صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

گروه طالبان؛ رهبر جديد اما رويكرد قديم

-

گروه طالبان؛ رهبر جديد اما رويكرد قديم

ملا اختر محمد منصور، رهبر تازه و جديد گروه طالبان، انتخاب شده است. گرچند مخالفت هاي از درون اين گروه، در برابر رهبري ملاي تازه ابراز مي گردد، اما با توجه به توان نظامي كه او در جبهات دارد، به نظر مي رسد، حلقه اش را به عنوان حلقة مسلط مطرح كرده و ناراضيان را راضي يا بردارد. گپ و گفت ها بر اين بود كه ملا اختر محمد منصور، گرايش به سمت گفت و گوي سياسي داشته، پيام عيدي ملاعمر را تهيه كرده است و نمايندگان آن گروه كه با نمايندگان حكومت در پاكستان نشست داشتند نيز به امضاي او شركت كرده بودند.

     بنابراين، با اين كه از روابط نزديك او با پاكستان ابراز نگراني مي گرديد و برخي او را سرباز بدون «لباس مخصوص» پاكستان خواندند، اما اميدواري هايي و تصورها و پندارهايي وجود داشت   كه با رهبر شدن اش گفت و گوي سياسي جان تازة گيرد و اين كاروان هرچه سريع تر به سمت سرمنزل مقصود حركت كند.

اما ملا اختر منصور، پيام را صادر كرده كه بر رويِ پندارها، تصورها و برداشت هاي گذشتة نسبت به خودش، خط بطلان كشيده است. در پيام ويديويي كه نشر شده، او گفت و گوهاي سياسي و مذاكره را شايعه سازي و توطئه اي دشمنان مي داند و بر تداوم نبرد تا نيل به هدف و مقصود كه همانا تاسيس نظام سياسي منظو، در كشور است، تاكيد مي ورزد. اما در فاز ديگر سخنان اش بحث مذاكره را اشارتا مطرح كرده و بر پيروي و رفتار مطابق با شريعت تاكيد مي كند. بدين معنا كه اگر قرار است مذاكره اي صورت گيرد، بر اساس شريعت خواهد بود.

پس در اين وضعيت و گيرودار، دورنما و چشم انداز گفت و گوي سياسي با آن گروه مشخص نيست.

حالا اين نوشتار به دنياي مذاكرات سياسي سر نمي زند و مي خواهد از زاوية ديگر بحث را مطرح كند و آن اين كه ملا اختر منصور، جنگ و نبرد را به عنوان رويكرد نخستين و اصيل تعيين كرده و مذاكره را در حالت دوم مطرح مي كند. اگر اشتباه نشود نظر ملا اختر اين است كه بايستي از رهگذر نبرد و جنگ و به گفتة آنان شمشير با حكومت سخن زد و اعمال فشار كرد، تا اين كه صحنه بر حكومت و حكومتيان تنگ و تنگ تر گرديده و تسليم شوند.

   اين رويكرد را همة دولت ها و ارتش هاي جهان در طول تاريخ سياسي دنبال كرده اند و بحث نهادينه شده و جا افتاده است. هر دو طرف نبرد و تخاصم، نهايت تلاش شان را به خرج داده و اعمال فشار مي كنند، تا دشمن شان را وادار به گذشتن از آرزوها و ايده هاي خود و گذاشتن سلاح، ترك جنگ و نبرد و پذيرفتن قدرت طرف، نمايد. در زمان كه در دو طرف دو دولت يا دو گروه مي جنگند، اما دروازه هاي گفت و گو و مصالحه به روي دشمن باز بوده و مي تواند با تسليم شدن در برابر قدرت حريف جان اش را نجات داده و زندگي جديد براي اش رقم زند.

به نظر مي رسد كه رويكرد ملا اختر چنين است. هدف، تاسيس نظام سياسي توتاليتر و اقتدارگرايانه در كشور است. جهت تحقق و عملي كردن اين هدف، نبرد و جنگ را ادامه مي دهند. در نتيجه دشمن شان نا بود مي شود و يا از رويِ ضعف سري تسليمي فرود مي آورد.

