صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

درنگی بر پروسه صلح

-

درنگی بر پروسه صلح

چند روز پیش گروه طالبان بر دادستانی بلخ حمله نمودند. این حمله منجر به کشته شدن تعداد زیادی از هموطنان ما شد. ذبیح الله مجاهد سخنگوی گروه طالبان مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتند. در حمله دیگر در ننگرهار 4 کشته و 12 زخمی برجا گذاشت. موتری در ولایت غزنی با ماین کنار جاده برخورد نمود و دوازده سرنشین آن کشته شدند. بیش از صد تن از دانش آموزان در ولایت هرات مسموم شدند. این ها از رویداد های امنیتی است که در چند روز گذشته اتفاق افتاده است. اگر چه مسئولیت ماین گذاری غزنی و مسموم شدن دانش آموزان در هرات را کسی بر عهده نگرفته است ولی تجربه سال های گذشته نشان داده است که گروه های مخالف مسلح دولت یا مخالفان سیاسی دست به کار های این چنینی می کند. حال سوال این است که پروسه صلح با وجود این حملات و رویداد ها به چه معنی است. چرا تنها نگاهی یک سویه به گروه های مخالف مسلح می شود.

حمله بر دادستانی بلخ چند مسئله را می رساند. اول؛ حمله بهاری گروه های مخالف مسلح دولت یا مخالفان سیاسی حکومت آغاز شده است. هر سال با گرم شدن هوا، گروه طالبان به عنوان مهمترین گروه مخالف مسلح دولت حملات خود را دوباره در فصل بهار آغاز می کند و موجب کشته شدن تعداد زیادی از شهروندان بی گناه کشور می شود. حملات هر ساله گروه طالبان باید این درس را به حکومت آموخته باشد که در این فصل سال تدابیر شدید امنیتی اتخاذ نماید تا حملات گروه های مخالف مسلح جلوگیری و خنثی نماید اما رویداد بلخ، حمله بر کاروان ناتو در ننگرهار نشان می دهد که حکومت با نگاه یک سویه تنها در فکر پروسه صلح است و یا هم درس عبرت از سال های گذشته نگرفته است. دوم؛ حملات گروه های مخالف مسلح دولت در سال های قبل از جنوب کشور آغاز می گردید. حمله بر دادستانی بلخ این واقعیت را بر ملا می کند که گروه های مخالف مسلح دولت در صدد تغییر میدان جنگ است. آن ها در صدد کشاندن جنگ از جنوب کشور به شمال کشور است. این تغییر میدان جنگ می تواند تمام کشور را ناامن سازد. زیرا، بخش زیادی از مناطق جنوب خارج از قلمرو حکومت است و عملا گروه های مخالف مسلح دولت همانند گروه طالبان حاکمیت دارد. ناامن ساختن ولایات شمال کشور باعث می شود که قلمرو حاکمیت دولت تنگتر گردد.

این دومین بار است که در غزنی موتری با ماین کنار جاده برخورد می کند و سرنشینان آن را می بلعد. چندی پیش موتری از ولسوالی جاغوری با ماین کنار جاده برخورد کرد و هشت تن از سرنشینان آن کشته شد. 12 تن دیگر چند روز پیش در ولایت غزنی و ولسوالی قرباغ کشته شد. اگر چه مسئولیت این کار را کسی بر عهده نگرفته است اما به نظر می رسد که این یکی از کار های گروه های مخالف مسلح دولت باشد.

مسموم شدن دانش آموزان در هرات رویداد دیگری است که کسی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است ولی تجربه سال های گذشته نشان می دهد که گروه مخالف مسلح دولت به خاطر مخالفت با مکتب و معارف دست به مسمومیت دانش آموزان می زند. همان طور که در بالا متذکر شدم، حملات بهاری گروه طالبان آغاز شده است و در روز و ماه های آینده این حملات افزایش خواهد یافت. بنابراین، انتظار می رود که حکومت و نهاد های امنیتی تدابیر جدی امنیتی روی دست گیرد تا مبادا دیگر، شاهد رویداد وحشتناک باشیم. اما این مسائل این سوال را در ذهن خلق می کند که پروسه صلح به چه معنی است.

