صفحه نخست » مقالات » میراثهای فرهنگی در گرداب بحران!
میراثهای فرهنگی در گرداب بحران!
- حبیب صبوری خسروشاهی
در یک تعریف کلی میراث فرهنگی به کلیهٔ آثار باقیمانده از گذشتگان گفته میشود که دارای ارزش فرهنگی باشد. این آثار میتواند دربرگیرندهٔ آثار ملموس مانند بناهای باستانی یا آثار ناملموس مانند آداب و رسوم یک منطقه باشد که امروزه در حفظ آن برای آیندگان کوشش بخرج داده میشود. میراث فرهنگی منحصربهفرد، غیر قابل جایگزینی و در میان نسلها از ارزش و احترام ویژه برخوردار است.
میراث بر جای مانده از گذشتگان در مطالعهٔ تاریخ بشر و سرگذشت ملتها موثر هستند. حفظ آنها چگونگی و نیازهای گذشتگان را بازگو میکند و در پس هر یک داستانی نهفته است. از دیدگاهی دیگر حفظ آثار فرهنگی میتواند به دریافت خاطرات و ارزش گذاری آن در دورانهای کهن کمک نماید.
ناگفته نباید گذاشت که متأسفانه میراث فرهنگی در معرض خطرها و تهدیدهای بیشماری قرار دارد. اساسا نفس گذشت زمان و فاصله گرفتن از زمانه ایجاد و تولید تا عصرهای بعدی، خود یک تهدید و خطر بشمار میآید. اما این خطرها و تهدیدها از دست زدن به آثار فرهنگی تا نوری که برای دیدن آنها مورد نیاز است وجود دارد. این خطرها در شرایط کاملا طبیعی و عادی متوجه آثار فرهنگی و باستانی میگردد؛ اما در شرایط غیرعادی این تهدیدها و خطرها چندبرابر افزایش یافته و گونههای دیگری از تهدید و خطر برای آثار باستانی و فرهنگی رونما میگردد. یکی از تهدیدهای بسیار جدی و خطرناک بروز بحران در جامعه است. پیدایش بحران همانند نفوذ ویروس در بدن فرد سالم است که تمامی مقاومت فرد را کاهش داده و بدن فرد را در معرض کوچکترین تهدید و بیماری آسیب پذیر میسازد. بروز بحران در هرجامعه ای نیز سبب میگردد که نه تنها تهدیدها و خطرهای عادی تقویت یابند، بلکه زمینه حفاظت ومقاومت در برابر خطرهای تازه تر نیز به حداقل کاهش یابند. به معنای دیگر بروز بحران در هرجامعه ای همانند گردابی است که نه تنها هست و بود آن جامعه را درکام خود فرو میبرد، بلکه میراث و آثار فرهنگی و باستانی جامعه را در قدم اول بیرحمانه خواهد بلعید.
در پی بروز حوادث و رویدادهای گوناگون یا به معنای دقیقتر پدیدار شدن بحرانهای متوالی در سطح جهان و تهدیدی که برای میراثهای فرهنگی و آثار باستانی وجود دارد بحث های جدی را درزمینه تدوين مقررات حقوق بین الملل درزمینه حفاظت و حمایت از اموال فرهنگی و باستانی به هنگام بروز بحرانها و حتی پس از پایان درگیریها، جنگها و منازعات داخلی و بیرونی به میان آمده است. بطور مشخص سه دسته از معاهدات، چارچوب حمایت از میراثهای فرهنگی و باستانی را درجریان بحرانها شکل میدهند .این معاهدات عبارتند از کنوانسیونهای 1899 و 1907 لاهه / کنوانسیون ژنو و دو پروتکل الحاقی آن در سال 1949 / و کنوانسیون 1954 لاهه /. این معاهدات در مجموع به حفاظت و حمایت از میراثهای فرهنگی و باستانی دربرابر چهار تهدید عمده میپردازند: حملات خودسرانه ، خسارات غیرعمد، غارت و سرقت. در این معاهدات که به امضای اغلب کشورهای جهان رسیده است، مقرراتی درباره جلوگیری از غارت و تخریب اموال دشمن در جنگها وضع شده است. بعنوان مثال، حمله به اهداف فرهنگی و باستانی و بمباران آنها ممنوع اعلام شده است . حتی در بخشی از اين قراردادهاي بين المللي، بطور مشخص ذکر شده که سربازان خارجی يک کشور در داخل کشور دیگر، میبایست در مدیریت موسسات عمومی از جمله موزهها، مسئولانه عمل کنند و تصرف و تخریب اين اماکن، تعقیب قضایی عاملان را درپی خواهد داشت. اما متاسفانه براساس دریافتهای تاریخی از رویدادها اين کنوانسیونها نتوانست از وارد آمدن خسارت و تخریبهای عمده بر آثار فرهنگی و باستانی جلوگیری کند.
