صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تنش و تعارض های درونی حکومت؛ از بن بست تا تقویت روحیه مخالفان دولت

-

تنش و تعارض های درونی حکومت؛  از بن بست تا تقویت روحیه مخالفان دولت

بیش از شش ماه از روی کار آمدن حکومت جدید می گذرد ولی به نظر می رسد که همچنان فضای تنش آلود انتخاباتی بر فضا حاکم است. دو تیم انتخاباتی اگر چه با امضای توافق سیاسی حاضر به شکل دهی حکومت شدند ولی به نظر می رسد که توافق سیاسی بنا بر رضایت دو طرف نبوده است بلکه به خاطر فشار های بیرونی و داخلی صورت گرفته است. این مهم از تنش ها و تعارض ها میان دو تیم انتخاباتی به خوبی قابل فهم و رویت است. آخرین جنجال دو تیم بر سر رئیس کمیسیون اصلاحات انتخاباتی بود. رئیس جمهور، محمد اشرف غنی، شکریه بارکزی، نماینده پارلمان را به عنوان رئیس کمیسیون اصلاحات انتخاباتی گماشته بود. تیم مقابل و در رأس آن عبدالله عبدالله نسبت به آن اعتراض نمود. این اعتراض در نهایت به برکناری شکریه بارکزی منجر شد. زمانی که زمزمه های توافق سیاسی در خبرها درز کرد. تحلیل ها این بود که توافق سیاسی و تشکیل حکومت با توافق دو طرف منجر به تضعیف حکومت می گردد و نیروی درونی حکومت صرف تعارض ها و تنش های درون حکومتی می گردد. شش ماه گذشته نشان می دهد که حکومت بخش از انرژی و توانایی خود را صرف زد و بند ها و تنش ها و تعارض های درونی نموده است. جبهه گیری ها همچنان مثل دوران کارزار های انتخاباتی است. این وضعیت حکومت وحدت ملی را به کجا می کشاند؟ چه راهکاری وجود دارد تا حکومت را از بن بست برهانیم؟ در این نوشتار سعی می کنم به این سوال ها پاسخ دهم.

در هر جامعه حکومت با مخالفین مواجه است. حکومت افغانستان با دو گونه مخالف مواجه است. یکی مخالف مسلح دولت و دیگری مخالفین که در درون جامعه است و نسبت به کارکرد های حکومت منتقد است و به صورت مسالمت آمیز در پی به چالش کشاندن حکومت است. وجود مخالف در چارچوب اپوزیسیون یک امر ضروری است و برای کارکرد حکومت و برای بهبود وضعیت عمومی مردم مفید است. از این جهت، مخالفین که قانون اساسی را پذیرفته است و تلاش می کند که در چارچوب قانون اساسی و دیگر قوانین نافذه کشور، کارکرد حکومت را نقد کند، مهم و اساسی است. اما این بدین معنی نیست که آن ها جدی گرفته نشود. تنها با جدی گرفتن اپوزیسیون و مخالفین که در چارچوب قانون اساسی عمل می کند، امکان دگرگونی ممکن می گردد. اپوزیسیون در حقیقت موتور محرک حکومت به شمار می رود.

مخالف مسلح دولت اما، خطرناک است. آن ها را باید از آن جهت جدی گرفت که هستی و وجود حکومت را تهدید می کند. با این حال، هر دو گروه مخالف تلاش دارد از خلاء ها و ضعف های حکومت استفاده نماید. گروه اول با استفاده از خلاء ها و ضعف ها در صدد آن است تا حکومت و تیم روی کار را تضعیف نموده و چهره کارآمد تر از خود نشان دهد تا در انتخابات بعدی بتواند آراء مردم را جذب کند. مخالفان مسلح اما، با استفاده از خلاء ها و ضعف های حکومت باعث ویرانی، قتل و کشتار می شود. حکومت اگر یک پارچه نباشد، این گروه ها ممکن منجر به سقوط حکومت گردد. از این جهت، یکدستگی، یکپارچگی حکومت مهم و اساسی است. حکومت اگر بخش عظیم از نیرو های خود را صرف تعارض ها نماید، انرژی برای مبارزه با گروه های مخالف مسلح نمی ماند. این گروه ها می تواند حکومت را نیست و نابود کند.

