صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

چهارشنبه ۵ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سر کشیدن حمله های تروریستی و آزمون فرضیۀ سیاسی حکومت

-

سر کشیدن حمله های تروریستی و آزمون فرضیۀ سیاسی حکومت

حادثۀ تروریستی روز پنج شنبۀ هفتۀ پیش در ساختمان دادستانی ولایت بلخ، نه تنها امنیت و آرامش شهریان بلخ و مزار شریف را برهم زد، بلکه تمامی شهروندان کشور را نگران و وحشت زده کرد. چهار مهاجم مسلح، در داخل ساختمان دادستانی هجوم آورده و ساعت ها با نیروهای امنیتی جنگ کردند. پس از وارد کردن زیان های بی شمار و قربانی کردن انسان های هم نوع شان، خود شان نیز کشته شدند. طبق گزارش ها حدود 16 نفر به شمول نیروهای امنیتی، کارمندان دادستانی بلخ و شهریان ملکی کشته شده اند و ده ها نفر دیگر جراحت های سبک و سنگین برداشته اند.

روز گذشته نیز کاروان نظامی های خارجی در سمت شرق کابل مورد حمله قرار گرفت. وسایط نظامی خارجی، با وسایل دفاعی قدرتمند مجهز است و به ندرت به آن ها آسیب می رسد. در این روی داد سه نفر ملکی زخمی شده اند.

به نظر می آید، اندک زمانِ بود که همۀ کشور به ویژه منطقه های کلانِ شهری مانند کابل، مزار شریف، هرات و غزنی امن تر بود و حادثه های تروریستی رخ نمی داد. از این روی، شهروندان با خیال راحت تر به طرف وظیفه ها و محل های کاریِ شان می رفتند.

دلیل های عمدۀ آرامش نسبی و کاهش چشم گیر حمله های تروریستی، دو مسئله دانسته می شد. اول سردی هوا در فصل زمستان که جنگ جویان طالبان و همۀ تندروان قادر به اجرای برنامه های شان نمی گردند و دوم، تغییر رویکرد سیاسی دولت در قبال پاکستان. به گونه ای که دیده می شود، پس از به قدرت رسیدن دولت وحدت ملی، رویکرد سیاسی در برابر پاکستان دچار تغییر شده است. برخی ها این تغییر را نوعِ دنباله روی سیاسی می دانند و حتی از زیر سوال رفتن استقلال در موضع گیری های سیاسی دولت سخن می گویند. به هر حال یکی از دلیل های کاهش حمله های تروریستی و آرامش نسبی شهرها، بهبودی روابط افغانستان و پاکستان عنوان می شد.

اما دیده می شود که حمله های تروریستی باز از سر گرفته شده و دشمن نهادهای دولتی و نیروهای نظامی و امنیتی را هدف قرار می دهد. روز پنج شنبه حادثۀ ناگوار در مزار شریف و روز گذشته نیز حمله کنندگان انتحاری کاروان نیروهای نظامی خارجی را در شرق کابل هدف قرار داد که نتیجۀ آن در کنار وحشت و دهشت مجروح شدن سه نفر غیر نظامی بود.

به نظر می رسد که دو پیام را می توان از حمله های تروریستی برداشت نمود:

1 . کاهش حمله ها و آرامش نسبی علل طبیعی داشته است

به نظر می آید، گروه طالبان و دیگر شبکه ها و حلقه های تروریستی، به خاطر سردی هوایِ زمستان، حمله های تخریبی ضد انسانی شان را متوقف کرده بودند. در فصل سرما به صورت معمول، یک سری چالش های در برابر تروریست ها پدید می آید که مانع هم آهنگی ها و در نهایت انجام حمله ها و فعالیت های آن ها می گردد.

ولی حالا که بهار شده و هوا روز بروز گرم تر می شود، طالبان نیز، قادر به هم آهنگی ها شده و فعالیت های تخریبی شان را انجام می دهند. نمونه اش را در خوست، بلخ و کابل مشاهده کردیم و متاسفانه از این پس نیز مشاهده خواهیم کرد. حملۀ که روز پنج شنبه در بلخ صورت گرفت، گفته می شود، آرامش شهر مزار شریف را به صورت عموم برهم زده و شهریان این شهر پس از گذشت دو روز، بازهم احساس تهدید می کنند.

