صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بهار خونین مردم و نیرو های امنیتی افغانستان

-

بهار خونین مردم و نیرو های امنیتی افغانستان

دفتر عبدالله عبدالله، رئیس اجرائیه حکومت وحدت ملی آمار از میزان کشته شدن نیرو های امنیتی افغانستان در ولایت بدخشان را اعلان نموده است. دفتر عبدالله عبدالله و وزارت دفاع گفته است که در نبرد میان گروه طالبان و نیرو های امنیتی افغانستان 33 نفر کشته و زخمی شده اند. باشندگان بدخشان اما، میزان تلفات نیرو های امنیتی را بیش از آمار رسمیی می داند که از سوی مقامات امنیتی اعلان شده است. بهار امسال را می توان بهار خونین مردم افغانستان و نیرو های امنیتی افغانستان خواند. اما تلفات نیرو های امنیتی در بدخشان تنها جایی نیست که نیرو های امنیتی کشور تلفات می دهد. چند روز پیش در حمله گروه طالبان بر دادستانی بلخ نیز دست کم 12 تن از نیرو های امنیتی افغانستان کشته و تعدادی زیادی زخمی شدند. بدون شک، می توان گفت که بهار سال 1994، بهار خونین برای نیرو های امنیتی و شهروندان عادی کشور بوده است.

گزارش دفتر سازمان ملل در افغانستان نیز بیانگر بهار خونین نیرو های امنیتی و شهروندان افغانستان است. دفتر سازمان ملل متحد اگر چه گزارش سه ماهه از اول سال 2015 نشان می دهد. آمار آن ها نشان می دهد که در سال جدید، تلفات شهروندان افغانستان افزایش یافته است. در گزارش سازمان ملل آمده است: در سه ماه گذشته 655 غیر نظامی کشته و 1150 غیر نظامی زخمی شده است. در این گزارش افزایش 15 در صدی از کشته شدن زنان را نیز نشان می دهد. سوال این است که چرا آمار تلفات نیرو های امنیتی و شهروندان کشور هر روز افزایش می یابد. نوشتار کنونی با بررسی ابعاد مختلف مسئله در صدد توضیح چرایی این مسئله است. تلاش خواهد شد، با نگاه واقع بینانه به مسئله نگریسته شود و از نگاه احساسی دوری گزیند.

اول؛ افغانستان از جمله کشور های است که تروریست در آن لانه کرده است. مردم افغانستان سال ها با تروریستان جنگیده اند. از سال 2001 میلادی مبارزه تروریسم جنبه جدید به خود گرفت. جامعه جهانی به کمک مردم افغانستان آمد. مبارزه تشدید یافت و جان تازه گرفت. در نهایت، مردم افغانستان با کمک جامعه جهانی توانست تروریستان را در حاشیه ها براند و حکومت جدید تشکیل دهد. حکومت جدید همسو با جامعه جهانی و خواست مردم افغانستان در برابر تروریسم و گروه های تندرو مذهبی ایستادند و مبارزه نمودند. اما وضعیت دگرگون شد. حکومت در مبارزه با تندروان و تروریستان تغییر جهت داد. میان گروه طالبان و تروریستان تفکیک قائل شد. با این تقسیم بندی تروریستان را همانند گذشته راندند. ولی این تفکیک باعث شد نگاه حکومت نسبت به گروه طالبان تلطیف گردد. گروه طالبان بعد از آن نه تنها تروریست خطاب نشد بلکه مخالف مسلح دولت، برادران ناراضی خطاب شدند. پروسه صلح به وجود آمد و تلاش های به منظور کشاندن گروه طالبان در میز مذاکره و گفتگو شد. اما تلاش ها نتیجه نداد. حکومت جدید شکل گرفت. حکومت جدید اما، به شکل افراطی تر سیاست های حکومت در قبال تندروان و قاتلین نیرو های امنیتی و مردم افغانستان ادامه دادند. حتی اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان باری گفت باید از گروه طالبان عذر خواهی شود. در این مدت، اراده سیاسی برای مبارزه با گروه طالبان و دیگر گروه های تندرو و مخالف مسلح دولت وجود نداشت. نیرو های امنیتی وقتی حمایت سیاسی نشود، روحیه خود را در میدان جنگ از دست می دهد. می توان گفت که سال های سال، نیرو های امنیتی بدون حمایت سیاسی در میدان جنگ در برابر گروه های تندرو ایستادگی نموده است. همین تغییر جهت نگاه رهبران سیاسی و هم حمایت از نیرو های امنیتی منجر به کاهش روحیه نیرو های امنیتی کشور شده است. در نهایت تلفات افزایش یافته است.