در همین راستا افغانستان نیز بدنبال بروز بحران چندین ساله وضعیت بسیار تاسفباری را هم از جنبه انسانی و اقتصادی پشت سرگذاشت و هم از جنبه حفظ و حمایت از میراث و آثار فرهنگی و باستانی. چنانچه بطور مشخص شورای بین المللی موزه ها، فهرستی از آثار تاریخی کشور را منتشر کرده است که در جریان چند دهه بحران از کشور قاچاق شده است. این فهرست "فهرست سرخ" نامیده شده و شامل آثار دزدیده شده و یا به دست آمده از کاوشهای غیرقانونی در کشور است. در این رابطه یک کارآگاه انگلیسی که درزمینه ردیابی آثار سرقت شده تاریخی فعالیت میکند ميگويد: هزاران قلم از این گونه آثار در نمایشگاههای آثار عتیقه و یا در چمدانهاي مسافران در میدانهای هوایی پیدا شده است. البته غارت اشیای تاریخی افغانستان در کنار آسيب هایی که طالبان به آثار تاریخی این کشور زده ، موجب شده است که افغانستان بیش از سایر کشورها و مناطق درگير در جنگ، میراث فرهنگی و باستانی خود را از دست بدهد. چنانچه در گزارشها بطور مفصل آمده است که طالبان پس از به دست گرفتن قدرت، بر اساس افکار متحجرانه خود، شمار زیادی از آثار ارزشمند باستانی و فرهنگی کشور را که دارای تصاویر انسان یا جانوران بود، از بین بردند. آنها حتی مجسمههای عظیم و تاریخی بودا را که در دل کوههای بامیان قرار داشتند و از سنگ تراشیده شده بود، منفجر کردند. همین طور سایر اخبار و گزارشها حاکی از آنست که اشیاء قیمتی و تاریخی موزههای کشور توسط قاچاقچیان به سرقت برده شده و قاچاق میشوند. و به همین علت نیز موجودیت آن اشیاء و آثار قیمتی و باستانی در موزهها به شدت کاهش یافته است.
شایان ذکر است که غارت و قاچاق آثار باستانی و فرهنگی کشور حتا در دوره پس از طالبان، یعنی در طول دوره حاکمیت سیزده ساله حامدکرزی نیز به شدت جریان داشته است. مرور کوتاه بر عناوین گزارشها و خبرهای فرهنگی کشور نشان میدهد که در روند غارت و قاچاق و حتا نابودی آثار باستانی و فرهنگی تغییر جدی نسبت به گذشته بوجود نیامده و هنوز همان نگرانیها و تهدیدها و خطرها وجود دارد.
در شرایط کنونی علاوه بر توجه به همه امور کشور از سوی مسئولان با توجه به اهمیت و جایگاه حفظ و حمایت از آثار باستانی و فرهنگی کشور، که در واقع حفظ ارتباط هویت و تاریخ نسل دیروز و امروز جامعه برای نسل فردا دانسته میشود آنچه مهم و ضروری به نظر میرسد، اینست که تدابیر محکم تر و عملی تری برای جلوگیری از غارت و قاچاق و نابودی آثار باستانی و فرهنگی کشور اتخاذ گردد. زیرا تجربه نشان داده است که صدور بیانیه و هشدار و اقدامهای تشریفاتی در این امر موثر نخواهد بود. چنانکه تاریخ نمونه های فراوانی از این غارتها را گواهی میدهد که علی رغم اقدامات صورت گرفته از سوی دولتها و نهادهای بین المللی، در مورد حفاظت یا بازگرداندن آثار باستانی به نتیجه منجر نشده است.
دیدگاه شما