از سر گرفتن حمله ها در کابل نیز نگرانی های جدید را برای شهروندان عادی و کارمندان دولتی خلق خواهد کرد.

2 . نادرست بودن فرضیۀ سیاسی

کاهش حمله های تروریستی و آرامش نسبی کشور، پس از حدود دو ماه نا امنی شدید، این تحلیل را قوت بیشتر بخشید که تغییر رویکرد سیاسی دولت کابل در برابر پاکستان کارآمدی مثبت داشته است. بدین معنا که تغییر رویکرد سیاسی، حمله های تروریستی را از صحنه برچیده است.

دولت، دست به اقدام زد، که در دوران آقای کرزی چنین برنامۀ روی دست گرفته نشده بود و حتی در زمان حاضر نیز همه را متحیر و متعجب کرد. شمار از دانش آموزان نظامی کشور را به منظور فراگیری دانش نظامی به پاکستان فرستاد. پیشنهاد خرید اسلحه از هندوستان را که توسط حکومت پیشین مطرح شده بود، به حالت تعلیق در آورد و قرارداد یکی از پروژه های بزرگ زیربنایی را که هندی ها برنده شده بودند نیز به حالت تعلیق در آورد.

این مسئله ها هم در داخل و هم در خارج نگرانی ها و انتقادهای را بدنبال داشت. سیاست مداران و ناظرین سیاسی در داخل، رویکرد جدید سیاسی دولت را به معنی برهم زدن رابطه ای متوازن با دولت های منطقه دانسته و نسبت به پی آمدهای ناگوارش هشدار دادند و دولت هند نیز نگرانی های اش را اعلام کرد.

اما با این همه یک بحث وجود داشت که تغییر رویکرد سیاسی در برابر پاکستان که حتی به کُرنش سیاسی نیز تعبیر می شد، امنیت و آرامش را به صورت نسبی تامین کرده است. از این رهگذر، باور برخی بر این بود که اگر رویکرد سیاسی دولت غنی و عبدالله در برابر کشورهای هم سایه، باعث تامین امنیت، آرامش و کاهش تهدیدهای امنیتی گردد و در نهایت سبب کشانیدن گروه های تندرو به میزهای گفت و گوی سیاسی شود، باید مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرد.

اما با شروع و شدت گرفتن تدریجی حمله های گروه طالبان این بحث را می شود مطرح کرد که فرضیۀ سیاسی دولت کابل نادرست بوده است. حملۀ مرگ بار، مخرب و به شدت وحشت ناک که در مزار شریف اتفاق افتاد، گروه طالبان مسوولیت اش را به عهده گرفتند.

بنابراین، این مسئله ها نشان می دهد که یا فرضیۀ سیاسی دولت کابل درست نبوده و ارادۀ سیاسی جهت ختم جنگ و گفت و گوها وجود ندارد و یا این که هم سایۀ ما کنترل و مؤثریت لازم اش را از دست داده و نمی تواند برخی گروه های تروریستی از جمله طالبان را وادار به پذیرش موضع گیری های اش کند.

از این نظر، مشورۀ سیاسی رایگان و راهبردی که به دولت و سیاست سازان داده می شود این است: از نظر نظامی در عرصۀ نبرد پرقدرت حاضر شوید و در هر جای که دشمن است، اجازۀ تخریب ندهید. فشارهای شدید نظامی را به گونه ای اعمال کنید که یارای نفس کشیدن را نداشته باشند. اما در این وضعیت، دروازه های گفت و گوهای سیاسی و تسلیم شدن دشمن را باز بگذارید. کسان که از جنگ و رویارویی نظامی خسته و نا امید گردند، بدون هیچ پیش شرطِ دست از جنگ برداشته و تسلیم می گردند.

آن گاه نگرانی ها و فریادهای جامعۀ مدنی و نهادهای فعال در زمینۀ حقوق بشر نیز هر لحظه گوش های سران دولت را اذیت نخواهد کرد.

دیدگاه شما