صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

از بازی قبیله ای تا رفتار های منافع شخصی محور

-

از بازی قبیله ای تا رفتار های منافع شخصی محور

روز چهار شنبه در مجلس نمایندگان افغانستان شاهد رویداد تأمل برانگیز بودیم. سه نامزد وزیر، از گروه اجتماعی هزاره رأی اعتماد بدست نیاورد. این رویداد اگر چه جدید نیست و در سال 1388، در زمان ریاست جمهوری، حامد کرزی تکرار شده بود اما رویداد روز چهارشنبه بیانگر وجود لایه های عمیق گرایش های قومی در رفتار های اعضای مجلس نمایندگان و نخبگان سیاسی ماست. تکرار رد شدن نامزد وزیر هزاره و ازبیک بیانگر چیست؟ چرا هزاره ها به صورت خاص و گروه های اجتماعی که در اقلیت قرار دارند به صورت عموم مورد تبعیض قرار می گیرد. ناگفته بباید گذاشت: اشتباه است اگر بپنداریم که رد شدن نامزد وزیران هزاره و ازبیک تنها منوط به رفتار های قبیله ای و قومی اعضای مجلس نمایندگان و نخبگان سیاسی ماست. بلکه بخش از دلیل ناکامی نامزد وزیران هزاره بر می گردد به سیاست های خام درون قومی. نوشتار کنونی در صدد آن است با بررسی این دو دلیل؛ رد شدن نامزد وزیران هزاره و ازبیک را مورد بررسی قرار دهد.

اول؛ در تحفة الحبیب اثر ملا فیض محمد کاتب هزاره که تاریخ افغانستان از زمان احمد شاه ابدالی تا زمان امیر عبدالرحمن را به تصویر کشیده است، می خوانیم که احمد شاه ابدالی هفت بار به هند لشکر کشی کرد. او جدا از هند به خراسان نیز لشکر کشی کرده بود. چرا چنین لشکر کشی های صورت گرفته است. دلیلش وجود اقتصاد قبیله ای است. اقتصاد قبیله ای با چور و چپاول شکل می گیرد. اقتصاد قبیله ای ریشه در ساخت اجتماعی دارد. با وجود گذشت چند قرن از تاسیس افغانستان و تجربه حکومت های بی شمار اما، ساخت اجتماعی جامعه افغانستان تا اکنون تغییر نکرده است. چور و چپاول را در زندگی روزمره افغان ها می توان مشاهده کرد. رهگیری های که در شاهراه ها اتفاق می افتند دلیل بر قبیله ای بودن جامعه ماست. در چنین جامعه ای، رفتار ها بر یک محور می چرخد و آن هم منافع قبیله و قوم است. آنچه قبیله را منسجم می بخشد و حیات آن را طولانی می سازد، تعریف یک دیگری است. وجود دیگری باعث انسجام بخشی به تمام رفتار ها و کنش های کارگزاران قبیله می شود. دیگری تا حدودی زیادی مشخص می کند که کارگزاران قبیله چگونه رفتار کند. دیگری مشخص می کند که منافع قبیله چیست. واقعیت این است که هزاره ها و ازبیک ها برای پشتون ها و تاجیک ها یک دیگری است. برای همین، هیچ کازگزار تاجیک و پشتون حاضر نیست، در راستای منافع یک هزاره و یا ازبیک و یا دیگر اقلیت های قومی حرکت کند. زیرا در تفکر قبیله ای گسترش نفوذ دیگری به معنی کاهش نفوذ خود درک و فهم می گردد.

دوم؛ بازیگران ساختار قبیله ای تا حدودی خطر رفتار های دموکراتیک هزاره ها و ازبیک ها را درک کرده است. هزاره ها و ازبیک ها دو گروه اجتماعی است که در انتخابات تعیین کننده بوده است. جهت گیری سران این دو قوم نتیجه انتخابات را رقم زده است. مشارکت این دو قوم منجر به مشروعیت بخشیدن انتخابات و حکومت شده است. رفتار های دموکراتیک مردم هزاره و ازبیک خطری فروپاشی ساختار قبیله را برای کارگزاران قبیله به وجود آورده است. برای همین، کارگزاران دو قبیله(پشتون و تاجیک) سعی بر آن دارد تا با رفتار های هماهنگ از فروپاشی ساختار قبیله جلوگیری نماید. فروپاشی ساختار قبیله به معنی به هم زدن نظم و بازی سیاسی قبیله ای آن ها است. آن ها فراتر از بازی سیاسی مبتنی بر ساختار قبیله می بازد. برای همین تلاش می کند که از فروپاشی آن جلوگیری کند. به نظر آن ها، جلوگیری از فروپاشی ساختار قبیله تنها از دور نگه داشتن هزاره ها و ازبیک ها از قدرت ممکن می گردد. برای همین است که نامزد وزیران هزاره ها و ازبیک رد می گردد.

