صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۸ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سهل انگاریِ ما در برابر حوادث و تهدیدهای طبیعی

-

سهل انگاریِ ما در برابر حوادث و تهدیدهای طبیعی

در کنار «حوادث و تهدیدهای» که انسان ها در خلق و آفرینش آن نقش داشته و هر از گاهی زندگی اجتماعی و فردی را تهدید می کند، حوادث و تهدیدهای طبیعی نیز هر از گاهی انسان ها را به غم می نشاند و قربانی می گیرد. زلزله، سیلاب، رانش زمین و برف باری های شدید و برف کوچ ها، گاها حوادث کلانِ را رقم زده و با تأسف که تعداد بی شماری از انسان ها را قربانی می کنند.

انسان ها قادر به پیشگیری از وقوع حوادث طبیعی نیستند. زلزله، سیلاب، رانش زمین و برف باری های شدید که موجب تهدید زندگی انسان ها گردد، به صورت طبیعی اتفاق می افتد و انسان ها هیچ نقش در آن ندارند.

  از این رو، حکومت ها همواره آمادگی های لازم را جهت مهار پی آمدهای وقوع حوادث طبیعی اتخاذ می کنند. زلزله اتفاق می افتد و برخی از انسان ها را زیر دیوارها کرده و نیست می کند، سیلاب جاری می شود و برخی خانه ها را تخریب می کند و نیز برخی زمین های کشاورزی و یا ساختمان های اقتصادی را تخریب می کند و برف باری های شدید اتفاق می افتد و آسیب های کلان را به مردم وارد می کند. اما آمادگی های لازم، در مورد وقوع همة این حوادث اتخاذ می گردد.

سازمان های معین و مشخصِ وجود دارد که عهده دار رسیدگی به حوادث و تهدیدهای که خلق می کند، هستند. پی آمدهای حوادث به صورت مشخص پیش بینی شده و تمامی امکانات و مواد که به قربانیان و آسیب دیدگان حوادث لازم است، آماده می شود. از این رهگذر، در صورت وقوع کدام حادثه ای طبیعی، سازمان های مرتبط به سرعت دست بکار شده و فاجعه را مهار می کنند. اگر ده نفر تلف شده است دیگر نمی گذارند، بعد از حادثه شمار تلفات به 11 و یا 12 تن برسد.

افغانستان نیز نمی تواند از حوادث و رخدادهای طبیعی فرار کند. همان گونه که انسان های ساکن در دیگر جغرافیاها، در اثر حوادث طبیعی می میرند و قربانی می دهند، مردم افغانستان نیز در معرض حوادث قرار دارند. حتی آسیب های مردم کشور خیلی بیشتر از مردمان سایر کشورهاست. تروریزم بیشتر از حوادث طبیعی جان های مردم را می گیرد و هر از گاهی خانواده های افغانستانی، شاهد از دست دادن عزیران شان اند. به نظر می رسد که تلفات و قربانیان حوادث و رخدادهای طبیعی در کشور، سنگین تر و پر تلفات تر از دیگر کشورهاست. آن گونه که زلزله در افغانستان قربانی می گیرد و شماری از مردمان را برای سال های سال، خانه به دوش می کند، در دیگر کشورها نمی کند. آن گونه که برف باری های شدید، از مردم افغانستان قربانی می گیرد، از دیگران نمی گیرد، و آن گونه که سیلاب در کشور تخریب می کند در کشورهای دیگر مخرب نیست.

   از یک زاویه شاید نتوان گلایه های چندان را از حکومت کرد. زیرا که حکومت خود در تنگناهای مالی به سر می برد و برای تهیه مخارج مالی نیروهای نظامی و امنیتی و راه اندازی برنامه های توسعه ای نیازمند کمک های مالی کشورهای همکار و دوست است. از این رهگذر، شاید امکانات را که حکومت های دیگر جهت مهار فجایع و رخدادهای طبیعی دارند، بدون تردید که حکومت کشور ندارد.

