صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پیامدهای منفی بی توجهی نسبت به امنیت

-

پیامدهای منفی بی توجهی نسبت به امنیت

در روز های اخیر کشور شاهد افزایش ناامنی می باشد. ناامنی های کنونی محدود به ولسوالی ها و ولایت های دور دست نمانده بلکه حتا در پایتخت کشور نیز مردم احساس امنیت نمی کنند. در واقع پس از ایجاد حکومت وحدت ملی مردم امیدوار بودند و انتظار داشتند که مسئولان حکومت جدید با برنامه های تازه وضعیت ناامنی را مهار و کنترل نمایند. بخصوص که مسئله پیش بردن روند صلح نیز به شدت مورد توجه حکومت جدید قرار گرفته بود این انتظار ها بیش از پیش واقع بینانه به نظر می رسد. اما متاسفانه تمام امیدواری ها و انتظارها نتیجه معکوس داد. یعنی نه تنها در زمینه امنیتی اقدام جدی و امید بخش صورت نگرفت بلکه وضعیت از گذشته هم وخیم تر گردید. اندک نگاهی به نشر گزارش های که به ناامنی آشکار و فیزیکی ارتباط می گیرد به وضاحت نشان می دهد که روند اوضاع چگونه سیر نزولی در پیش داشته و امیدها هر روز کم رنگ شده می رود. همانطور که گفته شد مروری کوتاه بر گزارش های نشر شده در مورد ناامنی می تواند واقعیت را بیش از پیش برای ما روشن سازد.

بطور مثال والی قندوز چند روز قبل هشدار داد که اگر وزارت داخله به خاطر جلوگیری از فعالیت افراد مسلح غیر مسوول در این ولایت اقدامات جدی روی دست نگیرد و صلاحیت لازم را برای وی بخاطر تامین امنیت واگذار ننماید،  وی از سمت خود استعفا خواهد داد. وی در دیدار با بزرگان و مو سفیدان ولایت قندوز گفت: حضور گسترده افراد مسلح سبب مشکلات فراوان برای باشندگان این ولایت شده است. والی قندوز بدین باور است که افراد مسلح از حمایت برخی مقام های بلند پایه حکومتی برخوردار هستند. بر بنیاد آخرین گزارش نزدیک به بیست نفر از مردم هزاره که مسافر راه قره باغ – جاغوری بودند توسط افراد مسلح به گروگان گرفته شدند و پس از ساعاتی با پا درمیانی متنفذین محلی از چنگ گروگان گیران رها شدند. گفته شده است علت اصلی گروگانگیری فرار یک دختر از خانواده و دستگیری وی توسط پولیس محلی می باشد که به پولیس محلی جاغوری تسلیم داده شده بود تا وی در خانه امن انتقال داده شود. اما افراد مسلح به بهانه ربودن دختر مردان مسافر هزاره را به گروگان گرفته بودند! هم چنین گزارش ها حاکی از آنست که پنج نفر از مردم هزاره که از ولسوالی دره صوف ولایت سمنگان عازم شهر مزارشریف بودند، در منطقه "باغ پهلوان" ولسوالی شولگره ولایت بلخ از سوی افراد ناشناس ربوده شده و به نقطه نامعلومی برده شده اند. ولسوال شولگره ضمن تایید این گزارش می گوید که تلاش ها برای رهایی افراد ربوده شده آغاز شده است اما وی در مورد علت و انگیزه این آدم ربایی اظهارنظر ننموده است. گفته می شود هرچند در زمان ربودن شدن این افراد از سوی مردمان محل به فرماندهی امنیه شولگره تماس گرفته شده و موضوع آدم ربایی به اطلاع وی رسیده است، اما به دلایل نامعلومی از سوی فرمانده امنیه هیچ اقدامی در جهت رهایی این افراد انجام نگرفته است.

