صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

قدرت مخالفان در ضعف حکومتداری

-

قدرت مخالفان در ضعف حکومتداری

گروه طالبان در زمانی عرض اندام نمود که افغانستان دچار جنگ‌های خونین و ویرانگر گروه‌های قدرت طلب داخلی بود. پدیدار شدن این گروه با شعار امنیت و صلح و پایان بخشیدن به جنگ، برای مردم خسته از جنگ مردم افغانستان خوشایند و امیدبخش پنداشته شد. در مجموع چنین آمادگی ذهنی و روانی سبب گردید که روند سیاسی و نظامی کشور بسود گروه یاد شده تغییر جهت دهد. با سقوط حاکمیت گروه‌های جنگ افروز، طالبان براریکه قدرت کشور تکیه زدند. پنج سال حاکمیت سیاه طالبان نقاب از چهره واقعی آنان کنار زد. نخست این‌که افکار و تصورهای باطل گروه یاد شده از شریعت و روش‌های غیرانسانی آنان برملا گردید. دوم این‌که وابستگی آنان به بیرون از مرزهای کشور و این‌که طالبان ساخته و پرداخته قدرت‌های فرامنطقه ای و منطقه ای می‌باشد که برای اهداف و پروژه‌های بین المللی و منطقه ای طرح ریزی شده است. اعتراف بی نظیر بوتو نخست وزیر اسبق پاکستان این واقعیت را بیش از پیش روشن ساخت. سوم این‌که گروه طالبان برای ایفای نقش خائنانه خود از دو عنصر موثر در جامعه افغانی یعنی شریعت و قومیت استفاده ابزاری می‌نماید. آنان از لحاظ فکری شریعت اسلامی را وسیله قرار دادند تا ذهنیت عموم جامعه افغانی را با خود همسو ساخته یا مخالفت شان را خنثا سازند، و از لحاظ اجتماعی نیز بر عنصر قومیت پشتون تکیه نمودند تا عقبه قوی اجتماعی را برای خود بوجود آورند.

رویدادهای بعدی از جمله واقعه یازدهم سپتامبر سبب تهاجم نیروهای غربی به افغانستان و سقوط حاکمیت  طالبان گردید. برخلاف تصورهای اولیه سقوط طالبان و فرار رهبران آنان هرگز به معنای ختم پروژه طالبان و نابودی آنان نبود. با وجود ادعاهای دهان پرکن قدرت‌های فرامرزی مبنی بر مبارزه با تروریزم و به محاکمه کشانیدن ملاعمر و رهبران طالبان به پای میز عدالت با گذشت سیزده سال نه تنها این ادعا تحقق نیافت؛ بلکه در آخرین روزهای سال 2014 باراک اوباما رئیس جمهور امریکا که خود را پرچمدار مبارزه با تروریزم می‌داند رسما و آشکارا ملاعمر و گروه طالبان را از لیست تهدید و خطر بیرون کشید. در طی سیزده سال گذشته ادامه خشونت و جنگ در افغانستان از گروه طالبان تصویرو چهره ای شکست ناپذیر ترسیم گردید که گویا هیچ کشوری حتا سربازان و استخبارات چهل کشور خارجی نیز نتوانستند آنان را مهار یا سرکوب نمایند. بزرگ نمایی طالبان در کنار بی کفایتی و سوء مدیریت حکومت مرکزی در کابل و نیز غیرواقعی بودن ادعای کشورهای که به بهانه تحکیم دموکراسی و بازسازی در افغانستان حضور یافته بودند، موجب گردید که تصور بدیل یا جانشینی بدون چون و چرای طالبان بجای حکومت مرکزی افغانستان تقویت یابد. آنچه از لحاظ روانی فضای سیاسی و اجتماعی و نیز روند امنیتی را در کشور بار دیگر تحت تاثیر خود قرار داده نشر شایعه ظهور یا اعلام موجودیت دولت اسلامی یا داعش در کشور است. چندی است که برخی از رسانه‌های کشور و نیز مقام های رسمی و امنیتی کشور مدعی هستند که گروه های مسلح جدیدی با پرچم داعش یا دولت اسلامی در برخی از نقاط کشور بخصوص در ولایات جنوبی و شمالی کشور مشاهده شده اند. این مسئله همراه با تبلیغات رسانه ای که از سوی مخالفین صورت گرفته و متاسفانه برخی از رسانه های داخلی نیز ناخواسته در دام چنان تبلیغاتی گرفتار آمده اند چنین القا می گردد که گویا نزدیک است که وضعیت امنیتی کشور دچار از هم گسیختگی گردیده و سلسله ای دیگر از نبردها و درگیری های خونین با نام دولت اسلامی یا داعش در کشور به راه خواهد افتاد.

