صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پناهندگی ، بازتولید ناامنی دوامدار

-

پناهندگی ، بازتولید ناامنی دوامدار

روند مهاجرت و جابه جايي جمعيت در نقاط مختلف جهان، در شرايط کنوني به شدت رو به افزايش است. اساسا يکي از چالش هاي اساسي کشورها و سازمان هاي بين المللي بشر دوستانه روند رو به افزايش مهاجرت يا پناهندگي در جهان است. زيرا در يک سوي تعداد مهاجرين و پناه گزينان به شدت روبه گسترش و افزايش است ، اما در مقابل شرايط و گزينه ها و امکانات پذيرش و پاسخ دادن به اين گزينه با محدوديت هاي گوناگون روبرو است. بنابر اين بررسي جدي مسئله پناهندگي و مهاجرت در دوران کنوني يک امر جدي و انساني شمرده مي شود.

بررسي پديده مهاجرت و پناه گزيني نشان مي دهد که اين موضوع ملازم با تحولات تاريخي بوده و با گذشت زمان ابعاد و شکل هاي مختلفي به خود گرفته است. در طول تاريخ عوامل طبيعي و زيست محيطي از قبيل حوادث و بلاياي طبيعي و عوامل سياسي مانند جنگ ها همواره در جابه جايي توده يي جمعيت هاي جوامع موثر بوده اند . چهره هاي متمايز، خسته و نگران مردماني که معمولاً جلوي سفارتخانه ها جمع مي شوند، يا گروه هاي از مردم که جان را برکف گرفته و خود را به آب و اقيانوس اندخته تا به ساحل اعتماد و آرامش دست يابند؛ ابهام، ترديد و اضطراب درباره سرنوشت، زندگي در اردوگاه ها با شرايط سخت و مشقت بار، فقر، تبعيض، دستمزد پايين، بيماري و استثمارشدن، تداعي کننده وضعيت جديدي در بين بخش هايي از مردم جهان امروز است که در مقايسه با ديگر آحاد بشر، در وضعيت ناعادلانه، غيرانساني و دشوارتري به سر مي برند که در ادبيات حقوقي و سياسي از آن تحت عنوان پناهندگي ياد مي شود.

در واقع پناهندگي شکلي از مهاجرت هاي بين المللي اجباري است که ممکن است بنا به دلايل متفاوت صورت گيرد. رشد سرمايه داري، انقلاب صنعتي و گسترش صنعتي شدن و شکل گيري نظام هاي سياسي مبتني بر ناسيوناليسم و دولت ملت هاي جديد يکي از جديد ترين عوامل مهاجرت دانسته مي شود . رقابت کشورهاي صنعتي اوليه براي به دست آوردن بازار مصرف، نيروي کار و منابع طبيعي ارزان قيمت در قرن نوزدهم به رشد فرآيند استعمار و پيدايش جنگ هاي جهاني اول و دوم در نيمه اول قرن بيستم به اين پديده بيش از پيش دامن زد.

 علاوه بر مورد يادشده رشد انفجاري جمعيت در بسياري از کشورهاي فقير و در حال توسعه در ابعاد اقتصادي، فرهنگي و سياسي به عنوان يکي از عوامل تضعيف دولت ملت ها و تداوم توسعه نامتوازن و نابرابري اقتصادي در قرن اخير مهمترين عوامل تشديد مهاجرت هاي بين المللي است. چنانچه آمارهاي موجود بيانگر تشديد مهاجرت هاي بين المللي در نيمه دوم قرن بيستم است به طوري که براساس آمارهاي ارائه شده توسط سازمان بين المللي مهاجرت (IOM) در سال 2000 ميلادي، حدود 175 ميليون نفر از مردمان جهان خارج از کشور زادگاه شان مي زيسته اند در حالي که اين رقم در سال 1960 تنها بالغ بر 76 ميليون نفر بوده است.

اما آگاهان امور و دانش پژوهان سياسي و اجتماعي اذعان دارند که يکي از مهم ترين عامل پديده مهاجرت و پناهندگي مسئله امنيت است. يعني موضوع کليدي براي بررسي پديده و مهاجرت در هرجامعه اي مسئله امنيت مي تواند بازگو کننده بسياري از زيرمجموعه هاي آن دانسته شود. نبود امنيت سبب مي گردد که فرد يا افرادي مامن و سرزمين و خانواده و قوم خود را ترک نموده و راه فراق و دوري از آنان را انتخاب نموده و تمامي مصائب و سختي ها و خطرها را به جان بخرد. فرد مهاجر و پناهنده تا به محل و مکاني که در آن احساس امنيت ننمايد در تلاش و تکاپو خواهد بود تا به آن دست يابد.