بر بنیاد یکی از آخرین گزارش های بدست آمده شماری از نیروهای امنیتی و کارمندان ولسوالی های ناامن کاپیسا، از هشدار طالبان مسلح به آنان ابراز نگرانی شدید کرده اند. این افراد مربوط به ولسوالی های "تگاب" و "اله سای" ولایت کاپیسا هستند گفته اند که طالبان مسلح به آن ها هشدار داده اند که یا به آنان بپیوندند و یا هم خانه هایشان را ترک کنند. از سوی دیگر شاهراه‎ها در هر کشوری نبض اصلی توسعه و انکشاف را تشکیل می‎دهد، ولی این مسیر در کشور ما سالیان زیادی است که در کنترول مرگ‎آفرینان قرار دارد و همواره از مردم قربانی می‎گیرد. شاهراه‎های کابل - هرات، کابل - تورخم، کابل - شمال و کابل - مرکز هر کدام به نحوی ناامن است و شکاف‎های ناشی از ماین‎های کنار سرک یا اسکلت‎های نیم سوخته تانکرها همگی نشان از نبود امنیت در این شاهرا‎ه‎ها دارد. انفجارهای مکرر در نقاط مختلف این شاهراه‎ها‎ با گذشت هر روز بیشتر شده و به همان اندازه که شاهراه‎ها را تکه و پاره می‎سازد، امید مردم به رشد و انکشاف را نیز از بین می‏برد. در این اواخر این ناامنی و راهزنی مخالفین شدت و گسترش یافته است. آنان به سادگی تمام مسافرین را بخصوص مسافرین هزاره را از موترهای پولیس پیاده نموده و با خود بعنوان گروگان می برند. نکته جالب این است که تمام این رویدادها و ناامنی در شاهراه های کشور دقیقا درچندقدمی پوسته پولیس اتفاق افتاده است. پوسته های که مسئول تامین امنیت بوده و باید سلامت مسافرین را در برابر راهزنان و مخالفین بعهده داشته باشند.

به هر صورت مجموع آنچه از رویدادهای تکان دهنده اخیر کشور بازگو گردید بدین منظور بود که نشان داده شود که وضعیت امنیتی کشور روز بروز خرابتر شده می رود و بیم آن می رود که در نهایت منجر به یک بحران جدی و مهار ناپذیر گردد. حال پرسش این است که مسئول این وضعیت کیست؟ مردم به کدام مرجع با صلاحیت مراجعه کنند؟ کدام شخص یا نهاد باید به دادخواهی مردم پاسخ بگویند؟ نقش حکومت در این میان چیست؟ نیروهای امنیتی اعم از اردوی ملی و پولیس ملی چه مسئولیتی را بعهده دارند؟ چرا دزدی و راهزنی و گروگانگیری و فعالیت مخالفین در چند قدمی آنان اتفاق می افتد هیچگونه واکنش قاطع و سرکوب کننده از خود نشان نمی دهند؟ این که والی ها شکایت دارند که مخالفین و عناصر مخل نظم و امنیت از سوی مقام های بلند حکومت وحدت ملی حمایت می شوند، چه کسی یا نهادی به این پرسش نگران کننده و تکان دهنده پاسخ می گویند؟ وقتی یک حکومت که حامی مردم و حافظ جان و مال شان است این گونه با دزدان همدست و هم پیمان باشند،مردم امید شان بکجا ببندند؟ و...

واقعیت تلخ آنست که مردم افغانستان نه تنها امروز و در سال های اخیر طعم شیرین امنیت را نچشیده اند، بلکه در طول تاریخ خود، هیچگاه طعم شیرین امنیت واقعی را نچشیده‏‌اند. حاکمیت‏‌های قبلی در اوج قدرت و توانمندی‏‌های شان با اینکه در بخش‏‌هایی از جغرافیای این کشور صرف امنیت جانی مردم را فراهم کرده بودند، اما در بسیاری از مناطق کشور همین کمترین حق مردم هم، ناچیز و کمرنگ بوده است، به گونه‏‌ای که هرازچندگاهی حاکمان محلی، حاکمیت مرکزی را با چالش‏‌های امنیتی مواجه کرده‏‌اند. ناامنی میراث تاریخی نسل‏‌های کشور است، همین هدیه شوم حاکمان عیاش، مصلحت‏‌گرا و معامله‏‌گر، امروز کشور را جهنمی در دنیا ساخته است، چنان که سال‏‌های متمادی مردم ما در این آتش سوخته و می‏‌سوزند.

گمان بر این است همانگونه که حکومت های گذشته نسبت به سرنوشت مردم بی اهمیت بودند، زمامداران کنونی با آنکه مشروعیت خود را به مردم نسبت می دهند اما بطور دلسوزانه نسبت به مردم و تامین امنیت آنان اهمیت نمی دهند. اتخاذ چنین سیاستی همانگونه که به نفع زمامداران گذشته تمام نشد؛ اکنون نیز هشدار داده می شود که چنین سیاست بی توجهی نسبت به تامین امنیت شهروندان، بخصوص این که ناامنی قومیت های خاص را بیش از همه مورد هدف قرار داده و یا از نگاه های دولتمردان فراموش شده است، پیامدهای ناگواری را برای شان بدنبال خواهد داشت. آنان اگر به تصور خود باد می کارند، بایستی منتظر باشند که فردا توافان درو خواهند کرد!

دیدگاه شما