صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دستور تازة نظامي رياست جمهوري و پيامدهاي آن

-

دستور تازة نظامي رياست جمهوري و پيامدهاي آن

به نظر مي رسد كه انتظار به پايان رسيد. رييس جمهور غني آن گونه كه در ديگر عرصه ها و زمينه ها به ويژه در امر مبارزه با فساد، جديت و قاطعيت به خرج داد، در زمينه ي مبارزه با «تروريسم» و گروه «طالبان» نيز حركت جدي را كرده است. به تازگي به وزارت دفاع ملي دستور داده است كه از تمامي قوت و از تمامي امكانات و تجهيزات در برابر كسانی كه دست به كشتن مردم، سربازان نظامي ـ امنيتي و ايجاد نا امني مي زنند، استفاده كنند. همچنين مقام هاي وزارت دفاع ملي از آغاز عمليات هاي شبانه خبر مي دهند.

دستور نظامي جدي وقاطع رييس جمهور غني در حالِ صادر و نافذ مي گردد كه رييس جمهور كرزي، در طول پنج سال تلاش كرد دست ارتش را بسته و فضاهايِ امنِ را براي طالبان خريداري كند. شايد به صورت مشخص هدف خلق فضاهاي امن دنبال نمي شد، اما هويدا بود كه تصميم هاي آن چناني به خلق فضاهاي امن منجر خواهد شد. در ابتدا عمليات هاي شبانه ي كه توسط نيروهاي نظامي خارجي اجرا مي گرديد، ممنوع شده و روي افغانيزه شدن عمليات ها تاكيد صورت مي گرفت، اما به تدريج عمليات هاي شبانه ي كه توسط نيروهاي ملي اجرا مي شد نيز ممنوع شد. آقاي كرزي به حدي افراطي گونه پيش رفت كه به ارتش دستور داد، از سلاح ها و تجهيزات سنگين نيز در برابر طالبان استفاده نكنند. "توقف عمليات هاي شبانه و ممنوعيت استفاده از سلاح هاي سنگين" باعث گرديد كه طالبان دو توانايي خيلي مهم بيابند.

اول، خانه هاي مسكوني پناهگاه امن و با اعتبار براي شان شود. ديگر از عمليات شبانه و بازداشت ها در عالم خواب خبري نبود. مهمترين مهره هاي شبكه القاعده و گروه طالبان در خانه هاي مسكوني در داخل قريه ها خود را جا زدند. از اين خانه ها برنامه ها و نقشه هاي جنگي ريخته شده و از همين جا جنگ ها به صورت عملي رهبري و مديريت مي شد. مردم روستاها به ويژه مناطق جنوب به لحاظ اعتقادي و باورهاي مذهبي با طالبان هم نظر و همگام هستند. از اين روي، اگر به صورت همه جانبه ياري نمي كنند، دست كم به لحاظ سياسي حمايت كرده و براي شان مزاحمت نمي نمايند.

 دوم، ممنوعيت استفاده از سلاح هاي سنگين نتيجه ي جنگ ها را به سود گروه طالبان تغيير مي دهد. آنان با خيال راحت و بدون ترس در ميدان هاي نبرد حاضر مي شدند. از تمامي تجهيزات و امكانات در برابر ارتش ملي سود مي جستند، اما از اين طرف ارتش ملي اجازه ي استفاده از سلاح هاي سنگين را نداشته و ناگزير بود كه با سلاح هاي سبك با كسانی بجنگند كه در برابر شان از هر نوع سلاح استفاده مي كنند.

در اين صورت ارتش ملي آسيب پذير شد. نمي توانست در جنگ ها و نبردها پيروز شده و ميدان را فتح كند. ناگزير بود شب ها و روزهاي بي شمار با دشمن مقابله كرده و بدون اين كه دستاورد ملموس داشته باشد، نيروهاي انساني اش را از دست مي داد. در سال جاري طالبان چندين بار دل به دريا زده و وارد جنگ هاي كلان شده است. در هلمند، بدخشان و سرپل. همه ي اين جنگ ها به گونه ي طولاني شد. شايد علل و دلايل متفاوت داشته باشد. اما بدون ترديد يكي از علل و شايد بارزترين علت اين باشد كه ارتش اجازه ي عمليات شبانه و دست بردن به سلاح هاي سنگين را نداشت.

