده اند. این درحالیست که قبلا نیز این گروه چند بار در همین ولایت، افرادی را به ظن همکاری با دولت افغانستان بازداشت و اعدام کرده اند. بطور مثال چندی قبل فرمانده پلیس ولسوالی چارچینو ولایت هلمند نیز اعلام کرده بود که گروه طالبان در این ولسوالی دو عضو این گروه را که از جنگ با نیروهای دولتی سرباز زدند، کشتند. همچنین بزرگان محلی ولایت ولسوالی سنگین ولایت هلمند نیز گفته بودند که تعداد از اعضا گروه طالبان محلی در این ولسوالی که از جنگ با نیروهای امنیتی افغان خودداری کرده بودند، توسط اعضای خارجی گروه طالبان کشته شدند.

ممکن است چنین پنداشته شود که به دار اویختن افراد به جرم همکاری با حکومت دلیل ذبونی و ضعف طالبان باشد که تاحدودی می تواند چنین باشد. اما واقعیت های افغانستان چیزی دیگری را ثابت می سازد. برگذاري جرگه مشورتی صلح و تلاش براي رهایی زندانیان طالبان و همين طور حذف اسامي رهبران طالبان از ليست هاي سياه بين المللي همه و همه براي پايان دادن به خشونت ها و قاجعه آفرینی های طالبان در افغانستان از جانب دولت عملي شده است اما متاسفانه  دولت هرچه بيشتر با طالبان مدارا كرده  و دست دوستي به سمت آنان دراز مي كند، طالبان با تکبر و خشونت تمام عمل می کنند و به خشونت ها ي بيشتر دامن مي زنند. براستی این اقتدار طالبان ریشه در کجا دارد؟ در پاسخ باید گفت واقعیت این است که بدلیل فساد گسترده در محاکم قضایی افغانستان و عدم رسیدگی به پروندهای جنایی و اجرای احکام در مورد مجرمان، مخالفان مسلح به این مسئله به عنوان یک خلا جدی و فرصت نگاه می کنند. کسی نمی تواند منکر این حقیقت گردد که مراجعه ساكنان محلي در بسیار از مناطق جنوبی به طالبان، ضربه به استراتيژي جنگ در افغانستان است. در سالهای گذشته به رغم تلاش هاي در دست اقدام براي بهبود حاكميت؛ مردم مناطق مختلف، رسيدگي هاي سريع طالبان را در دعاوي حقوقي بر دادگاه‌هاي فاسد محلي ترجيح داده اند.

بنا براین اگرچه اقدامات خشونت بار طالبان توجیهات حقوقی و قانونی ندارد و قابل دفاع نیستند اما تعداد رو به افزايش شهروندانی که در حال فاصله گرفتن از نظام جديد عدلي و قضايي فاسد و بيمار افغانستان  اند می تواند زنگ خطری برای سیستم قضایی افغانستان و مسئولان آن باشد. روی آوردن مردم به سيستم قديمي حل و فصل دعاوي توسط طالبان باعث اقتدار بیشتر این گروه و اقدامات خشونت بار آنان شده است. امروزه بسیاری به دليل خدمات رساني سريع و دادرسي هاي سریع و بدون دريافت رشوت طالبان كه دادگاه هاي رسمي افغانستان فاقد آن است به طالبان مراجعه مي كنند. اين ثابت مي كند كه حكومت تا كنون در اجراي عدالت و حاكميت قانون در بسیار مناطق موفق نبوده است.

به نظر مي رسد اگر دولت افغانستان بتواند در زمينه ريشه كن سازي فساد اداري در ادارات مربوط به حكومت قاطعانه و جدي عمل كند بدون شك اقبال و رو آوردن طالبان به مردم به شدت كاهش خواهد يافت و كاهش ميزان محبوبيت آنان در ميان مردم اقتدار آنان را نيز از بين خواهد بد. بنا براين بايسته است دولت در از بين بردن فساد از دستگاه هاي اجرايي به جديت تمام عمل كند بويژه در ولايت هاي مانند هلمند و قندهار كه بيشتز ساحه نفوذ طالبان است با سرعت عمل بيشتر اقدام نمايد. تا زمانيكه طالبان فكر كنند مردم بدليل فساد اداري حكومت به آنان نياز منداند و مراجعه مي كند مسلما هرگز حاضر نخواهند شد كه به دولت افغانستان از در دوستي و گتفگو و تفاهم وارد شود. اما برعكس اگر شفاف سازي و كنترل درست ادارات كشور از جانب حكومت عملي شود اين قضيه كاملا برعكس خواهد شد. و روز بروز اقتدار حكومت مركزي افزايش خواهد يافت.

