صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اکنون فصل همکاری و تفاهم سیاسی است

-

اکنون فصل همکاری و تفاهم سیاسی است

به نظر می رسد که برای سومین بار اختلاف نظر میانِ دو تیم شریک در قدرت پدید آمده است. اظهارات آقای عبدالله رییس اجرایی مبنی بر اعطایی نبودن پُست اش، حکایت از این دارد که تنش سیاسی تا سطح بلند به وجود آمده است. در این روزها گپ و گفت های میان سخن گویان دو تیم و نیز هواداران شان در دنیای مجازی و رسانه ها رد و بدل می گردد که هر دو یک دیگر را متهم می کنند.

بازهم جان کری وزیر خارجۀ آمریکا صحبت تلفنی کرد و نمایندۀ ویژۀ آن کشور به صورت مشخص دیدارهای با سران دو تیم داشت. این امر تبدیل به یک جوکِ عامیانه شده است. در هر موردِ که اختلاف نظر پیش آید، مردم از شوخی خواستار دخالت جان کری مرد شکستن بحران های سیاسی می شوند.

به نظر می آید که علل تنش سیاسی به عزل و نصب ها و فرایند اصلاحات انتخاباتی مرتبط است. معرفی نامزدِ وزارت دفاع ملی و رییس ستاد ارتش ملی و نیز رییس کمسیون اصلاح نظام انتخاباتی از مسایل تنش زا گفته می شود.

          گرچند بحث اخلاقی در دانش سیاست و توصیه ها و نکته های اخلاقی در بازی های بازیگران سیاسی اهمیت و جایگاهِ ندارد، اما، بایستی یک توصیۀ اخلاقی به دو تیم برسر قدرت کرد. اکنون رقابت های سیاسی را به پایان برده و تمامی توان های خود را در جهت مدیریت امور عمومی و بحران های که سری راه مردم افغانستان یک به یک سبز می کند، به کار اندازید.

رقابت سیاسی بس است. ماه ها در دوران رقابت های انتخاباتی رقابت کردید. همدیگر را نقد کردید و هرچه ناسزا گفته می شد گفتید و پس از تشکیل حکومت وحدت ملی ماه ها برسر تقسیم کرسی های حکومت چانه زنی کردید.

     اکنون رقابت ها را تبدیل به همکاری کنید. عرف سیاسی در تمامی جامعه های سیاسی این است که رقیب های دیروزین تبدیل به همکارهای امروزین می گردند. باراک اوباما و خانم هیلاری کلینتن در انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 آمریکا رقابت سیاسی را تجربه کردند. هر دو، نامزد انتخابات مقدماتی حزب دموکرات بودند.

      اما پس از پیروزی اوباما، به همکاران سیاسی قدرتمند تبدیل گردیدند و اکنون که خانم کلینتن می خواهد نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 2016  گردد، اوباما از او به صورت قوی حمایت کرده و او را شایستۀ ریاست جمهوری خوانده است.

     آقایان غنی و عبدالله و معاونان ایشان نیز، باید رقابت ها را به پایان برده و همکاری های سیاسی را آغاز کنند. کشور چالش ها و مشکل های جدی را سپری می کند. مشکل های اقتصادی و مشکل های امنیتی، همه و همه گریبان گیر کشور است.

     نزدیک به دو ماه است که 31 نفر شهروند گروگان گرفته شده است. با این که مردم انتظار دارند، بحث گروگان گیری به صورت جدی مورد پی گیری قرار گیرد، اما آن گونه که دیده می شود حکومت با جدیت و قاطعیت این بحث را پی گیری نمی کند. نه تنها جان های 31 نفر گروگان گرفته شده با تهدید مواجه است، بلکه جان های خانواده های شان نیز با تهدید مواجه هستند. مادران پیر آن ها از بس که غصه خورده و تشویش کرده اند، بیماری قلبی پیدا کرده اند.

