صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آیا روزنه صلح گشوده خواهد شد؟

-

آیا روزنه صلح گشوده خواهد شد؟

بر بنياد اظهارات مقام هاي رسمي هيئتي از سوي حکومت افغانستان جهت پيش بردن روند گفتگوي صلح با طالبان راهي اسلام آباد گرديده است. در اين مورد آخرين گزارش ها حاکي از آن است که گفتگوهاي نمايندگان حکومت افغانستان با طالبان و گروه حقاني دراسلام اباد شروع شده است. منبع دولتي که نخواست نامش فاش شود گفت٬ گفتگوها ميان طالبان و نمايندگان حکومت در منطقه مري در حومة اسلام آباد شروع گرديده و براي دو روز ادامه دارد. گفته مي شود نمايندگان حکومت پاکستان به عنوان ميزبان، و نمايندگان چين و امريکا نيز به صفت ناظر در اين نشست حضور خواهند داشت. پيشتر از اين نيز ديدارهايي ميان نمايندگان دولت افغانستان و طالبان در قطر، دوبى ، چين و ناروى صورت گرفته بود که برحسب ظاهر قضيه کدام دست آوردي به همراه نداشته است. شايد به تعبيري بتوان گفت اين اولين ديدار و گفتگوي رو در روي ميان نمايندگان حکومت و طالبان است که در پاکستان صورت مي گيرد. اين گفتگو از جهات مختلف حايز اهميت بوده و گمانه زني هاي مثبت و منفي را در ارتباط با گشودن روزنه صلح در کشور بر انگيخته است. نکته اول در باب مهم بودن آن اين است که نمايندگان حکومت و طالبان به صورت مستقيم و رو در روي با هم گفتگو مي کنند. اين رو در رويي و چهره به چهره شدن مي تواند يک امر مثبت و سازنده تلقي شود. ادعاها و خواست ها و چانه زني ها بدون واسطه و ميانجي گر مطرح گردد. نکته دوم اين است که پاکستان بعنوان يکي از مهم ترين طرف هاي ذي دخل در قضيه افغانستان خود تدوير کننده اين نشست و گفتگو بوده و ميزباني آن را بعهده دارد. البته اين ميزباني هم نشان از علاقه اسلام آباد در به نتيجه رسيدن اين گفتگوها دارد و هم نشان از اين دارد که مي خواهد نظارت و کنترل جدي بر روند گفتگوها و بخصوص اعلام موضع طالبان داشته باشد. نکته سوم اين است که امريکا و چنين به عنوان مهم ترين کشورها و قدرت هاي ذي نفع و ذي دخل و موثر در منطقه و کشور و روند جاري نيز بعنوان ناظر حضور دارند. اين مسئله نيز حکايت از آن دارد که طرف هاي ياد شده نيز علاقه دارند که قضيه صلح در افغانستان به نتيجه برسد. البته اين خوش بيني برحسب معلومات و برداشت هاي اوليه است. اما اين که در پشت ماجرا چه ميگذرد قابل پيش بيني نيست.

به هر روي مسئله صلح يک ضرورت اجتناب ناپذير وجدي براي افغانستان و منطقه است. بدين جهت موضوع مذاكره و صلح با مخالفين، بويژه طالبان كه نيروي عمده مخالفين حكومت را تشكيل ميدهند، از مدت ها بدين سوي است كه بر روي ميز كار رئيس جمهور قرار گرفته است. واقعيت امر آن است که افغانستان اگر بخواهد به زندگي خود ادامه دهد چاره اي ندارد جز اينكه به صلح و مصالحه روي آورد. درغير اين صورت نه تنها كشور هر روز بيشتر در باتلاق مرگ فرو خواهد رفت، بسا كه همسايگان و منطقه را نيز بگونه اي در مصيبت خود دچار خواهد ساخت. ولي پر واضح است كه آرزو نمودن و تمناكردن هرگز به معني دست يافتن بدان نيست. براي رسيدن به هر آرزو و هدفي بايستي راهكار و ميكانيزم مطابق با آن وجود داشته باشد. هدف دست يابي به صلح و پايان بخشيدن به جنگ ها و خشونت هاي بي پايان در كشور نيز جزو اين قاعده است. با اين که براي رسيدن به چنين هدفي تلاش هاي بسياري صورت گرفته است و هزينه هاي کلاني نيز به مصرف رسيده است اما نتيجه لازم تا کنون بدست نيامده است. بدين خاطر متاسفانه نقدهاي بسيار جدي بر روند جستجوي صلح در كشور وارد است. يكي از نقدهاي جدي كه بر موضوع جستجو و تلاش براي صلح وارد مي باشد اينست كه باورمندي و صداقت دو جانبه در اين امر وجود ندارد. قبل از همه با همه هياهو و تبليغات وسيعي كه براي صلح در كشور جريان دارد، ولي متاسفانه باورمندي به صلح فراگير نيست. يعني تمام طرف هاي قضيه به صلح باور ندارند. هر يک از طرف هاي قضيه مي خواهند که از سکوي صلح به امتيازات و مطالبات محدود خود دست يابند. حال آن که اهداف صلح يک هدف کلي بوده و منافع و مصالح عمومي در سطح کشور و منطقه را دربر مي گيرد.