در وضعیت کنونی اگر چه خطر نابودی و سقوط حکومت وجود ندارد. زیرا، حکومت حمایت های جامعه جهانی را با خود دارد. این حمایت ها باعث حفظ حکومت می گردد. اما این حمایت ها باعث نمی شود که حکومت در کارکرد ها و عملکرد ها و اجرای سیاست ها و برنامه های خود به بن بست نرسد. بلکه این احتمال وجود دارد که تعارض ها و تنش های درونی منجر به بن بست رسیدن حکومت گردد. بنابراین، در شرایط کنونی حکومت با خطر به بن بست رسیدن مواجه است. حکومت با درک تهدیدات جدی مخالفان مسلح باید در صدد یکپارچگی بر آید. تا بتواند هم کارکرد های خود را بهبود بخشد و هم پاسخ یک دست و قاطعانه در برابر مخالفان مسلح بدهد.

رئیس جمهور و  رئیس اجرائیه بر این مسئله واقف است که مردم افغانستان سخت نیازمند دگرگونی و تحول جدی در عرصه های مختلف است. سال ها جنگ، ویرانی، جابجایی و مهاجرت مردم را خسته کرده است و مردم در پی آرامش و زندگی تا تامین نیاز های اولیه است. از این جهت، این دو باید، به جای جبهه گیری بر سر یک پست تلاش نماید با هماهنگی همدیگر کار ها را به انجام رساند و مسائل خرد را بزرگ ننماید.

ناگفته نباید گذاشت که بدکارکردی حکومت منجر به تصویر کشیدن بد از چهره اشرف غنی و عبدالله عبدالله می شود. این دو با کارکرد و تعارض ها و تنش های کنونی خود و ادامه آن انتظار نباید داشته باشد که در دور بعدی انتخابات بتواند آرای مردم را به دست آورد. بودن در قدرت و حفظ آن لازم است که برای مردم کار نماید. از منافع شخصی خود گذشت. بودن در قدرت می طلبد که خود را قربانی برآوردن خواست های مردم کرد. اما، این دو تا هنوز مردم را قربانی زد و بند ها و تعارض های خود نموده است. بیکاری به اوج خود رسیده است. بازار اقتصادی با کسادی مواجه است. سرمایه ها از کشور خارج می شود. انحرافات اجتماعی افزایش یافته است. وضعیت روحی و روانی مردم بیانگر ناامیدی است. عامل همه این ها اشرف غنی، رئیس جمهور و عبدالله عبدالله رئیس اجرائیه است.

محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری و عبدالله عبدالله، رئیس اجرائیه این فرصت را دارد که تنش ها و تعارض ها را تبدیل به فرصت و هماهنگی مشترک نماید. از تنش هم جامعه و هم شخص شان متضرر می شود. ولی از هماهنگی و یکپارچگی هر دو تیم و جامعه سود می برد. قانون اساسی بهترین چارچوب کار برای حکومت است. حکومت در چارچوب قانون اساسی باید کار نماید و هر دو طرف قانون اساسی را معیار قرار دهد. در چنین شرایط هر دو ناگزیر است تا برگزاری لوی جرگه از مفاد توافق سیاسی پیروی نماید. برای حل ریشه ای این مهم لازم است که حکومت از همین اکنون در برگزاری لوی جرگه قانونی اقدام نماید. زیرا، کار به شکل کنونی تهدید جدی برای حکومت و جامعه است. هم اکنون نیز، ضربه مهلک بر پیکره جامعه وارد نموده است.

در پایان باید گفت که از تعارض دو تیم در درون حکومت مخالفین استفاده می کند. این تعارض در کنار برجسته نمودن چهره مخالفین حکومت سد راه اجرای سیاست ها و برنامه های حکومت نیز هست. ادامه تعارض ها ممکن است منجر به بن بست رسیدن حکومت گردد. از این جهت، بهتر است تا برگزاری لوی جرگه قانون اساسی از مفاد توافق سیاسی استفاده نماید.

دیدگاه شما