صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

حکومت و تغییر موضع در برابر مخالفان

-

حکومت و تغییر موضع در برابر مخالفان

سرانجام پس مدت ها در پي مبهم بودن ملاعمر رهبر گروه طالبان، مقام هاي پاکستاني اعلام داشتند که وي دو سال و چند ماه قبل در بيمارستاني جان داده است. اعلام مرگ ملاعمر از سوي طرفداران وي نيز با ارائه ديدگاه هاي مختلف و متفاوت درباره مرگ وي و نيز جانشيني او مورد تاييد قرار گرفته است.

اما مهم ترين نکته در مورد مرگ ملاعمر، مسئله گفتگو و مصالحه ميان مخالفين و به ويژه طالبان با حکومت مي باشد. واقعيت قضيه اين است که چگونگي مرگ ملاعمرپرسش ها و ابهام هايي را درمورد آينده روند صلح و گفتگو ميان حکومت و مخالفين به وجود آورده است. هرچند کارشناسان در اين باره ديدگاه هاي متفاوت و حتا متضادي را ارائه داده اند اما واقعيت اين که هنوز نمي توان بطور مشخص دريافت که روند مذاکره و صلح به کدام سوي جهت خواهد يافت و دچار چه سرنوشتي خواهد شد. چنانچه عده اي بدين باور هستند که اعلام مرگ ملاعمر در چنين شرايطي و به گونه مرموز خود نشانه روشني است مبني بر اين که فضا و روند به نفع مذاکره و مصالحه تغيير يافته است. به معناي ديگر طالبان و حاميان آنان به اين نتيجه رسيده اند که روند گذشته ديگر کاربرد لازم را براي تامين منافع آينده شان ندارد بنابرين بايد در پي راهبردي جديد باشند. مسئله گفتگو و مذاکره و دست يابي به صلح يکي از بهترين گزينه ها تشخيص داده شده است. به همين دليل اين عده خوش بين نسبت به روند مصالحه و گفتگون معتقدند که ملا منصور فردي نسبتا ميانه رو به شمار مي آيد و انتخاب او بعنوان رهبر طالبان تصادفي نمي باشد و گذشته وي نيز حاکي از آنست که او اهل معامله و سياست است.

در اين ميان بعضي از آگاهان خوش بيني فوق را نداشته و نسبت به آينده روند گفتگو و مصالحه بدبين هستند. آنان بدين باور هستند که اعلام مرگ ملاعمر پس از دو سال و آن هم بصورت مرموز دقيقا هدفمندانه بوده است. يکي از هدف هاي عمده آن ايجاد اخلال در روند نسبتا مثبت صلح و گفتگوهاي اخير ميان حکومت و طالبان مي باشد. تعليق زمان برگزاري دومين نشست نمايندگان حکومت و طالبان و نيز اعلام موضع رهبر جديد طالبان و پاي فشاري بر ادامه جنگ و عدم سازش با حکومت از دلايل و نشانه هايي است که اين عده از آگاهان براي اثبات فرضيه خود بدان استناد مي ورزند.

اما نکته اي که در اين ميان مسئله صلح و گفتگو را بيش از حد پيچيده ساخته و در هاله اي از ابهام قرار داده است بر حسب ظاهر قضيه بوجود آمدن چنددستگي ميان طالبان بر سر انتخاب رهبر جديد و اعلام مواضع مي باشد. آگاهان بدين باور هستند که انتخاب رهبر جديد طالبان ممکن است از حمايت اکثريت اعضاي برجسته گروه طالبان برخوردار باشد، اما گفته مي شود که تعداد ديگري از آن ها با اين انتخاب مخالف مي باشند. بدون شک اين اختلافات بر روند مذاکره و يا گفتگوهاي صلح تأثير منفي گذاشته، ممکن است اين روند را با تأخير بيشتري مواجه سازد.

موضوعي ديگري که در اين رابطه مطرح مي باشد اين است که گفته مي شود مسئله اصلي در قضيه شخص يا اشخاص نيست. يعني اين که ديدگاه ملاعمر يا هر فردي ديگر بطور مثال ملامنصور درباره صلح و جنگ مهم نيست. مهم استراتژي است که در عقبه اين گروه و بهانه اي براي حمايت از آن و انگيزه اي براي دوام جنگ قرار دارد. بايد دريافت که استراتژيست هاي که در عقبه گروه طالبان و مخالفان مسلح حکومت قرار دارند بر کدام گزينه تاکيد مي ورزند. در صورت انتخاب گزينه مورد نظر مشکل اختلافات دروني طالبان به سادگي قابل حل مي باشد.

