صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

به پرسش گرفتن مسئولان امنیتی؛ گریز از مسئله و دور زدن مردم

-

به پرسش گرفتن مسئولان امنیتی؛  گریز از مسئله و دور زدن مردم

برای چندمین بار است که مسئولان امنیتی کشور از سوی مجلس نمایندگان در مورد رویداد های امنیتی و راکت پراکنی از خاک پاکستان مورد پرسش قرار می گیرد. هر بار سوال های از سوی نمایندگان پرسیده می شود و مسئولان امنیتی پاسخ های ارائه می کند و مسئله به همین جا ختم می شود. بعد از پرسش و پاسخ مسئله به باد فراموشی سپرده می شود و کمتر کسی مسئله را جدی گرفته و در صدد راه حل بر می آید. مسئله روشن است. ناامنی ها در گوشه و کنار کشور افزایش یافته است. راکت پراکنی ها از خاک پاکستان نیز ادامه دارد. آنچه مهم و اساسی است این است که چگونه جلوی ناامنی را گرفت و از راکت پراکنی های پاکستان جلوگیری کرد. هیچ نهاد و مسئولی در این مورد سخنی جدی و قابل تأمل نگفته است. نوشتار کنونی در صدد بررسی این مسئله که چرا انحراف در بررسی مسئله اتفاق می افتد و چرا ما کمتر به دنبال راه حل مسئله هستیم.

مهمترین مسئله برای ما افغانستانی ها این است که ناامنی برای ما یک دغدغه نشده است. ناامنی به مثابه امر پذیرفته شده در آمده است. رویداد های امنیتی روح و روان هیچ انسان افغانی را جریحه دار نمی کند. به همین خاطر، ناامنی جدی گرفته نمی شود. اشتباه است اما اگر بپنداریم که مورد پرسش گرفتن مسئولان بلند پایه نهاد های امنیتی ناشی از دغدغه باشد. به پرسش گرفتن مسئولان امنیتی بیشتر فرار از مسئله و دور زدن اذهان مردم است.مسئولان امنیتی نیز، مانند وکلای پارلمان بیش از آن که در فکر امنیت مردم باشد بیشتر در فکر زد و بند های است که منجر به حفظ پست و جایگاه شان در حکومت بعدی گردد. به همین خاطر، پرسش نمایندگان پارلمان به زودترین وقت به باد فراموشی سپرده می شود.

واقعیت این است که مسئولان امنیتی کمتر توجه به مسئله اصلی ناامنی می کند. گروه طالبان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار از گروه های داخلی است که ثبات و امنیت را تهدید می کند. ما در عرصه سیاست گذاری سیاست های چند پهلو در قبال این گروه ها اتخاذ می کنیم. یک زمانی تلاش می ورزیم که آن ها را به میز مذاکره بکشانیم. از طریق گفتگو و مصالحه به مسئله ناامنی نقطه پایان ببخشیم. یا تلاش می کنیم از طریق سرکوب آن ها وادار به عقب نشینی از موضع شان نمایم. این رفتار های چند پهلو به دشمن می رساند که ما نسبت به مسئله حساس و جدی نیستیم. به خاطر، این گروه ها هیچ تغییری در موضع خود نشان نمی دهد.نه تنها رفتار های موجب تغییر در موضع گروه های تند رو نمی شود بلکه رفتار های ما تا حدودی زیادی در آن ها انگیزه می بخشد. گروه ها تندرو بعد از هر تغییر سیاستی تغییر تاکتیک می دهد و پاسخ حکومت را با دهشت بیشتر پاسخ می دهد.

گروه های از خارج کشور نیز ناامنی را دامن می زند. گروه های تروریستی از خاک پاکستان نیز در تهدید ثبات افغانستان نقش دارد. در این مسئله نیز، ما تلاش نموده ایم سیاست های چند پهلو اتخاذ نمایم.بازی این گونه باعث شده است که دشمن کمتر ما جدی بگیرد.‏ این سیاست های ما حتی باعث شده است که شکایت های حکومت افغانستان در شورای امنیت ملی سازمان ملل متحد نیز جدی گرفته نشود. زیرا، آن ها می بیند که حکومت افغانستان خود در قبال مسئله جدی نیست. راهکار های که آن ها به منظور حل مشکلات امنیتی ارائه می کند یا از سوی حکومت رد می گردد و یا اینکه به خاطر ناکارامدی نهاد ها و بی مسئولیتی نهاد های امنیتی پاسخگوی مشکلات و دغدغه های امنیتی ما نیست.