    انتخابات پارلمانی باید در سال جاری برگزار می گردید. اما طوری که از سخن های برخی از سران حکومت و وضعیت دیده می شود، ظاهرا که تصمیم برگزاری انتخابات پارلمانی در سال جاری اتخاذ نگردیده است. ممکن است حکومت بحث نبود بودجه و چالش های مالی را طرح کند، اما به نظر می رسد که چالش اصلی در فرایند اصلاح نظام انتخاباتی است.

   ماه ها آرزو برده می شد که فرایند اصلاح نظام انتخاباتی آغاز گردد، اما پس از تاخیر بیش از حد، اکنون روی مهرۀ مشخص که فرایند اصلاحی را مدیریت کرده و ناجی انتخابات کشور از بحران های سیاسی گردد، اختلاف نظر دارند.

   در صورت که انتخابات پارلمانی در سال آینده برگزار گردد، در این یک سال مشروعیت حقوقی نمایندگان و به صورت عموم مجلس را چگونه می توان توجیه کرد؟ آیا بازهم می شود به آن ها نمایندگان مردم گفت؟ در این صورت،  مشروعیت حقوقی قانون های تصویب شده و بحث نظارت سیاسی از حکومت چه می شود؟ با تزلزل جایگاهِ حقوقی مجلس نمایندگان، حکومت به نظارت سیاسی تن خواهد داد؟

به نظر این نگارش، برگزار نکردن انتخابات پارلمانی در سال جاری، مشروعیت حقوقی مجلس نمایندگان را با پرسش مواجه کرده و روند حکومت داری را خدشه دار می کند. پارلمان نمی تواند فشارهای لازم را بر حکومت اعمال کند. زیرا جواب که خواهد شنید این است که شما مشروعیت لازم را ندارید.

    و روند مبارزه با ترویست ها نیز دچار مشکل های جدی است. با این که شورای امنیت ملی کشور، چهارچوب های مشخص را در حوزۀ نظامی و امنیتی تعیین می کند و وزارت های دفاع ملی و امور داخله و ریاست عمومی امنیت ملی بایستی بر اساس آن رفتار نمایند، اما نبود وزیر دفاع ملی و مسوول ستاد ارتش، روند جنگ را با چالش های جدی مواجه می کند.

  یک کشوری که قربانی تجاوزهای تروریست هاست و هر لحظه در معرض آسیب پذیری قرار دارد، ماه هاست که وزارت جنگ اش وزیر نداشته و توسط سرپرست ها اداره می شود. ستاد ارتش را هم برکنار کرده و به عوض اش فردی دیگری تعیین نشده است. حتی فرماندهی نیروهای زمینی که می توانست محور خوبی در مدیریت جنگ ها گردد، آن سمت را هم حذف کرده اند.

این کاستی ها باعث می شود که روند جنگ آسیب پذیر شود. تروریست ها به دستاوردهای دست یازند و نیروهای ارتش ملی کشور که سرمایه های ملی محسوب می شوند، از اثر نبود مدیریت و فرماندهی جنگ، تلف شوند.

 جنگ بدخشان نمونۀ بارز این امر است. طالبان به ولسوالی جرم ولایت بدخشان حمله کردند و تلفات سنگین و وزینِ بر نیروهای ارتش وارد گردیده است. شماری سربریده شده اند و شماری هم اسیر.

گزارش ها وجود دارد که علل اسیر شدن و کشته شدن نیروهای ارتش ملی، کمبود مهمات و حتی تدارکات بوده است. واسطه های نقلیۀ نیروهای ارتش نفت تمام کرده بودند و تفنگ های شان از نبود مرمی رنج می برد. در این صورت مشخص است که کمک های نظامی رسانیده نشده و برخی از آن ها محاصره شده و به چنگ دشمن می افتند. درد آور این که گفته می شود، نفت واسطه های نظامی در این جنگ به فروش رسانیده شده است.

به نظر می رسد که اگر رهبری نظامی و مدیریت درست جنگ وجود می داشت، چنین حادثه ای را شاهد نمی بودیم.

 پس با توجه به این چالش ها و مشکل های سیاسی، امنیتی و اجتماعی است که به تیم های قدرت توصیه می شود: رقابت ها و اختلاف ها را به پایان برده و اکنون جهت رفع چالش های عمومی با هم همکاری کنید.

دیدگاه شما