اما باید گفت متاسفانه مجموعه این مسایل با این که ممکن است بخشی از یک واقعیت باشند اما همه واقعیت نبوده و بیش از اندازه بطور عمد و نیز ناخواسته بزرگ نمایی می گردند. یعنی این که ممکن است در بخش های از کشور گروه های مسلح حضور داشته و دست به ناامنی بزنند، همینطور برخی از این دسته های مسلح ممکن است با پرچم سیاه که علامت گروه جنایتکار داعش نیز هست ظاهر شده باشند، اما توانایی و قدرت آنان بدان اندازه نیست که بتوانند بر وضعیت کلی کشور تاثیر منفی بگذارند. برای این فرضیه حداقل به دو مورد می توان استناد کرد:

نخست این که مقام های امنیتی کشور از وزارت دفاع و ریاست عمومی امنیت ملی کشور در پاسخگویی به نگرانی های موجود درباره ظهور گروه داعش در سنای کشور بیان داشتند که طالبان، اسم خود را به داعش تغییر داده اند. شایعه ظهور گروه داعش و افزایش ناآرامی‌ها در برخی ولایت‌های کشور و نبود هماهنگی میان نیروهای امنیتی از سوالات اصلی بودند که از سوی اکثر سناتوران از مسئولان امنیتی کشور مطرح شد. اما مقام های امنیتی کشور در این باره گفتند که سرگروه های طالبان در برخی ولایت کشور بیعت شان را از داعش اعلام کرده و آنان صرفا چهره شان را به داعش بدل کرده اند. به گفتۀ آنان نشر گزارش هادرباره ظهور داعش در کشور صرفاًجنبۀ تبلیغاتی و بزرگ نمایی به منظور ترساندن مردم، دارد.

مورد دیگر که می توان بدان استناد ورزید این است که از زمان اعلام حکومت جدید طی صدروز گذشته که تمامی عرصه‌های حکومتی و امنیتی بدون مسئول مشخص و در حالت سرپرستی به حال خود رها گردیده اند از یک سوی؛ و اعلام برنامه خروج نیروهای خارجی از کشور از جانب دیگر، از لحاظ سیاسی و نظامی این فرصت را به طالبان فراهم ساخته بود که با برنامه ریزی و تهاجم گسترده به مراکز و نقاط مختلف کشور که به حال خود رها هستند خود را برای کسب قدرت بیش از پیش نزدیک سازند. ولی برخلاف آن نوعی رکود و انفعال را در فعالیت‌های طالبان و مخالفان شاهدیم. چنین وضعیتی فقط می‌تواند این واقعیت بدون چون و چرا را برملا سازد که آنان آنگونه که بزرگ نمایی شده بودند نیستند. رویدادهای خونینی که گاه و بیگاه در نقاط مختلف کشور روی می‌دهد در حقیقت اجرای برنامه ناآرام سازی کشور طبق برنامه تعیین شده پدرخوانده‌های طالبان چیزی بیش نیست.

طالبان و بسیاری از گروه های مسلح از آغاز تاکنون اگر قادر گردیده اند هم چون یک گروه شکست ناپذیر انواع مانورها را به اجرا بگذارند، این مسئله هیچ ربطی به توانایی ذاتی سیاسی- نظامی آن گروه ها ندارد؛ بلکه این حمایت و اکمالات و سازماندهی حامیان شان و نیز ضعف و بی کفایتی گروه‌های رقیب و در نهایت حکومت مرکزی افغانستان بود که بصورت کاذب از آنان گروهی قدرتمند به نمایش گذاشته شود؛ هم چون مجسمه‌های عظیم یخی که پیکرتراشان در مناطق یخبندان می‌سازند.

دیدگاه شما