سوم؛ اگر یکی از دلایل رد شدن نامزد وزیران هزاره و ازبیک بازی سیاسی قبیله ای است. دلیل دیگر بر می گردد به رفتارها، منافع، سلیقه های رهبران سیاسی جامعه هزاره و ازبیک. رهبران جامعه هزاره با وجود اینکه سال ها درگیر سیاست در افغانستان است اما نتوانسته است بازی سیاسی را یاد بگیرد. تا هنوز که هنوز است خام بازی می کند. فاکت های عینی و اساسی عالم سیاست افغانستان را نادیده می گیرد. جدا از درک و فهم رهبران و نخبگان سیاسی جامعه هزاره ها و ازبیک مسئله حصار های که رهبران سیاسی دور و بر خود کشیده است نیز مطرح است. برای رهبران جامعه هزاره ها افرادی مهم است که منافع شان پیوند مستقیم با منافع شخصی شان داشته باشد. افراد سر بزیر، وفادار مهمتر از افراد متخصص، متعهد و کارآمد است. آن ها قوم اول در معرفی افراد برای تصدی پست وزارت را بر می دارد. اما گام دوم که اساسی تر و مهمتر است را بر نمی دارد. حمایت مالی از نامزد وزیران یکی از مهمترین قدم ها است. هیچ یک از نخبگان سیاسی هزاره و ازبیک از نامزد وزیران خود حمایت مالی نکرد. برای همین، نامزد وزرا رد شدند.

چهارم؛ مسئله تنها مربوط به رهبران سیاسی نمی شود. بلکه بخش از مسئله رفتار نمایندگان هزاره و ازبیک در مجلس نمایندگان است. نمایندگان هزاره و ازبیک هیچ گاه رفتار های هماهنگ از خود نشان نداده است. هماهنگ شدن نمایندگان هزاره و ازبیک باعث می شود که بازی در درون پارلمان به نفع این دو گروه قومی گردد. زیرا، دو این با تباهی هم می تواند بخش از نمایندگان پشتون تبار و تاجیک تبار را متقاعد سازد که رفتار خود را هماهنگ کند. در کل، نمایندگان در بده بستان ها و هماهنگ شدن مشکل اساسی دارد. نمایندگان هزاره و ازبیک به نوعی به همدیگر با دیده تحقیر و رقیب می نگرد. بیش از ان که منافع قومی مطرح باشد، بیشتر منافع شخصی شان مطرح است. آن ها به صورت انفرادی با نمایندگان دیگر گروه های قومی وارد داد و ستد می شود. تلاش شان بر این است که منافع شخصی و یا به اصطلاح جیب خود را پر کند. کاری به جیب قومی ندارد. برای همین است که نامزد وزرای هزاره هر بار از مجلس نمایندگان رد می شود.

تا زمانی که ساخت اجتماعی ما قبیله ای باشد، رهبران سیاسی ما بر مبنای منافع شخصی خود عمل کند، نمایندگان به صورت انفرادی عمل نماید ما قربانی سیاست های قبیله ای خواهیم بود. سال 1388 می توانست درس عبرت بزرگی برای گروه های اقلیت قومی باشد. اما این گروه ها درس عبرت نگرفت. امیدوارم که گروه های اقلیت قومی از رویداد روز چهار شنبه درس بگیرد و در آینده به صورت هماهنگ عمل نماید. هماهنگی این گروه ها باعث می شود که گروه های که خود را در اکثریت می شمارد، در اقلیت قرار بگیرد و برای منافع خود همگام با اقلیت های قومی شود و دیگر ستم و ظلم را روا ندارد. اما اگر این وضعیت همچنان ادامه یابد، شمشیر قبیله برنده تر خواهد شد و گردن نازک اقلیت ها را خواهد برید.  

دیدگاه شما