طولانی شدن جنگ در افغانستان و تداوم خشونت آفرینی های طالبان در این کشور همواره این پرسش اساسی را در ذهن متبادر می سازد که براستی چرا با وجود تلاش های جامعه جهانی و دولت افغانستان برای پایان دادن به جنگ در این کشور و بهبود وضعیت ثبات و امنیت افغانستان جنگ همچنان ادامه دارد؛ و سایه نا امنی همچنان همه ابعاد زندگی انسان افغانی را تحت تاثیر خود قرار داده است. حدود یک دهه از حضور جامعه جهانی در افغانستان می گذرد دراین ده سال تلاش اصلی متحدین بین المللی افغانستان بر پایان دادن جنگ و فراهم آوری شرائط بهتر زندگی برای شهروندان این کشور متمرکز بوده است. در این هم تردیدی نیست که در این راه هزینه های فراوان جانی و مالی را هم جامعه جهانی و هم مردم ودولت افغانستان متحمل شده اند. اما براستی چرا جنگ همچنان ادامه دارد و این تداوم خشونت آفرینی ها در کشور ریشه در کجا دارد؟

به باور نگارنده یکی از عوامل اصلی تداوم خشونت ها و اقتدار طالبان عدم موفقیت طرح های مبارزه با فساد در طول ده سال گذشته بوده است. شعار دادن ها در این سالها زیاد بوده است اما برآیند کار اصلا قابل توجه نیست و افغانستان همچنان فقیر ترین و فاسد ترین کشور جهان است. اکنون افغانستان از وجود فساد گسترده اداري رنج مي برد و فرقي نمي كند كه عاملان آن اهل كجا و چه كساني اند؛ مهم اين است كه مبارزه جدي با پديده فساد در افغانستان صورت نمي گيرد و این مسئله به اقتدار روز افزون طالبان کمک می کند.

در خصوص عوامل رشد فساد در کشور گمانه زنی های مختلفی وجود دارد برخی فقر شدید و برخی مواد مخدر و مافیای قاچاق آنر ا از عوامل اصلی رشد فساد در کشور می دانند برخی دیگر هم دستگاه های دولتی را مسئول اصلی میدانند. اما عامل اصلی فساد را هر چه بدانیم فرقی نمی کند. زیرا نزدیک به یک دهه است که دولت مردان افغانستان تحت شدید ترین انتقاد ها و هشدار ها، نسبت به گسترش بی رویه فساد در این کشور قرار داشته و طلایی ترین فرصت ها درجهت توسعه و پیشرفت افغانستان، نیز به دلیل سوء مدیریت و فساد گسترده در دستگاه های مختلف دولت برباد داده شده است. اما به رغم تمامی این هشدارهای جدی، هیولای فساد همچنان بر شاهرگ های حیاتی اقتصادی افغانستان مسلط گردیده و تمامی فرصت های موجود برای ساختن یک افغانستان با ثبات، امن و توسعه یافته را از بین برد. اکنون پس از سپری شدن یک دهه از حضور موثر و پررنگ جامعه جهانی و کمک های میلیاردی آنان به افغانستان، ما همچنان شاهد یک نظام فاسد و ناکارآمد در افغانستان ایم که متاسفانه امید های مردم برای داشتن یک آینده بهتر را از آنان گرفته است.

در افغانستان متاسفانه ساختار وروش حکومت داری فاسد، نبود قانون و عدم اهتمام لازم به تطبیق آن، نبود اعتماد ملی و باور ملی در میان هویت های قومی که مستحق برخورداری و مشارکت متوازن در منابع قدرت و ثروت اند، نبود دادگاه های مستقل و تصمیم گیرنده در در این زمینه، نبود ساختار و نظام متناسب به بافت اجتماعی سیاسی ما، از جمله عوامل موثر در پچیده تر شدن روند فساد در کشور می باشند. در نتیجه باید پذیرفت که نظام کنونی در افغانستان بدلیل وجود فساد گسترده در آن به یکی از بدنام ترین نظام های حاکم بر افغانستان در طول تاریخ تبدیل شده است. و تازمانی که وضع چنین باشد طالبان می توانند مقتدر تر از گذشته اقدامات خشونت بار شان را ادامه دهند.

دیدگاه شما