صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اهمیت اصلاح نظام انتخاباتی

-

اهمیت اصلاح نظام انتخاباتی

هرچند نزدیک به یک سال است که از برگزاری سومین دور انتخابات ریاست جمهوری می گذرد؛ انتخاباتی که با چالش های بسیار جدی روبرو گردید و حتا کشور را تا سرحد بحران خطرناک نیز کشاند. اما بدنبال توافق سیاسی رهبران سیاسی کشور حکومت جدید شکل گرفت. در توافق نامه سیاسی صورت گرفته اصلاح نظام انتخاباتی کشور یکی از مواد اساسی و مهم توافق نامه یادشده ذکر شده است. رهبران سیاسی حکومت جدید در این توافق نامه تعهد سپردند که در اولین مرحله و به صورت فوری و جدی ایده اصلاح نظام انتخاباتی را تحقق ببخشند. اما با گذشت زمان و بروز بحران ها و مسایل متعدد در کشور این موضوع در بوته نسیان سپرده شد و مورد توجه جدی قرار نگرفت. در طی این مدت مسئله اصلاح نظام انتخاباتی به صورت جسته و گریخته در رسانه ها و محافل سیاسی مطرح می گردید.اما تاکنون این موضوع به صورت جدی و اساسی مطرح نگردیده و پیرامون تبعات آن هرگز چاره سنجی نشده است.

از جانب دیگر با نزدیک شدن به دوره کار کنونی مجلس نمایندگان و الزام آمادگی برای برگزاری انتخابات پارلمانی بار دیگر بحث اصلاح نظام انتخاباتی مورد توجه قرارگرفته و بعنوان یک بحث کانونی در سیاست و مدیریت کشور مطرح گردیده است. حقیقت امر آنست که مسئله اصلاح نظام انتخاباتی در شرایط حساس کنونی کشور بس تعیین کننده می باشد. این موضوع از جهات مختلف حایز اهمیت و توجه می باشد. نخست این که در نظام دموکراتیک مسئله انتخابات یکی از ارکان اساسی و شاخصه عمده آن تلقی می گردد. به تعبیر دیگر در نظام های دموکراتیک از انتخابات به‌مثابه دروازه ورود به دموکراسی یاد می‌شود. اهمیت و ویژگی انتخابات از آن‌رو است که بدون آن، دسترسی به دموکراسی به‌عنوان نظامی مبتنی بر آرای مردم غیر ممکن و غیرواقعی است. انتخابات، سازوکاری است که اگر آزاد، عادلانه، شفاف و فراگیر برگزار‌ و از آن به ‌درستی استفاده شود، زمینه را برای مشارکت هرچه بیشتر مردم و گردش مسالمت‌آمیز قدرت میان نیروهای سیاسی و احزاب فراهم ‌و از این رهگذر، ارادۀ عمومی را از قوه به فعل درآورده، در نهایت، مشروعیت و نظام سیاسی را تأمین خواهد کرد. در حقیقت یکی از دست آوردهای اساسی جامعه بشری در عرصه مدیریت کلان کشور و جامعه این است که راه دشوار و پرپیچ وخم اداره و سیاست از دوره های استبدادی و خودکامگی به دوره مردم سالاری با اندوختن تجارب گرانبها در عرصه نظر و عمل پیموده شده است. امروزه نظام دموکراتیک به عنوان یکی از بهترین نظام های مردم سالار شناخته شده است. البته این موضوع شاید به درجه مطلق نرسیده باشد و نمی توان کاستی ها و بایدهای مختلفی را بر آن برشمرد، اما در شرایط فعلی و عنداللزوم یکی از بهترین روش های جامعه و کشور نظام دموکراتیک است. در این نظام مسئله انتخابات که گردانندگان حکومت و زمامداران براساس آرای مردم و خواست آنان صورت می گیرد از جایگاه و ویژگی عمده برخوردار می باشد. یعنی یک نظام سیاسی وقتی داعیه دموکراتیک بودن را می تواند داشته باشد که به اصل انتخابات متعهد بوده و به آن عمل نماید.

