صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۳۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

گفتگو های صلح جان تازه می گیرد؟

-

گفتگو های صلح جان تازه می گیرد؟

چند روز پیش مقامات بلند پایه شورای عالی صلح خبری مبنی بر اعزام هیئت به قطر را برای گفتگو با گروه طالبان را تائید کرد. مقامات گفته اند که این هئیت با نماینده های گروه طالبان در روز یک شنبه و دوشنبه گفتگو خواهد کرد. همچنین گفته شده است که نمایندگان حکومت پاکستان نیز در این گفتگو حضور دارد. این در حالی است که در هفت ماه گذشته هیچ خبری از گفتگوی صلح نبود. تلاش ها تنها در سطح دیپلماتیک برای فشار آوردن پاکستان خلاصه می شد. مقامات پاکستانی نیز گفته بود که شبکه های از گروه طالبان حاضر است به صورت مستقیم با حکومت افغانستان وارد گفتگو شود. حال سوال این است که دلیل آغاز دوباره گفتگو ها در عین حملات شدید گروه طالبان در ولایت های مختلف چیست؟ آیا گفتگو های صلح به نتیجه ای خواهد رسید. در نوشته حاضر، سعی می شود این مسئله مورد بحث قرار گیرد.

آغاز گفتگو ها و حملات شدید گروه طالبان به چه معنی است؟ باور نویسنده بر این است که گروه طالبان به این درک رسیده است که دیگر قادر به سقوط حکومت کابل نخواهد بود. زیرا، حکومت کابل با امضا پیمان امنیتی با ایالات متحده امریکا تضمین برای ثبات و حفظ خود یافته است. بدین معنی که پیمان امنیتی میان کابل-واشنگتن برای گروه طالبان ناامید کننده بود. این پیمان آرمان ها و آرزو های گروه طالبان ویران کرد. ایده ها و باور های مبنی بر کسب قدرت سیاسی را از ذهن آن ها برای همیشه بیرون کرد. در چنین شرایطی تشدید حملات تنها به منظور کسب امتیاز های بیشتر از حکومت کابل است. شاید انگیزه های دیگری نیز در پشت حملات دسته جمعی گروه طالبان در ولایات مختلف باشد اما یکی از انگیزه ها و دلایل اصلی آن فشار آوردن بر حکومت کابل و کسب امتیازات بیشتر است. حکومت کابل نیز به دنبال آن است تا با دادن امتیازاتی به گروه طالبان آن ها را به پروسه صلح بکشاند. این حملات می تواند مقامات حکومت افغانستان را وادارد تا امتیاز بیشتری به گروه طالبان بدهد. با این حال، نادیده نباید انگاشت که گروه طالبان دیگر آرزو ها و آرمان های گذشته را ندارد. در ذهن هیچ یک از رهبران گروه طالبان تصویر گرفتن دوباره قدرت سیاسی وجود ندارد. از این جهت، مقامات حکومت کابل نیز باید با توجه به ابزار ها و توانمندی و ظرفیت خود با گروه طالبان وارد مذاکره شود. پیمان امنیتی میان کابل-واشنگتن یک ظرفیت کلان برای حکومت افغانستان است. از این امتیاز باید در گفتگو های صلح و در دادن امتیاز ها استفاده نماید.

مسئله دیگر این است که تا هنوز معلوم نیست که رهبر گروه طالبان رضایت به گفتگو داده است یا خیر. این می رساند که گفتگو های صلح در آینده انشعاب در میان گروه طالبان می اندازد. بخش از گروه طالبان به پروسه صلح رو می آورد و جذب حکومت می شود. ولی بخش از گروه طالبان ممکن همراه رهبر قدیمی خود و یا رهبر جدید به حملات تروریستی خود ادامه می دهد. به احتمال زیاد این گروه به سه دسته تقسیم خواهد شد. بخش از گروه طالبان که خیلی تندرو نیستند وارد پروسه صلح می شود. بخش شان به صورت مستقل و همانند گذشته به فعالیت دهشت افکنی ادامه می دهد و بخش تندرو تر آن جذب گروه های تندرو همانند داعش می شود. در چنین شرایطی اگر چه از تعداد شورشیان در افغانستان کم می شود اما بخش از گروه طالبان به فعالیت خود ادامه خواهد داد. بنابراین، جدا از کم شدن تعداد شورشیان حکومت افغانستان قادر نخواهد بود تا به صلح پایدار دست یابد. در صورتی که این مهم تحقق یابد به زودی امکان پذیر نیست. زیرا، تا هنوز رهبر گروه طالبان سخن در مورد پروسه صلح نزده است. این می رساند که رهبر گروه طالبان همچنان به عنوان یک بازیگر باقی می ماند.

اگر سود گفتگو های صلح برای حکومت افغانستان کاهش شورشیان به لحاظ کمی است. برای گروه طالبان هیچ سودی ندارد. آن ها بخش از نیرو های خود را از دست خواهد داد و تضعیف خواهد شد. تضعیف شدن این گروه و کاهش نیرو های انسانی این گروه باعث می شود که حکومت افغانستان بتواند کنترل کامل بر این نیرو ها داشته باشد و حملات آن ها را خنثی نماید. بنابراین، امیدی برای امنیت نسبی در آینده متصور است. نادیده نباید انگاشت که دست یابی به امنیت نسبی تنها منوط به خواست و اراده دو طرف نیست. نقش حکومت پاکستان، عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی و چین نیز مهم و اساسی است.‏ در عین حال، تنش ها و رقابت های جدید ایالات متحده آمریکا و چین را نیز نباید نادیده گرفت. همه این ها تاثیری زیاد بر گفتگو های صلح می گذارد.

چین به عنوان یک ابر قدرت اقتصادی در حال تجربه چرخش در سیاست خود به سمت کشور های آسیا است. چین تا اندازه بازار خود را در کشور های اروپایی و آمریکایی از دست داده است. به همین خاطر، در صدد آن است تا بازار جدید در آسیا بیابد. سرمایه گذاری 46 میلیارد دالر در پاکستان نمونه عینی آن است. چین بدون شک، بر پاکستان فشار خواهد آورد تا در پروسه صلح همکاری نماید. اما چین به دنبال منجل شدن گروه طالبان نیز نیست. زیرا، معلوم نیست که رقابت چین با آمریکا به کجا خواهد انجامید. در صورت که رقابت ها جنبه خشونت آمیز به خود بگیرد، چین می تواند از گروه های تندرو و دهشت افکن در برابر آمریکا استفاده کند.‏ بنابراین، انتظار نباید داشت که به زودی پروسه صلح جوابگو باشد.

در پایان باید گفت که گفتگو های صلح نتیجه دارد. نتیجه آن جذب بخش از گروه طالبان به حکومت است. اما حکومت قادر به جذب همه گروه طالبان نخواهد بود. شبکه های تندرو این گروه باقی خواهد ماند و بخش از نیرو های تندرو این گروه جذب داعش خواهد شد. پاکستان با فشار چین در پروسه صلح همکاری خواهد کرد اما عربستان سودی از پروسه صلح نمی برد. اما همکاری چین و پاکستان نیز منجر به از بین رفتن گروه طالبان نمی شود.

دیدگاه شما