به هرروي اکنون با توجه به واقعيت جاري و با و جود خوش بيني ها و بدبيني ها نسبت به وضعيت موجود و به خصوص صفوف مخالفين بايد گفت که فرصت نسبي مناسبي براي حکومت افغانستان فراهم آمده است تا بتواند مواضع و ديدگاه هاي خويش را در داخل و خارج کشور و به خصوص نسبت به امر صلح و گفتگو شفاف ساخته و تقويت ببخشد. اين مسئله هنگامي مهم و اثر گذار به نظر مي رسد که حتا سخنگويان غيررسمي ‌طالبان هم معترف اند که در صفوف آنان اختلاف‌هاي جدي بر سر تعيين رهبري و انتخاب استراتژي اينده پيش آمده است. نامشروع و غيراصولي خواندن انتخاب رهبر جديد طالبان از سوي عده اي زيادي از طالبان و به خصوص خانواده ملاعمر نشانه هاي روشني از نارضايتي و بوجودآمدن اختلاف در ميان گروه طالبان مي باشد.

 بنابراين قبل از آن که دير شود و حاميان طالبان بخواهند قضيه را سامان داده و به اين چند دستگي خاتمه ببخشند، حکومت بايستي بهره برداري هاي لازم را بنمايد. اين بهره برداري حکومت موجب خواهد شد که حداقل در ميان طالبان عادي موثر واقع شده و مواضع حکومت را تقويت بخشد.

در اين راستا گزارش ها حاکي از آنست در تازه ترين رويداد نسبت به رويداد ياد شده حکومت افغانستان موقفش را تغيير داده است. خبرگزاري ها گزارش مي دهند که بدنبال، اظهارات رهبر جديد گروه طالبان، مبني بر مخالفت با گفتگوهاي صلح و ادامه جنگ، حکومت اعلام کرده است که پس از اين، با گروه طالبان و ديگر گروه هاي مسلح، صرف به عنوان «گروه هاي مسلح مخالف دولت» برخورد خواهد کرد. در اعلاميه اي که بدين خاطر از سوي ارگ رياست جمهوري منتشر شده تاکيد شده است: «دولت جمهوري اسلامي افغانستان به عنوان يگانه ممثل و برخاسته از اراده واقعي مردم افغانستان در سطح ملي و بين المللي، به قاطعيت اعلام مي دارد که هيچ حرکت موازي و متضاد با نظام سياسي کشور قابل قبول نبوده و در برابر آن با همه‎ توان و اقتدار مردمي خواهد ايستاد.».

البته اين اعلام موضع حکومت در برابر طالبان و ديگر گروه هاي مخالف با اعلام موضع هاي گذشته متفاوت به نظر مي رسد. زيرا پيش از اين حکومت طالبان و ديگر گروه هاي مخالف را برادران ناراضي يا مخالفان سياسي خطاب مي کرد. بعضي از آگاهان اين اعلاميه حکومت را يک تغيير اساسي در موضع گيري هاي ارگ نسبت به گروه طالبان و ديگر گروه هاي مسلح مخالف ياد نموده اند.

 اما حقيقت آنست که هنوز زود است که در مورد بتوان نظرنهايي و داوري قطعي را بخرج داد. اين اعلام موضع حکومت اگر دقيق و قطعي باشد بايد در بسياري از مناسبات و روش ها و سياست هاي ديگر حکومت نيز تغييراتي بوجود آيد. آيا سياست گران کنوني حاضر هستند که چنان تغييرات اساسي و گسترده اي را در مناسبات داخلي و خارجي بوجود آورند؟ بدين جهت است که ضمن اعلام خوش بيني از مواضع قاطع و روشن حکومت، بازهم بنابه دلايل و متغير هاي ياد شده منتظر بود که آيا حکومت واقعا در سياست و روش هايش با مخالفان تغييرات اساسي را وارد نموده است يا اين که يک عمل سياسي مقطعي مي باشد؟

 

دیدگاه شما