در یک تحلیل و ارزیابی دقیق برای تحقق نظام مردم سالار باید گفت که انتخابات نیز بایستی از ویژگی های لازم برخوردار باشد تا بتوان شاهد تحقق حاکمیت مردم سالاری بود، در غیراین صورت به هر انتخاباتی نمی توان روش مردم سالار و دموکراتیک گفت. به بیان دیگر انتخابات هرچند یکی از ارزش های مهم نظام دموکراسی دانسته می شود و بدون انتخابات دموکراسی در کشور معنا و مفهوم واقعی پیدا نمی کند. انتخابات است که تئوری مردم سالاری را از نظر و ذهن به نظام دموکراسی در یک کشور تمثیل نموده و به آن عینیت و واقعیت می بخشد. بدین جهت هر انتخاباتی نمی تواند تمثیل کننده دموکراسی در یک کشور باشد. چون برخی از کشورها هستند که دارای نظام انتخاباتی اند؛ اما برگزاری انتخابات نشانه دموکراسی در آن کشورها دانسته نمی شود؛ بلکه برگزاری چنان انتخابات هایی اغلب به منظور توجیه نظام فرسوده و استبدادی موجود تلقی می شود که نتیجه آن به اسارت نگهداشتن بیشتر شهروندان در سایه نظام‌ های دیکتاتوری و تمامیت خواه می باشد. انتخابات زمانی ارزش دارد که اولا؛ انتخابات به وقت و زمان خودش برگزار شود. ثانیا به صورت عادلانه، شفاف و مطابق قوانین رسمی کشور برگزار گردد؛ از همه مهم تر این که مبتنی بر اصول و نظامنامه ای باشد که موارد یادشده را در آن ضمانت نماید. هم چنین کسانی که در ساختار نظام انتخاباتی فعالیت نموده و برای تحقق آن می کوشند خود را به اصول دموکراتیک و ارزش های انتخاباتی متعهد بدانند. بنابراین مسئله اصلاح نظام انتخاباتی در کشور از جهت این مرتبط به اصول نظام دموکراتیک می باشد و می تواند تقویت کننده آن شمرده شود حایز اهمیت دانسته می شود. به معنای دیگر موضوع بحث بر انگیز اصلاح نظام انتخاباتی از پشتوانه و توجیه منطقی تئوریک نیز برخوردار است. افغانستان در شرایط کنونی مرحله دوران گذار را طی می کند. گذار موفقانه این دوره هنگامی میسر خواهد بود که سیاستگران کشور و فعالان سیاسی جامعه خود را ملزم به رعایت آن و متعهد به ارزش های آن بدانند. بنابراین انتظار برده می شود که چنین زمینه و عرصه ای نباید از سوی دولت مردان و سیاست گزاران به آن بی اهمیتی نشان دهند.

زاویه ای دیگر که مسئله اصلاح نظام انتخاباتی کشور حایز می باشد در عرصه تاریخی و اجتماعی کشور است. افغانستان کشوری است که شهروندان آن همواره از تسلط نظام های سیاسی مستبد و تمامیت خواه رنج برده اند. به همین علت دموکراسی در افغانستان نه در گذشته و نه هم اکنون جایگاه لازم خودش را پیدا نکرده است، یکی از آرزوهای دیرینه و ایده آل مردم ما تحقق نظام دموکراتیک است. تجربه ای که طی سیزده سال گذشته بدست آمد هرچند با نقایص و کاستی های جدی در امر تحقق نظام مردم سالار روبرو بود اما همان اندک فضا و شرایط مساعدی که پیش آمد نشان که جامعه افغانستان سخت از آن استقبال می نماید. یکی از نقایص و کاستی های جدی در عرصه تحقق نظام مردم سالار چالش شفافیت و سلامت نظام انتخاباتی می باشد. متاسفانه وضعیت و بحران هایی که در طی چند دوره از برگزاری انتخابات پشت سر گذاشته شد نشان داد سیاست گران و دولت مردان کشور برای عبور از دوران استبدادی و خود کامگی به دوره مردم سالاری بایستی بستر و زمینه مساعد این تحول و دگرگونی جدی را فراهم سازند. بدون شک ایجاد یک ساختار سالم انتخابات می توان ریشه های دموکراسی را در جامعه تقویت نماید. عمل به توافق نامه سیاسی به ویژه در زمینه تحقق اصلاح نظام انتخاباتی یک وجیبه تاریخی و ملی است. سهل انگاری و بی توجهی در این امر نه تنها قابل توجیه نمی باشد بلکه انتظار برده می شود که در تحقق این وعده و تعهد بکوشند. در غیراین صورت اعتماد میان حکومت و جامعه کاملا از بین خواهد رفت و آرزوهای دیرینه مردم در معرض توفان های بی اعتمادی و بحران های خطرناک قرار خواهد گرفت.

باردیگر تاکید می گردد که اصلاح نظام انتخاباتی کشور یکی از گزینه های اساسی در جهت تغییر مثبت در جامعه و تحقق داعیه دولتداری خوب و پیش گیری از بروز بحران های تازه تر خواهد بود.

دیدگاه شما