صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آرمان های حکومت وحدت ملی در مبارزه با فساد گسترده

-

آرمان های حکومت وحدت ملی  در مبارزه با فساد گسترده

کابل بانک در دوره ریاست جمهوری، رئیس جمهور کرزی آغاز به فعالیت کرد. این بانگ به فساد گسترده ورشکست شد. رئیس جمهور کرزی نتوانست عاملان ورشکستگی این بانگ را بازداشت نموده و قضیه را روشن نماید. قضیه کابل بانک تقریبا به فراموشی سپرده بود که رئیس جمهور جدید افغانستان، اشرف غنی احمدزی یکبار دیگر قضیه کابل بانک را دوباره مطرح کرد و فرمان داد که عاملین این قضیه باید دستگیر و به پنچه قانون سپرده شود. رئیس جمهور، اشرف غنی احمدزی در فرمان خود به پلیس افغانستان و لوی ثارنوالی دستور داده بود که در ظرف سه روز متهمان بازداشت گردد. اما بعد از گذشت سه هفته فرمانده پلیس افغانستان اعلان نموده است که بازداشت برخی متهمان کابل بانک خارج از توان اداره پلیس افغانستان است. چند نکته در ارتباط با قضیه کابل بانک دارای اهمیت است.اول؛ بازداشت متهمان کابل بانک برای حکومت وحدت ملی دارای اهمیت اساسی است. در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی، فساد کابل بانک باعث شد که جامعه جهانی بخش زیادی از کمک های خود به افغانستان را به حالت تعلیق در آورد. کشور های کمک کننده به افغانستان به این باور رسیده بود که کمک های آن ها به افغانستان به خاطر فساد گسترده حیف و میل می گردد. به همین خاطر، کمک ها منوط به مبارزه جدی با امر فساد شد. نگرانی کشور های کمک کننده به افغانستان در کنفرانس توکیو مشخص شد. همه کشور ها به گونه‏ بیان داشتند که کمک های آن ها به منوط به مبارزه جدی با امر فساد است. دولت افغانستان نیز، متعهد شد که با مسئله فساد مبارزه خواهد کرد. با وجود تعهد دولت افغانستان اما، دولت نتوانست کاری از پیش ببرد. بزرگترین فساد مالی یعنی قضیه کابل بانک مسکوت گذاشته شد. اشرف غنی احمدزی با مطرح نمودن دوباره قضیه کابل بانک می خواست به دو امر مهم دست یابد. اول؛ او مطرح نمودن قضیه کابل بانک در صدد آن بود تا مشروعیت ملی برای حکومت خود کمایی نماید. موفق شدن اشرف غنی احمدزی در حل نمودن قضیه کابل بانک می تواند مقبولیت رضایت و مردمی او را افزایش دهد. دوم؛ حل نشدن قضیه کابل بانک برای حکومت وحدت ملی باعث جذب کمک های بیشتر از جامعه جهانی می شود. همان طور که کشور های مختلف کمک های خود را منوط به مبارزه فساد نموده بود، حل بزرگترین فساد مالی می تواند آن ها را امیدوار سازد که کمک های آن ها در دوره ریاست جمهوری اشرف غنی احمدزی هدر نمی رود. به این دو دلیل، قضیه کابل بانک برای حکومت وحدت ملی دارای کارکرد دوگانه است. او هم می تواند مشروعیت خود را بالا ببرد و هم می تواند کمک های بیشتری از جامعه جهانی کسب کند.دوم؛ بازداشت متهمان کابل بانک و بازگردان سرمایه های آن می توانست آغاز و اولین قدم مبارزه جدی حکومت وحدت ملی با امر فساد باشد. فساد که سطوح و لایه مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی افغانستان را فلج نموده است و میلیارد ها دالر کمک جامعه جهانی را هدر داده است. به این نکته باید توجه داشت که بدون مبارزه جدی با فساد نمی توان به حکومتداری خوب، توسعه و نوسازی و گسترش ارزش های دموکراتیک دست یافت. به همین خاطر، حل نشدن قضیه کابل بانک می تواند یک ضربه به امر مبارزه با فساد اداری برای حکومت وحدت ملی باشد.

