صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

درنگی بر صد روز نخست کاری رئیس جمهور

-

درنگی بر صد روز نخست کاری رئیس جمهور

رئیس جمهور غنی در روز مراسم تحلیف خود سخنرانی طولانی و در عین جذاب ارائه نمود. دسته بندی و اولویت بندی او در سیاست داخلی و خارجی او را متفاوت از رئیس جمهور کرزی نشان می داد. به باور اکثر شهروندان کشور، اولویت بندی های در سیاست داخلی و خارجی بیانگر فهم و درایت او از سیاست و مناسبات قدرت بود. صحبت های رئیس جمهور غنی امید های زیادی را در دل شهروندان این کشور کاشت و زنده کرد. روند طولانی انتخابات امید شهروندان را پژمرده بود. امید را می شد در چهره های شهروندان در بازار دید. جنب و جوش اندکی که در بازار مشاهده می شد بیانگر همان امیدی بود که رئیس جمهور به مردم داده بود. حال صد روز از به کرسی نشستن رئیس جمهور غنی می گذرد، سوال این است که آیا رئیس جمهور غنی پایبند به سخنان خود بوده است و توانسته است شهروندان افغانستان را نسبت به آینده امیدوار کند. نوشتار کنونی در صدد بررسی صد روز نخست کاری رئیس جمهور غنی می باشد.

نوشتار کنونی به صورت مشخص کار های رئیس جمهور را به دو دسته ناکامی ها و موفقیت ها دسته می کند و کار های او را تلاش می کند بر محور همین دسته بندی بررسی کند.

اول؛ رئیس جمهور سخن از گماشتن افراد متخصص و شایسته در ادارات زده بود. او در مناظرات تلویزیونی، سخنرانی هایی که در ولایات مختلف کشور داشت به این مسئله بار ها اشاره داشت. اکنون که صد روز از به کرسی نشستن او می گذرد، تنها به این مهم پرداخته نشده است بلکه رئیس جمهور خلاء اداری به وجود آورده است. در اداره امور خانه تکانی کرد و 25 نفر را برکنار کرد و افرادی را بر جای آن ها گماشت که هیچ تخصص و شایسته ای در آن ها دیده نمی شود. تفاوت میان کارمندان سابق اداره امور و کنونی آن دیده نمی شود. اینکه تغییر و تبدیل ها بر چه مبنای صورت گرفته است معلوم نیست و تنها شخص رئیس جمهور می داند. علاوه بر خانه تکانی رئیس جمهور در اداره امور، او در هرات نیز خیلی ها از وظیفه شان برکنار کرد. سبک دوش کردن افراد در هرات نه تنها منجر به بهبود وضعیت نشده است بلکه منجر به خلاء اداری و آشفتگی در ادارات دولتی هرات شده است. بنابراین، در تغییر و تبدیل ها رئیس جمهور نه بر مبنای تعهد که بر مردم سپرده بود عمل نموده است و نه عقلانی. زیرا، خلاء اداری به وجود آوردن بدون شک امر عقلانی نیست.

مسئله مهمتر از آن معرفی شدن کابینه است. رئیس جمهور در سخنرانی در روز مراسم تحلیف خود بیان داشت که در 45 روز کابینه را به پارلمان معرفی خواهد کرد. 45 روز از وعده رئیس جمهور گذشت اما، همچنان حکومت افغانستان بی کابینه ماند. رئیس جمهور غنی قبل از رفتن به کنفرانس لندن دوباره به مردم افغانستان وعده سپرد که در ظرف سه یا چهار هفته آینده کابینه را معرفی خواهد کرد. وعده دومی رئیس جمهور غنی نیز گذشت اما کابینه معرفی نشد. اینکه چرا کابینه معرفی نشد و در پشت پرده سیاست افغانستان چه جریان دارد مسئله جداست. مهم این است که رئیس جمهور در مدیریت رفتار های نهان و پنهان عالم سیاست افغانستان ناکام بوده است و نتوانسته است به وعده های خود عمل نماید. معرفی نشدن کابینه بزرگترین نشانه ناکامی رئیس جمهور در صد روز نخست کاری اوست.

