صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تهدیدِ داعش جدی است!

-

تهدیدِ داعش جدی است!

اجمل عابدی سخنگوی رئیس جمهور به تازگی ضمن تایید حضور داعش در کشور گفته است که نوعیت جنگ در افغانستان تغییر کرده و تروریسم به یک سیستم تبدیل شده است.

در همین حال نماینده سازمان ملل متحد در افغانستان نیز در گزارشی به شورای امنیت این سازمان، از حضور گروه داعش در افغانستان نگرانی کرده و گفته است که تاهنوز شماری از فرماندهان طالبان به این گروه پیوسته اند و تعدادی فزاینده­ی هم در صدد کسب حمایت مالی و همکاری با داعش اند.

این مقام ملل متحد اما گفته است که در افغانستان حمایت سیستماتیک از داعش وجود ندارد. به گفته­ی او، اهمیت داعش به توانایی های ذاتی آن در این کشور نیست، بلکه این ظرفیت داعش در گردآوری گروه های انفرادی شورشی در زیر یک چتر است، که نگران کننده می باشد.

­به این صورت، جمع بندی که می توان از وضعیت سیاسی و نیروهای جنگی آن ارائه کرد این است که داعش در افغانستان یک گروه وارداتی نیست، بلکه شکل جدیدی از هراس افگنی و تروریسم منطقه­ی است که به وسیله­ی گروه های شورشی طالب افغانی در همنوایی با حرکت داعش اصلی، برای راه اندازی اهداف خشونت آمیز و بنیادگرایانه در کشور به وجود آمده است.

نکته اصلی در این حرکت بنیادگرایانه هم این است که بازهم بدنه اصلی این گروه را همان جنگجویان شورشیِ تشکیل می دهند که در طول سال­های گذشته تحت نام طالب برعلیه دولت و ملت افغانستان جنگیده اند. صِرف تفاوت در این است که این جنگجویان تحت عنوان یک حرکت جدید و با اهداف و مقاصد جدید در خدمت این گروه قرار گرفته اند.

نگرانی سازمان ملل متحد هم همین است. زیراکه داعش درافغانستان پیش از آن که یک گروه باشد یک پوشش است برای منسجم سازی گروه های شورشی که بر علیه دولت می جنگند. حالا اگر این گروه ها تحت یک سیستم تروریستی هم، هماهنگ شده باشند بازهم معنای آن این نیست که طالبان به این گروه ارتباط ندارند. کسانی که تاحالا از این گروه به وسیله­ی دولت کشته شده اند، همان طالبانی بوده اند که درگذشته از آن آدرس دست به اعمال خشونت آمیز و هراس افگنانه می زدند.

با این حساب، همان طوری که سخنگوی ریاست جمهوری گفته است نوعیت جنگ در افغانستان تغییر کرده، دولت و مردم افغانستان، در معرض یک توطئه و دسیسه جدیدی منطقه­ی قرار داد. گروه تروریستی جدید اگرچه به لحاظ نیرو و زمینه های اجتماعی از داخل افغانستان بهره گیری کرده، اما از نگاه ایدئولوژی و برنامه، همان چیزی را دنبال می کند که بانیان این سیستم در خاورمیانه تحت نام اسلام انجام می دهند؛ در خاورمیانه، رفتارها و رویه های افراطی که این گروه از خود تبارز داده است، عموماً مبتنی بر قرائت خشک و بنیادگرایانه از اسلام بوده که در آن جنگ های فرقه­ی و کشتن افراد مربوط به فرقه های دیگرِ اسلامی و غیر اسلامی یکی اصل اساسی می باشد.