دوم؛ جدا از اینکه حمایت سیاسی از نیرو های امنیتی کشور نمی شود، به نیرو های امنیتی کشور صلاحیت کافی و لازم در مبارزه با تروریسم و گروه های تندرو نیز داده نشده است. باری، مراد علی مراد معاون لوی دریستیز گفته بود که اگر صلاحیت لازم و کافی به نیرو های امنیتی از سوی رهبران سیاسی داده شود، نیرو های امنیتی کشور قادر به راندن و شکست دادن و تامین امنیت تمام ولایات کشور است. نگارنده در سفر به ولایات شاهد رویداد های بوده است که نیرو های امنیتی حق فیر کردن به گروه های تندرو را نداشتند. در حالی که گروه های تندرو طالبان به سمت نیرو های امنیتی و مردم بیگناه کشور آتش می گشودند. وقتی از نیرو های امنیتی کشور می پرسیدی چرا شما حمله نمی کنید؟ در جواب می گفت که اجازه فیر و حمله را نداریم. این صحنه ها دردناکترین صحنه میدان جنگ است. در این شرایطی بدون شک، تلفات نیرو های امنیتی افزایش می یابد. بنابراین، یکی از دلایل اصلی افزایش تلفات نیروهای امنیتی و شهروندان کشور عدم صلاحیت کافی و لازم نیرو های امنیتی کشور در آتش گشودن به طرف نیرو های مخالف مسلح دولت است.

سوم؛ نهاد های امنیتی کشور با ضعف مدیریتی نیز مواجه است. بار ها در میدان جنگ نیرو های امنیتی بدون نیروی حامی و پشتیبان مانده است. درخواست ها و تقاضای کمک نیرو ها از سوی نهاد های امنیتی بدون پاسخ مانده اند. یک مورد و دو مورد نیست که نیرو های امنیتی در میدان جنگ بدون نیروی پشتیبان مانده اند بلکه موارد زیادی تکرار شده است. پارسال نیرو های امنیتی در کنر به خاطر عدم پاسخ نهاد های امنیتی به درخواست کمک باعث شد که همه نیرو های امنیتی از سوی گروه طالبان کشته شود. گفته می شود که در بدخشان نیز، کسی توجه به درخواست کمک نیروهای امنیتی کشور ننموده است. ضعف مدیریت و عدم توجه به درخواست های نیرو های امنیتی در میدان جنگ یکی از مهمترین و اصلی ترین دلایل افزایش تلفات نیرو های امنیتی و شهروندان کشور است.

با وجود عدم حمایت رهبران سیاسی از نیرو های امنیتی کشور، صلاحیت ندادن به نیرو های امنیتی در میدان جنگ و مبارزه با دشمن و ضعف نهاد امنیتی در پاسخ به درخواست های نیرو های امنیتی در میدان جنگ نیرو های امنیتی حمایت قاطع مردم را با خود دارد. همین مسئله مایه امیدواری نیرو های امنیتی کشور است. با این حال، تلفات سنگین نیرو های امنیتی کشور، روح و روان همه مردم کشور را ملول و خسته نموده است. روحیه مردم ضعیف شده است. در طرف دیگر، نیرو های مخالف مسلح دولت روحیه گرفته اند. حملات آن ها تشدید یافته است. ادامه این وضعیت و تشدید حملات و بی پاسخی حکومت و تعلل و قربانی کردن شهروندان و نیرو های امنیتی کشور به خاطر پروسه صلح منجر به نابسامانی می شد. رهبران سیاسی خوب است با چشم باز و واقع بینانه به رویداد ها و رخداد ها بنگرند. هم صلاحیت کافی و لازم به نیرو های امنیتی کشور بدهد و هم حمایت قاطع از نیرو ها بکند. در کنار این مسئله باید دگرگونی جدی در مدیریت نهاد های امنیتی کشور به وجود آید تا دیگر درخواست ها بی پاسخ نماند.

دیدگاه شما