اين سياست و رويكرد گروه طالبان است. سياست كه در طول چهارده سال گذشته دنبال كرده اند و اگر در روزهاي اخير نرمش نسبي نشان داده و يك بار حاضر شده اند با نمايندگان حكومت به گفت و گو بنشينند، بيشتر شبيه تاكتيك جهت خريد زمان و نفس چاق كردن و يا تحقق هدف هاي سياسي استخباراتي بازيگران دست اول بوده است.

گرچند هدف و مقصود طالبان اشتباه، روش و شيوة جنگي آنان خطا، پاداش منظورة آنان عصيان در برابر خدا و خدمت آن ها به كشور، جنايت در برابر انسان هاست، اما رويكرد(نوع نگاه به طرف) را كه برگزيده اند، منطقي مي نمايد و هر دولت و گروهِ چنين نگاه مي كند. ممكن است استثنائات وجود داشته باشد كه يك طرف از توان نظامي خودش كار نگرفته و بر دشمن اش ترحم و حتي ابراز احساسات و خوش بيني نمايد.

بدون ترديد، يكي از آن دولت هاي استثنايي حكومت كشور است. در طول چهارده سال كه گروه طالبان قد علم كرده و جنايت مي كنند، نبرد آنچناني كه بايد صورت مي گرفت نگرفته است. هزاران سرباز نظامي خارجي با امكانات مدرن زميني و هوايي وجود داشت و هزاران سرباز نظامي و امنيتي كشور در عرصه وجود داشتند و دارند، اما طالبان همچنان قدرتمند و چالش بر انگيز و حتي چالش بر انگيز و قدرتمندتر نيز شده اند.

حقيقت امر اين است كه آقاي كرزي توانايي هاي نظاميان را فدا و قرباني گفت و گوي سياسي كرد.

 محدوديت هاي بر ارتش وضع كرد، شهداي شان را به صورت جدي و بايد، ارج ننهاد و افراد را كه سربازان در ميدان هاي نبرد دستگير مي كردند، با بذل و بخشش مقام رياست جمهوري و دستگاه قضايي مواجه شده و رها مي شدند.

گرچند رييس جمهور غني گه گاهي از قاطعيت، صلابت و برخورد شديد با دشمنان كشور سخن مي زند، اما دو مشكل عمده وجود دارد: نخست اين كه آن جديت، صلابت و قاطعيت تا هنوز در ميدان عمل ديده نشده و ممكن است تبليغاتي و جهت فريفتن افكار عمومي باشد، و دوم اين كه نوع نگاه رييس جمهور به طالبان و تعريف كه از دشمن دارد، مانع برخورد شديد و قاطع مي گردد.

ايشان باورمند است كه نا امني هاي كشور و نيروهاي كه سرزمين ما را نا امن كرده اند، از افغانستان نيستند بلكه از كشورهاي منطقه اي حتي از كشورهاي عضو سازمان شانگهاي آمده اند.

 از يك منظر اين بحث مي تواند درست باشد.

يعني هيچ كسي نمي تواند حضور شورشيان كه تابعيت كشورهاي منطقه و آسياي مركزي را دارند، ناديده گيرد، اما آن ها هرگز تنها نخواهند بود. سيل بزرگ از تابعان سرزمين خود مان با آنان همراه اند و راه بلد آن ها هستند. زمينه هاي حضور و فعاليت را فراهم مي كنند.

پس با رويكرد دنبال كردن گفت و گوي سياسي اما با سردكردن جنگ و برخورد نه چندان جدي، صلح به معناي كه مورد نظر ماست و به شهروندان نگران كشور اطمينان و قول وفاداري به ارزش ها كه دادهه شده است، تامين شدني نخواهد بود.

اي كاش حكومت مانند ديگران، با جديت، قاطعيت و شدت از حالت جنگ دفاعي خارج شده و طالبان را در هيچ جايي از كشور امان نمي داد و سركوب شان مي كرد. در اين صورت آن گروه احساس ضعف كرده و خود به گفت و گوي سياسي و ترك جنگ اما بدون هيچ امتياز روي مي آوردند.

 

دیدگاه شما