به همین شکل رفتارهای اولیه­ی که این گروه از خود در افغانستان نشان داده است نیز نشان می دهد که جنگجویان آن همان راهی را دنبال می کنند که این گروه در کارنامه خود تا حالا در شرق میانه به ثبت رسانده است. در سه مرحله، بار اول 31 نفر، بار دوم 10 نفر( که 9 تن آنان آزاد شدند و یک تن دیگر لادرک است) و بار سوم 6 نفر از شهروندانِ را که گرفته اند همه متعلق به یک قوم و مذهب خاص می باشند. با آن که تاکنون هیچ گروهی ربودن این افراد را به عهده نگرفته اند، اما بنا به گزارش های که از نوع لباس و نوع برخورد این گروه ها وجود دارد، به نظر می رسد که عاملان این اعمال هراس افگنانه همان های اندکه در گذشته خود را طالب می گفتند و حالا خود را داعش می گویند و در راستای برنامه­ های این گروه فعالیت می کنند. در این حال، مساله اساسی هم همین است که در این حرکت های هراس افگنانه، از آدرس ها و زمینه های مشخص برعلیه قوم و مذهب مشخص استفاده می گردد.

به این ترتیب، دیده می شود که در این فصل جدیدی از حرکت های هراس افگنانه و خشونت آمیز تروریستی، مردم افغانستان با تهدیدی جدیدی مواجه اند(می خواهند از مردم افغانستان در برابر همدیگرشان کار گرفته شود)، که اگر این توطئه با تدبیر وجدیت در نطفه خاموش نگردد، عواقب و پیامدهای ناگورای را برای جامعه افغانستان به دنبال خواهد داشت.

اگرچه اکنون دولت افغانستان از توان­مندی بالای برخوردار است و چنین گروه ها و حرکت های نمی تواند دولت را با مشکلات خیلی جدی روبرو بگرداند، اما نباید این نکته را از نظر دور انداخت که اگر گروه های هراس افگن به همین شکل به اعمال جنایت کارانه شان ادامه بدهند، برای آینده افغانستان بسیار خطرناک خواهد بود.

حساسیت و اهمیت مساله می طلبد که در این جا باید مساله فراتر از رفتارهای معمول گروه های به اصطلاح ناراضی و یا مخالفین سیاسی تحت نظر گرفته شود. البته تلاش های که تاکنون دولت برای گفتگوهای صلح به راه انداخته است قابل قدر اند، اما در عین حال با توجه به تهدید های که وجود دارد، ایجاب می کند که دولت مردان موانع و چالش های فرا راه صلح را نیز جدی بگیرند. همین اکنون که مقام های کشور با صداقت و جدیت برای گفتگوهای صلح تلاش میکنند، در سوی دیگر، فضاسازی و تلاش برای هماهنگ سازی و انسجام مخالفین مسلح جریان دارد و نشان می دهد که  دولت افغانستان در برابر یک جنگ باالقوه و اعلام نشده قرار دارد.

بدین لحاظ، برای مبارزه با تهدید های احتمالی و جلوگیری از پیامدهای مخاطره آمیز این فضاسازی ها، نیاز است که دولت برنامه­ی مبارزه با تروریسم سیستماتیک، با جدیت و هماهنگی بیشتری ملی و بین المللی عمل کند و سعی کند از امکانات و کمک های بین المللی که در این خصوص سازماندهی شده است نیز استفاده کند. هم چنان مناطق که از این نگاه آسیب پذیر اند باید در آن جاها برنامه های دفاعی و حمایتی با سازوکارهای دولتی در همکاری با مردم در نظر گرفته شود.

در نتیجه، از نظر این نگارش، در حال حاضر، هم صلح و هم جنگ، هردو برای ملت افغانستان حیاتی است. در صورت که روند گفتگوهای صلح به پیروزی برسد، بخش کلان از مشکلات مردم افغانستان حل خواهد شد و نیز تا حدودی زیادی از افزایش اعمال تروریستی و هراس افگنانه جلوگیری خواهد شد، اما در عین حال، جنگ هم برای مردم افغانستان حیاتی می باشد. زیرا که در میان گروه طالبان حلقات و دسته های زیادی هستند که معتقد به صلح و ثبات در کشور نیستند. این گروه ها که اکنون تعدادی از آن ها با داعش پیوسته اند، بقیه­ی آن ها نیز با آن گروه خواهند پیوست. پس با این گونه گروه ها که حاضر نیستند از در صلح با مردم افغانستان وارد گفتگو شوند و زمینه ساز مشکلات و مصایب تازه برای ملت افغانستان هستند، باید با میله­ی تفنگ پاسخ داده شود.

دیدگاه شما