مسئله دیگر قضیه کابل بانگ است. پرونده کابل بانگ دوباره از سوی رئیس جمهور غنی باز شد اما با گذشت صد روز نخست کاری هیچ کاری از پیش برده نشد. متهمان کابل بانگ دستگیر نشد که هیچ، این قضیه تا حدودی به رئیس جمهور ضربه زد. مردم به این باور رسیدند که سنگ کلان به معنی نزدن است. دیگر به سخنان رئیس جمهور گوش نخواهد کرد و حد اقل امیدوار نخواهد شد. بنابراین، قضیه کابل بانگ برگ از ناکامی های رئیس جمهور غنی در پرونده صد روز نخست کاری شان است.

دوم؛ رئیس جمهور در صد روز نخست چیزی در کارنامه خود ندارد که نشانه موفقیت او شمرده شود. شاید با اغماض بتوان سفر های خارجی او را در بخش موفقیت کاری او شمرد اما تا هنوز دستاورد های سفر های او معلوم نیست. او به عربستان سعودی سفر کرد و به این کشور زمین را برای اعمار مدرسه دینی اختصاص داد. شاید این مسئله برای محافظه کاران جامعه یک دستاورد باشد اما به باور خیلی ها، رئیس جمهور در حقیقت پای سنگ رشد بنیادگرایی را در داخل خاک افغانستان گذاشت. شاید نتیجه این کار رئیس جمهور در سال های آینده نمایان گردد که چه دسته گلی به آب داده است.

سفر رئیس جمهور به چین را می توان تا حدودی خوشبینانه نگاه کرد. چین در ده سال آینده تبدیل به بزرگترین قدرت اقتصادی در جهان می شود. گسترش روابط با این کشور می تواند برای افغانستان دستاورد های اقتصادی در پی داشته باشد. اینکه چین چگونه افغانستان در حفظ ثبات و آرامش سیاسی کمک خواهد، تا هنوز معلوم نیست. سفر رئیس جمهور به پاکستان نیز همانند سفر های رئیس جمهور کرزی بوده است. سفر با یک لشکر اما دستاورد هیچ. اگر حمله طالبان بر مکتبی بر پشاور صورت نمی گرفت بدون شک، هیچ تفاهم میان افغانستان و پاکستان بر سر مبارزه با تروریسم و گفتگو با طالبان شکل نمی گرفت. بهبود روابط افغانستان و پاکستان در شرایط کنونی شکل گرفته بر اساس تصادف و حادثه بوده است که در پشاور پاکستان اتفاق افتاد. بنابراین، در یک بررسی کلی، رئیس جمهور در صد روز نخست کاری خود هیچ دستاوردی نداشته است. کارنامه او سراسر ناکامی و ایجاد آشفتگی است.

ناکامی صد روز نخست رئیس جمهور تنها مربوط به پرونده کاری او نمی شود. رئیس اجرائیه و حلقات که بر رئیس جمهور فشار می آورد نیز در این ناکامی شریک رئیس جمهور است. ناکامی رئیس جمهور شاید بخش شان مربوط به کارشکنی ها و قدرت طلبی های حلقات دور و بر او باشد. اشتباه است اما اگر بپنداریم که رئیس جمهور مسئول معرفی نشدن کابینه است. در کنار رئیس جمهور، رئیس اجرائیه و معاون آن ها نیز نقش دارد. بنابراین، پرونده همه سران حکومت وحدت ملی در صد روز نخست کاری خالی از موفقیت و دستاورد است.

در پایان باید گفت اگر رئیس جمهور همانند صد روز نخست کاری خود شتاب زده عمل کند و اداره را بیش از پیش با آشفتگی مواجه سازد به احتمال مردم با همکاری جامعه مدنی دست به اقدامات خواهد زد که برای حکومت وحدت ملی خطرناک و پر هزینه خواهد بود. معرفی نشدن کابینه بهانه ای دیگری خواهد بود که مخالفین از آن استفاده خواهد کرد و وضعیت را آشفته تر از وضعیت که قرار داریم، خواهد ساخت.

دیدگاه شما