نکته مهم ديگري که بايد در ارزيابي مسئله مهاجرت و پناهندگي در ارتباط با مسئله امنيت قابل طرح مي باشد اين است که در اينجا امنيت دامنه بسيار گسترده دارد. ناامني فيزيکي و نظامي بخشي از مشکلي است که ممکن است هر شهروندي به آن دچار باشد. اين که فردي در سرزمين خود و تحت حاکميت نظام سياسي سرزمين خويش احساس امنيت ننموده و تحت تعقيب و خطر قرار داشته باشد، يا اين که بنابه دلايل اعتقادي از سوي جامعه و مردم تحت فشار قرار داشته باشد، اين مسئله هم در پديد آمدن موضوع مهاجرت و پناهندگي افراد يا فرد دخيل باشد.

در ادامه بايد به مسئله ناامني فرهنگي و اقتصادي اشاره کرد. شايد در برخي جوامع و يا براي بعضي از افراد مسئله امنيت فرهنگي و اقتصادي مهم باشد. کساني شرايط فعاليت و تبارز باورها و فعاليت هاي فرهنگي را در جامعه و کشور خود بنابه دلايلي مناسب و قابل اعتماد نبينند و يا از سوي حاکميت احساس اطمينان ننمايند و بستر فعاليت خويش را در سرزمين ديگر بنابه دلايلي مناسب تر تشخيص دهد. همين مسئله در مورد فعاليت اقتصادي افراد يا فرد نيز مطرح است. در جهان امروز تنها مسئله مهاجرت و پناهندگي سياسي مطرح نيست، بلکه ابعاد آن گسترده تر از اين ها مي باشد. در دنياي امروز مهاجرت و پناهندگي فرهنگي و اقتصادي بخش مهم از پناهندگي و مهاجرت را تشکيل مي دهد. برخي از کشور ها سعي دارند با فراهم ساختن شرايط مناسب و قابل اعتماد فعالان فرهنگي و اقتصادي کشورها و جامعه هاي ديگر را بسوي خود جلب و جذب نمايند.

با توجه به مسايل ياد شده اين مسئله مهم است که حکومت ها و دولت ها چگونه و تا چه اندازه در تامين امنيت و ثبات فيزيکي و نظامي موفق بوده و نيز امنيت فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي مردمان خود را فراهم گرداند. در افغانستان متاسفانه نه تنها در چهار دهه گذشته، بلکه هم اکنون مسئله مهاجرت و پناهندگي جزو لاينفک زندگي شهروندان افغان گرديده است. افغان ها در طي ساليان اخير نه تنها امنيت فيزيکي و نظامي و سياسي ندارند، بلکه از لحاظ فرهنگي و اقتصادي نيز امنيت لازم را ندارند. هم اکنون موجي عظيم از مهاجرت ها و پناهندگي هاي مربوط به افغان ها تعلق دارد به فعالان فرهنگي و اقتصادي و علمي. اين پديده در نسل جديد و دانش آموخته جديد بيش از پيش حايز اهميت مي باشد. متاسفانه دولت و حکومت در اين زمينه علي رغم ادعاهاي صورت گرفته از سوي مقام ها تاکنون هيچ گونه اقدام عملي قابل اعتماد صورت نگرفته است. در طي سيزده سال گذشته به جز از سه سال نخست يعني از 2001 تا 2003 که شماري از مهاجران و پناهندگان افغان علاقه گرفتند تا به کشور برگردند اما از آن زمان به بعد نه تنها روند بازگشت آنان متوقف گرديد بلکه جريان معکوس هم چنان ادامه يافته است. در شرايط و روزهاي اخير اين روند بنا به دليل گسترش ناامني و ناتواني حکومت در تامين امنيت سياسي و فيزيکي و نظامي و نيز امنيت اقتصادي و فرهنگي و علمي و اجتماعي شدت بيشتري يافته است. تا زماني که حکومت افغانستان بر اساس مسئوليت قانوني در تامين امنيت همه جانبه شهروندان خود ظرفيت و توانايي و ابتکار لازم را فراهم ننمايد و اعتماد پايدار را ايجاد ننمايد مسئله مهاجرت و پناهندگي هم چنان بعنوان يک مسئله ملي با سرنوشت کشور و مردم ما گره خورده باقي خواهد ماند.

 

دیدگاه شما