دستور تازه ي نظامي و پي آمدهاي آن

دستور نظامي تازه ي رياست جمهوري به قواي مسلح مبني بر "آغاز عمليات شبانه و استفاده از همه ي سلاح ها و تجهيزات" در برابر كسانی كه نظم و امنيت عمومي را بهم مي زنند، فصل جديدی از مبارزه را در برابر طالبان و ديگر شبكه هاي تروريستي مي گشايد. سربازان ارتش «جسور»تر شده و نسبت به راه رفته ي شان اميدوار مي گردند. سه پي آمد را مي توان نشاني كرد:

  • يكم: دميدن روح تازه در كالبد بي روح ارتش ملي: سياست هاي مماشات گونه ي رياست جمهوري در زمان رياست جمهوري آقاي كرزي باعث شده بود كه سربازان ارتش ملي انگيزه ي شان را از دست بدهند. فرماندهان ارتش تشويق به مماشات با طالبان مي شدند، عمليات هاي شبانه ممنوع و استفاده از سلاح هاي سنگين جواز نداشت. كسانی را كه در ميدان هاي نبرد دستگير كرده و با اين كه در ريختن خون هم قطاران شان دست داشت، بعد از رهايي از زندان ها دوباره در برابر خود مي ديدند، حتي امري كه نبايد هرگز اتفاق مي افتاد؛ اما اتفاق افتاد، دشمنان ارتش ملي شهيد خوانده شده و با اين كه جسدهاي نيروهاي ملي به گونه ي فجيع در «تولبكس» موترهاي كلان مسافربري منتقل مي شود، جسد شهيد خوانده شده ي طالبان توسط «هليكوپتر» به خانه هاي شان منتقل مي شد.
    از اين رهگذر روح و روان نيروهاي ارتش خسته و سرخورده شده بود. همه نگران، بيم ناك و حتي مردد در مورد حقانيت و مشروعيت راه شان بودند. بدون ترديد اين وضعيت تاثير شگرف روي وضعيت امنيتي گذاشت. در سال هاي اخير تهديدات طالبان از دامنه ي وسيع تر برخوردار گرديده و مناطق و ولايت ها به تدريج نا امن تر شد.
    اما به نظر مي رسد كه حالا دستور تازه ي نظامي رييس جمهور، روح تازه در كالبد ارتش ملي مي بخشد. پس از اين، سربازان با روحيه ي قوي تر و با راه و دورنماي مشخص تر به استقبال دشمن در نبردها خواهد رفت. بدون ترديد جنگ با اين روحيه پيروزي را در پي خواهد داشت.
  • دوم: طالبان و شبكه هاي تروريستي جسارت و گستاخي گذشته ي شان را مي بازند. هنگامی كه از ترس عمليات هاي شبانه خانه هاي كه قبلا به پناهگاه هاي امن بدل شده بود، محل آرامش، قرار و مدار و فرماندهي هاي شان نباشد، از ترس استفاده از سلاح هاي سنگين و قدرت هوايي نتوانند پا را در ميدان هاي نبرد بگذارند و در كل روستاها به محلات نا امن براي شان تبديل شود، قادر به سازماندهي تهديدات نه چندان كلان خواهند بود كه امنيت و نظم عمومي را به صورت جدي بهم زند.
  • سوم: نبايد از نظر دور داشت كه دستور تازه نظامي رييس جمهور محبوبيت شخص وي و به صورت عموم حكومت و نظام سياسي را بيشتر نموده و مشروع جلوه مي دهد. همه ي مردم افغانستان از ناحيه ي طالبان آسيب ديده اند. برخي در دوران حاكميت سياه آن گروه آسيب ديده اند و برخي هم در دوران جديد در عمليات هاي انتحاري عزيزان شان را از دست داده اند و حتي برخي ها هم در شاهراه هاي عمومي شاهد بريدن سر و گلوي عزيزان شان بوده اند.
    به هر صورت، آقاي كرزي دستان ارتش را بسته بود. ارتش دست بسته نمي توانست اقدام موثر كرده و راه بجايي برساند. اما رييس جمهور غني با دستور تازه ي نظامي اش، مبارزه با برهم زنندگان نظم و امنيت عمومي را جدي تر كرد. اكنون روح تازه در كالبد ارتش ملي بخشيده شده و سربازان با انگيزه ي قوي دست به «ماشه» برده و در ميدان هاي نبرد گام خواهند نهاد. بدون ترديد تاثير زود هنگام بر امنيت خواهد داشت.

دیدگاه شما