پروسه صلح از سوی حکومت کرزی پایه گذاری شد. در دوره حامد کرزی، پروسه صلح جان رئیس خود یعنی برهان الدین ربانی را گرفت. با وجود آن بر پروسه صلح تاکید شد. تلاش های داخلی و خارجی همچنان وجود داشت. با روی کار آمدن اشرف غنی پروسه صلح به صورت جدی تر دنبال شد. بخش از سیاست خارجی محمد اشرف غنی بر محور پروسه صلح می چرخد. نزدیکی با پاکستان و عربستان سعودی و قطر و امارات از جمله نشانه های است که سیاست خارجی اشرف غنی بر محور صلح می چرخد. مشکل اصلی و جدی حکومت در سیاست گذاری داخلی است.

این نکته را باید متذکر شوم که دست یابی به صلح و تلاش های صلح امر و خواست همگانی است. همه مردم افغانستان خواهان صلح است. از تلاش های حکومت در راستای دستیابی به صلح نیز حمایت می کند. اما پروسه ای که منجر به قربانی گرفتن مردم عادی و صلح جو شود امر و خواست مردم افغانستان نیست.

ضعف اصلی سیاست حکومت در دنبال نمودن پروسه صلح این است که فکر می کند همه گروه های مخالف مسلح حاضر به گفتگو و خواهان صلح است. واقعیت این است که همه شاخه و رهبران گروه طالبان خواهان صلح نیست. ممکن در پروسه صلح بخش از گروه طالبان به حکومت بپیوندد و در پروسه صلح بیاید ولی بخش دیگر شان همچنان به مخالفت با حکومت ادامه خواهد داد. بنابراین، کارگزاران حکومت لازم است که یک دسته بندی از گروه های مخالف مسلح دولت داشته باشد. یک مطالعه جدی صورت گیرد که کیها و کدام یک از قومندانان گروه های مخالف مسلح دولت خواهان پیوستند با حکومت است و کدام گروه ها و قومندانان گروه های مخالف مسلح دولت خواهان ادامه مخالفت با حکومت است. بدون این دسته بندی هم پروسه صلح به بن بست می رسد و هم حمایت از پروسه صلح کاهش می یابد. این انتظار حتی از زمان حکومت حامد کرزی وجود داشت. انتظار می رود که حکومت وحدت ملی در پروسه صلح یک دسته بندی از گروه های مخالف مسلح دولت ارائه نماید. این مسئله منجر به وضاحت بیشتر برای مردم از پروسه صلح می شود. حملات گروه طالبان در ولایات مختلف و نگاه یکجانبه حکومت به پروسه صلح و بی توجهی به حملات گروه طالبان نفس پروسه را زیر سوال می برد.

انتظار می رود که حکومت افغانستان دستاورد سیاست داخلی و خارجی خود را مورد ارزیابی قرار دهد. اگر سیاست اش دستاوردی در پی ندارد، ادامه سیاست چه سودی برای حکومت و مردم دارد. به همین خاطر، انتظار می رود که هر از چند گاهی ارزیابی از سیاست ها و دستاورد ها صورت گیرد.

در پایان باید گفت که نگارنده مخالف صلح نیست. سیاست که مبتنی بر دست یابی به صلح تدوین و اجرا می شود، خوب است ولی سیاستی که دسته بندی از گروه های مخالف خود ارائه نکند و حملات گروه های مخالف مسلح را مورد توجه قرار ندهد. در یک کلام نگاه یک سویه به مسئله داشته باشد، مورد پذیرش مردم نیست. از این جهت، لازم است که حکومت همانند حکومت کرزی به سیاست یکجانبه خود ادامه ندهد و هر از چند گاهی ارزیابی دقیق از سیاست های خود داشته باشد.

دیدگاه شما