   اما به این حد و پیمانه غفلت و سهل انگاری نیز قابل پذیرش نیست. هر ساله بودجه ای مشخص جهت مبارزه با حوادث و رخدادهای طبیعی در نظر گرفته می شود. به جز از وزارت فواید عامه، برخی سازمان های مشخص هستند که به منظور مبارزه با حوادث طبیعی فعالیت دارند. پس بایستی دستِ کم، در گام نخست از وقوع برخی مسایل مانند بندش راه ها از اثر برف باری پیشگیری گردد و در گام دوم، از امکانات و تدارکات نسبتا کافیِ در اختیار داشته، از تلفات احتمالی جلوگیری گردد.

زمستان امسال خشکی و خزان گونه بود. مردم از نباریدن برف نگران بودند. اما به یک بارگی در ماه حوت ریزش برف شروع شده است. به جزء از کابل در دیگر ولایت ها ریزش شدید برف وجود دارد. شاهراه سالنگ بند است. در ولایت بامیان، دایکندی، میدان وردک و... برف باری شروع شده است و حتی در ولایت های پنجشیر و تخار توأم با تلفاتی بوده است.

چند روز قبل، مردم مناطق مرکزی از پاک نکردن برف راه ها و سرک ها توسط شرکت های که قرارداد کرده اند، گلایه داشتند و اکنون که برف باری شدید در ولایت های پنجشیر و تخار بحرانی شده است، به نظر نمی رسد بحران را به صورت مطلوب مهار کند.

از زاویة دیگر اگر بنگریم، فرهنگ افغانی وارد عمل شدن بعد از وقوع حوادث و رخداد است. این مسئله در مورد همة زمینه ها و عرصه ها قابل تعمیم است. در مسایل امنیتی و سیاسی تا زمان که یک مسئله بحرانی و مشکل ساز نشده است، هیچ گونه اقدام از سوی ما صورت نمی گیرد. زمان که کلان شده و بحران را خلق کرد آن گاه وارد عمل شده و دست بکار می شویم. در این صورت، یا قادر به مهار بحران و کنترل وضعیت می شویم که در این صورت هم تلفات و آسیب های را وارد کرده است و اگر قادر به مهار بحران و کنترل وضعیت نگردیم، که وای به حال همه.

اکنون نیز، سازمان های حکومتی دست بدست هم نشسته بودند. حالا که راه ها مسدود شده و ریزش برف و باری های شدید، جان های مردم را گرفته و خانه های شان را تخریب کرده است، از وارد عمل شدن و اما کمبود امکانات و درخواست کمک های جدی از حکومت مرکزی را مطرح می کنند.

حالا شمار زیادی از مردم کشته و زخمی شده اند. خانه های شان تخریب شده است. حکومت به هر پیمانه ای که دست و پا زده و اندک امکانات را برای مردم فراهم کند، زخم های شان را مداوا نخواهد کرد.

به هر صورت، واقعیت تلخِ که از فرهنگ عمومی جامعه نشأت می گیرد، بی تفاوتی و سهل انگاری ما به خصوص مسوولین امور در برابر حوادث و مسایل ملی است. تا زمان که یک پدیدة سیاسی تهدیدهای کلان را خلق نکرده است، هیچ گاهی حکومت ما وارد عمل نشده و تهدیدها را از ریشه نمی خشکاند تا از همه ای تهدیدها و خطرات بعدی پیشگیری گردد. و تا زمان که مردم در حوادث و رخدادهای طبیعی جان نداده و آسیب های کلان را متحمل نشوند، حکومت های محلی و حکومت مرکزی با هم، هم آهنگ نشده و امکانات و تدارکات کافی را جهت پیشگیری از دامن گستراندن بحران تدارک نمی بینند.

امیدواری وجود دارد که به صورت تدریجی، این ویژگی ناپسند و نامیمون از فرهنگ افغانی ما رخت بربسته و امور سیاسی، اقتصادی و خدماتی ما سروسامان و نظم ترتیب بیابد.

دیدگاه شما