سوم؛ فساد مناسبات با نهاد های مختلف دارد. مناسبات که بیانگر بحران جدی در جامعه افغانستان است. گزارش ها و آمار های منتشر شده نشان می دهد که فساد یک امر عادی و طبیعی در مناسبات و روابط نهاد های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی است و میزان فساد رو به گسترش است. عادی شدن فساد به معنی این است که اقدام ها و رفتار های که نشانگر پدیده فساد است عادی شده و در جامعه رسوب یافته است. رسوب شدن پدیده فساد به این امر اشاره دارد که فساد در تمام لایه های زندگی روزمره انسان ها رسوخ کرده و حتی بخشی از رفتار های متداول تبدیل شده است. طبیعی قلمداد کردن پدیده فساد به این معنی نیز می باشد که هر آنچه مخالف فساد است بحران زا است.

بحران حکایت از وضعیتی دارد که در آن روابط و فعالیت های عادی و رسوب شده، بی ثبات می شوند. قوانین، مقررات، اعمال و فعالیت های که در راستای محو پدیده رسوب شده صورت می گیرد در حقیقت زندگی روزمره و مناسبات میان نهاد های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی را مختل می کند بنابراین محو فساد بحران زا است. در جامعه افغانستان اگر فساد یکی از پدیده های طبیعی و رسوب شده در نظر بگیریم بدون شک قوانین و مقررات و تمام تلاش های که در راستای محو فساد صورت می گیرد منجر به بی ثباتی زندگی روزمره خواهد شد. بی ثباتی زندگی روزمره اما زودگذر خواهد بود. بی ثباتی زندگی روزمره شهروندان می تواند هزینه باشد که حکومت افغانستان در مبارزه با فساد گسترده می پردازد. اما در عوض همان طور که بالا ذکر کردیم، می تواند برای حکومت افغانستان و به تبع آن برای مردم افغانستان سودمند باشد.

چهارم؛ مبارزه با فساد در جامعه که غرق در فساد است تنها با صادر کردن فرمان ممکن نیست. مبارزه با فساد نیازمند مطالعات جدی و فهم سرمنشاء فساد و گونه های مبارزه با فساد است. باید مشخص گردد که مبارزه با فساد از کجا آغاز گردد. بدین معنی که برای از بین بردن فساد نیازمند فعالیت فرهنگی هستیم یا اینکه تنها فرمان های صادر شده می تواند ریشه ها و زمینه های فساد را از بین ببرد. باور نگارنده بر این است که برای از بین بردن فساد نیازمند جدی فعالیت های فرهنگی می باشیم. زیرا، فساد اگر چه یک پدیده عینی و قابل ملموس است اما برای از بین بردن پدیده ملموس و عینی نیازمند زودن آن در اذهان مردم می باشیم. به همین خاطر، تنها صادر کردن فرمان ها کافی نیست. بلکه گستردگی فساد در جامعه افغانستان می طلبد که فعالیت شدیدا فرهنگی صورت گیرد.

پنچم؛ فساد به عنوان مانع پیشرفت و ترقی افغانستان در بیش از یک دهه گذشته عمل نموده است. دست یابی به توسعه و آوردن اصلاحات ممکن نمی گردد مگر با برداشتن موانع اصلی و اساسی توسعه یافتگی و اصلاحات. حکومت وحدت ملی که شعار های مبنی بر دگرگونی و آوردن اصلاحات سر می دهد، باید موانع آن را به جد در نظر بگیرد و برای برداشتن موانع اقدامات اساسی و جدی نماید.

در پایان باید خاطر نشان کرد که قضیه کابل بانک برای حکومت افغانستان و مردم افغانستان حیاتی است. بازداشت متهمان قضیه کابل بانک می تواند مسبب جذب کمک ها و افزایش مشروعیت حکومت گردد. به همین خاطر، حکومت افغانستان هر از امکانات ممکن برای بازداشت متهمان آن استفاده نماید. حتی لازم است که از پلیس انترپل و کشور های همسایه برای دستگیری متهمان استفاده نماید تا این قضیه زمینه و الگوی برای مبارزه جدی با امر فساد گردد.

دیدگاه شما