صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افزایش نگران کننده تلفات غیرنظامیان در کشور

-

افزایش نگران کننده تلفات غیرنظامیان در کشور

روزگذشته دفتر هيات معاونت سازمان ملل متحد در کابل،يوناما در تازه ترين گزارش خود از افزايش بي‌پيشينه و نگران کننده تلفات غيرنظاميان در کشور خبر داد.

 اين نهاد در گزارش شش ماه اول سال 2015 خود آورده است که درگيري‌ها در افغانستان هم چنان عامل افزايش تلفات غيرنظاميان مي باشد و آمار تلفات «برابر يا بيشتر» از همين مدت در سال گذشته بوده است.

يعني اين که کشتار غيرنظاميان در نيمه اول سال روان ميلادي برابر تمام سال ميلادي گذشته، افزايش داشته است. اين گزارش بصورت مشخص ياد آور شده است که در شش ماه از اول سال جاري ميلادي يعني تا ماه جون، تعداد کشته شدگان غيرنظامي به 1592 نفر و شمار زخمي‌هاي غيرنظامي به 3329 رسيده که نسبت به سال گذشته يک درصد افزايش را نشان مي‌دهد.

براساس اين گزارش عامل عمده يعني نود درصد کشتار غيرنظاميان، درگيري هاي زميني، انفجارها، حملات انتحاري و قتل‌هاي هدفمند بوده است.

 از ديدگاه نمايندگي سازمان ملل افزايش کشتار غيرنظاميان دو مسئله را فوري تر مي سازد. نخست اين که اين کشتار بسيار نگران کننده و غير مترقبه مي باشد. دوم اين که براي رفع اين نگراني و پايان بخشيدن به کشتار غيرنظاميان هرچه زود تر بايستي جنگ قطع گرديده و طرف هاي درگير تن به مصالحه و آشتي بدهند.

به باور نماينده سازمان ملل متحد در کابل غير نظاميان افغان مدت هاست که از اين جنگ ويرانگر رنج مي برند.

به گونه اي که طبق اين گزارش، عواقب ناگوار اين خشونت ها عليه غيرنظاميان بايد به طور بارز، نياز فوري به صلح را تقويت کند.

وي در ادامه به اين نگراني خود افزوده است که مبادا تا زمان قطع جنگ و دست يابي به صلح احتمالي ميزان تلفات غيرنظاميان هم چنا سيرصعودي بيابد، بنابراين او تاکيد کرده است که تا برقراري صلح، طرف‌هاي جنگ بايد قوانين بين‌المللي بشردوستانه را رعايت کنند تا تاثيرات جنگ بر غيرنظاميان به حداقل برسد.

هم چنين در اين گزارش تصريح گرديده است که افزون بر اين که عامل عمده تلفات غيرنظاميان جنگ و انفجار ها و انتحاري ها مي باشند، در اين ميان يافته ها نشان مي دهند که عناصر ضد دولتي عامل هفتاد درصد تلفات غيرنظاميان هستند و سهم گروه هاي مخالف مسلح در تلفات غيرنظاميان در مقايسه با ساير طرف ها هم چنان زياد است.

 اين گزارش ميزان نقش نيروهاي خارجي را يک در صد دانسته و و عامل پانزده درصد تلفات غيرنظاميان را نيروهاي امنيتي افغان اعلام داشته است.

 ده درصد ديگر تلفات غيرنظاميان به هيچ گروهي نسبت داده نشده و يوناما فکر مي کند که عامل چهار درصد ديگر انفجار مهمات بازمانده از دوران جنگ هاي داخلي بوده است.

قابل يادآوري است که طبق اين گزارش از ميان غيرنظاميان، زنان بيشترين آسيب را يعني رقمي حدود بيست و سه درصدي را متحمل گرديده اند و ميزان تلفات کودکان نيز سيزده درصد افزايش داشته است. بايد ياد آورشد که افغانستان در طي چهار دهه گذشته ميدان نبردهاي خونين ميان مخالفان مسلح دولت و نظاميان افغان و خارجي بوده است.

 اما متاسفانه آمار دقيق تلفات غيرنظاميان در اين سال ها در دست نيست.اما حال پرسش اساسي اين است که هدف عمده از کشتار مردم غيرنظامي چيست؟ وقتي جان ده ها کودک وزن و انسان هاي عادي که براي خريد و انجام امور روز مره زندگي، با انجام عمليات هاي نظامي و انتحاري و نيز حملات کور گرفته مي شود کدام هدف نظامي و حکومتي و يا موقعيت استراتژيکي آماج قرار مي گيرد؟

ديگر اين که آيا جان انسان ها تا بدين اندازه بي ارزش شده است که براي رسيدن به هرهدفي از وقوع چنين کشتارهايي نبايد اباء داشت؟ به نظر مي رسد که چنين کشتارهاي فجيعانه اي در هيچ آيين و مسلکي جايز دانسته نشده است.

با اندک نظري بر نصوص و متون ديني مي توان دريافت که کشتار انسان هاي بي طرف به هيچ وجه جايز دانسته نشده است، در اين مورد بخصوص زمان‌ها و مکان‌هايي وجود دارند که از حرمت و قداست برخوردارند.

 اين رويدادهاي خونين، نمادي از شدت و عمق مسخ‌شدگي چنان جريان‌ها و اشخاص بي هويتي است که بدروغ و به بهانة تأسيس حکومت و خلافت اسلامي ، جان بندگان خدا را هدف گرفته اند.

 از سوي ديگر حکومت مسئوليت دارد که در ارتباط به حفظ جان مردم نهايت تلاش خود را بکار گرفته و روش هاي مناسب و مصئونيت بخش را روي دست گيرد. همينطور که در اين گزارش اشاره گرديده است بخشي از تلفات غيرنظاميان به نيروهاي داخلي و خارجي ارتباط مي گيرد. اينان نيز مسئوليت دارند که در مقابله با دشمنان و نيز نحوه مبارزه با مخالفين اصول انساني و رعايت حفظ جان مردم غيرنظامي را در نظر داشته باشند.

روي ديگر اين وقايع خونين دست داشتن سازمان هاي استخباراتي بيگانه است که از طريق مخالفين مسلح و گروه ها و اشخاص ه سعي دارند به هر قيمت ممکن ناامني و خشونت را در کشور دامن بزنند. دشمنان صلح و ترقي افغانستان هرگز نمي خواهند که مردم ما پس از سال ها بحران اينک روي خوش از زندگي خويش ببينند.

 بنابراين بدون کم ترين ترديد دست آلوده سازمان هاي استخباراتي را مي توان در طرح ريزي و تحريک عمليات هاي خونين و فاجعه بار بوسيله عناصر مسخ شده و تروريست مشاهده کرد.

مسئله ديگر سکوت و بي تفاوتي کساني و نهادهايي است که وجهه و اعتبار سياسي و يا ديني دارند اما در اعتراض جدي و قاطع به چنين اقدام هاي تروريستي مهر سکوت برلب زده و حتا در مواردي سعي در تبرئه تروريست ها و جنايتکاران دارند.

در اين ارتباط حداقل انتظاري که از علماي جهان اسلام و منطقه و کشور و نيز نهادهاي حقوق بشري جهان و کشور و هم چنين حکومت وجود دارد اين است که با صراحت تمام و قاطعانه و بصورت گسترده اين کشتار ها را محکوم ساخته و آن را مغاير با احکام و آموزه هاي دين مبين اسلام اعلام دارند و افزون برآن روش هاي جهت جلوگيري از آن را روي دست گيرند.

 

 

دیدگاه شما