با توجه به مسائل مذکور چند مسئله برای حل مسئله امنیتی دارای اهمیت اساسی می باشد.

اول؛ ما نیازمندیم تا در مورد کارکرد های حکومت به صورت اساسی بازنگری نمایم. اولین و اساسی ترین کارکرد حکومت تامین امنیت و ایجاد رفاه برای شهروندان است. حکومت و مسئولان حکومتی باید نسبت به کارکرد نهاد ها توجه جدی و اساسی نماید.حکومت به صورت عموم و نهاد های امنیتی به صورت خاص باید نسبت به کارکرد خود اگاه باشد.برای انجام کارکرد خود باید مکانیسم های خاص را روی دست بگیرد. مکانیسم های که بتواند با توجه به مشکلات کنونی ما پاسخ گو باشد.در عین حال، ما باید از اتخاذ سیاست های چند پهلو بپرهیزیم. سیاست های چند پهلو و چند جانبه ما نباید منجر به انگیزه دشمنان مردم افغانستان گردد.

دوم؛ در پاسخ به دشمنان خارجی افغانستان نیز باید از دیپلماسی کار بگیریم. دیپلماسی ما باید به اندازه فعال باشد که بتوانیم کشور های همسایه خود را متقاعد کنیم که از حمله گروه های تروریستی جلوگیری نماید. با توجه به ظرفیت های امنیتی افغانستان، دیپلماسی بهترین گزینه ممکن برای جلوگیری از حملات راکتی از خاک کشور همسایه است. پاسخ سخت افزاری به مسئله بیش از آن که منجر به حل قضیه گردد باعث تشدید ناامنی در افغانستان می گردد. بنابراین در بخش تهدیدات امنیتی خارج از کشور باید دستگاه دیپلماسی کشور یعنی وزارت امور خارجه را مسئول بدانیم.نهاد های امنیتی هیچ کاری در مورد راکت پراکنی از آن سوی مرز نمی تواند.

سوم؛ از آنجایی که ظرفیت نیرو های امنیتی افغانستان ضعیف است و قادر دفع حملات نمی باشد بنابراین باید تلاش نمایم از همکاری جامعه جهانی سود ببریم. پیمان امنیتی می تواند ظرفیت نیرو های امنیتی را بالا ببرد. بنابراین باید تلاش شود پیمان امنیتی با ایالات متحده آمریکا و کشور های عضو ناتو امضا گردد تا این پیمان ها فرصت شود برای بالا بردن ظرفیت نهاد های امنیتی افغانستان. بی توجهی به این مسئله است که باعث افزایش ناامنی در کشور گردیده است. پیمان امنیتی هم وضعیت روحی و روانی نیرو های امنیتی افغانستان را افزایش یابد و هم روحیه دشمن تضعیف گردد. بدون همکاری جامعه جهانی افغانستان قادر به تامین امنیت قلمرو خود نخواهد بود. نه تنها قادر به حفظ حاکمیت خود نمی باشد بلکه بخش زیادی از قلمرو کشور به دست گروه های تند رو خواهد افتاد و ناامنی افزایش خواهد یافت.

در پایان این نوشتارباید متذکر شوم که باید مسئله ناامنی جدی گرفته شود. حکومت افغانستان باید نسبت به کارکرد و مسئولیت خود آگاه باشد.نهاد های تامین امنیت شهروندان باید بازنگری در فعالیت های خود داشته باشد. موفقیت و عدم موفقیت خود را بررسی کند.در عین حالی که نهاد های امنیتی نسبت به کارکرد ها و فعالیت های خود پاسخگو باشد دستگاه دیپلماسی کشور نیز باید از طریق مذاکره و گفتگو باعث جلوگیری حملات راکتی و تهدید های بیرونی باشد. بدون همکاری این نهاد های امکان بهبود وضعیت امنیتی ممکن نیست. در نهایت اینکه حکومت افغانستان پیمان امنیتی را امضا کند. اگر چه به لحاظ قانونی حکومت کنونی نمی تواند پیمان امنیتی را امضا نماید اما حکومت بعدی بعد از تشکیل نسبت به این مسئله حساس باشد و پیمان امنیتی را امضا نماید تا این پیمان منجر به بهبود وضعیت امنیتی کشور گردد.

دیدگاه شما