نقدي ديگري كه بر روند جستجوي صلح مي توان وارد نمود اينست كه هيچگونه ميكانيزم و برنامه روشن و جامع درباره آن وجود نداشته و ندارد. اولويت ها و معيارها هرگز مورد بحث قرار نگرفته اند. تعهد و توانايي كساني كه اين پروسه را بايد به پيش ببرند مورد تجزيه و تحليل قرار نگرفته است. جامعيت و تناسب آن درباره برآورده شدن منافع ملي به ارزيابي نشده است. كساني متصدي چنين مسئوليت خطير و سرنوشت ساز گرديده اند كه به هيچ وجه شايستگي و لياقت آن را از هيچ نظري نداشته و ندارند.

سخن آخراينست که تامين امنيت و دسترسي به صلح از ضروري ترين و مبنايي ترين نيازمندي هاي کشور بشمارمي آيد. افغانستان هنوزهم به دليل وجود بحران و چالش هاي پيچيده با دشواري هاي متعددي  مواجه مي باشد. وضعيت نامطلوبي که بر تمامي عرصه هاي زندگي اجتماعي و سياسي تاثيرمنفي برجاي گذاشته است, علاوه بر تضييع وعدم دسترسي به حقوق اوليه انساني و شهروندي روند حرکت بسوي يک زندگي اميدوارانه و انرژي بخشيدن به چرخه سازندگي و تقويت روحيه بالندگي را با رکود مواجه گردانيده است. در اين ميان نقض آشکار و پياپي کرامت و حقوق انساني از پيامدهاي تاسفبار ادامه بحران و تداوم خشونت در کشورمي باشد. گستره وعمق بحران موجود به اندازه اي است که نگراني جدي مردم افغانستان و جهانيان را برانگيخته است. به همين جهت تلاش و کوشش هاي متعددي در زمينه تامين امنيت, استقرار صلح , رفع خشونت و پايان بخشيدن به بحران موجود بکار افتاده است. در اين راستاهم حکومت افغانستان و هم جامعه جهاني و نهادهاي مدني و سياسي و حقوق بشري در داخل و خارج از کشور کوشش ها و تلاش هاي بي وقفه اي را درپيش گرفته اند.

بر اساس منطق مذاکره و مصالحه و تجاربي که در اين راستا وجود دارد, امنيت و صلح هنگامي قابل دسترسي خواهد بود و بر دوام آن مي توان اعتبار کرد که روند ياد شده بايستي بر اصول و شفافيت هاي لازم و قطعي استوار باشد. يعني اين که هم باورمندي وجود داشته باشد؛ هم تعهد و اجماع ملي و منطقه اي و بين المللي برآن شکل گرفته باشد؛ هم ميکانيزم هاي آن دقيق و با درنظرداشت واقعيت ها و تهديدهاي موجود چيده شود. بنابراين در اقدام هاي صورت گرفته روند صلح و مذاکره با مخالفين, دولت افغانستان و جامعه بين المللي و قدرت ها و کشورهاي ذي دخل و ذي نفع مسئوليت دارند ميکانيزم عملي و تطبيقي را بگونه اي روي دست گيرند که اصل شفافيت, مشارکت ملي, دست آوردهاي قانون اساسي, ارزشهاي حقوق بشري, آزادي بيان, احساس و خواست عدالت خواهانه قربانيان در بوته فراموشي و غفلت قرار نگيرد.

 

دیدگاه شما