صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

روزهای که خورشید خون می گرید؛ چرا؟

-

روزهای که خورشید خون می گرید؛ چرا؟

روز گذشته کابل پايتخت کشور براي چندمين بار طي سه روز متوالي شاهد وقوع رويدادهاي خونين انتحاري بود. روز گذشته مهاجم انتحاري خود را در در دروازه ورودي ميدان هوايي بين المللي کابل منفجر ساخت. طبق گزارش منابع تا لحظه گزارش در اين انفجار چهار پوليس کشته و شماري از نيروهاي پوليس و مردم عادي زخمي شده اند، بنابه اظهارات مقام هاي امنيتي يک موتر مملو از مواد مفجره به سرعت زياد مي خواست وارد ميدان هوايي شود، اين موتر قبل از اين که وارد ميدان شود، مواد منفجره جاسازي شده خود را در نزديک قراول اول ميدان هوايي منفجر کرده است. همانطور که در آغاز اشاره گرديد کابل از نخستين ساعت روز جمعه گذشته به اين سو شاهد چندين حمله نيرومند بوده است، در اين انفجارها بيش از پنجاه نفر کشته و اضافه از چهارصد نفر ديگر زخمي شده اند.

در همين حال گزارش شده است که ديروز در ساختمان ولسوالي گرشک ولايت هلمند نيز حمله انتحاري رخ داده است که هنوز از ميزان تلفات و زخمي هاي آن چيزي در رسانه ها به نشر نرسيده است.

 اين سلسله انفجارها در ادامه حمله هاي انتحاري است که در برخي از ولايات کشور نيز از چند روز بدين سوي شدت يافته است. چنانچه مقام‌هاي محلي در ولايت قندوز در شمال کشور تاييد نموده اند که طي يک حمله انتحاري در ولسوالي خان آباد ولايت قندوز شمار زيادي از مردم عير نظامي و پوليس جان خود را از دست داده اند.

در مجموع با توجه به رويدادهاي خونين اخير در کشور و به خصوص در کابل در حقيقت خورشيد هرروز با رنگ خونين طلوع مي نمايد.

انفجار مرگباري که در منطقه شاه شهيد رويداد و بخش‌ هاي وسيعي از کابل را لرزاند، و کشته ها و زخمي هاي سنگيني را که بر جاي نهاد، هنوز شوک اين انفجارِ تکان دهنده از اذهان عموم برطرف نشده بود که روز بعد بازهم حمله انتحاريِ ديگري بر آکادمي پوليس در حوزه پنجم پوليس و نيز حملة ديگر بر کمپ نظاميان خارجي در منطقة قصبة کابل رخداد. روزهاي سختي که بر کابليان و مردم ما در سراسر کشور ميگذرد پرسش هاي گوناگوني را در ذهن و خاطره شهروندان بوجود آمده است که چه کساني و با کدام انگيزه و هدف در پشت ماجراهاي چنين خونين قرار دارند؟ هر چند بخشي از اين رويدادهاي خونين را طالبان به عهده گرفته اند اما پرسش هاي اساسي هم چنان باقي است. مقام هاي رسمي نيز تاکنون در برابر اين رويدادها پاسخ روشن و قاطعي ارائه نداده اند.

هم چنين چند روز پيش گزارش مفصلي از سوي نمايندگي سازمان ملل در کابل به نشر رسيد که در آن نسبت به افزايش شديد و غيرمترقبه تلفات غيرنظاميان طي شش ماه اول سال روان بصورت جدي اظهار نگراني شده بود. دفتر هيات معاونت سازمان ملل متحد در کابل،يوناما در تازه ترين گزارش خود از افزايش بي‌پيشينه و نگران کننده تلفات غيرنظاميان در کشور خبر داد. اين نهاد در گزارش شش ماه اول سال 2015 خود آورده است که درگيري‌ها در افغانستان هم چنان عامل افزايش تلفات غيرنظاميان مي باشد و آمار تلفات «برابر يا بيشتر» از همين مدت در سال گذشته بوده است.

 

واقعيت امر اين است که مردم افغانستان و بخصوص مردم کابل که همواره زخم ديده‌اند و رنج کشيده اند از ادامه چنين وضعي به شدت ناراضي بوده و به جان آمده اند. آنان ديگر توان تحمل دادن قرباني هاي بي شمار را ندارند. از جانب ديگر وضعيت انفعالي و ناتواني حکومت در تامين امنيت شهروندان و حتا عدم احساس مسئوليت لازم از سوي آنان بيش از هرچيزي مردم را خسته و عصباني ساخته است.

 اين که مقام هاي حکومتي زماني مردم را به دست يابي به صلح خوش بين و خوشحال مي سازند، و زمان ديگر به تغيير رويه مخالفان و حاميان خارجي شان؛ و در چنين هنگامه هايي که موج انفجار جان مردم را ستانده و امنيت شان را سلب نموده است ، مقام هاي حکومت انگشت اشاره خود را فقط به آن سوي مرزها اشاره مي نمايند ديگر اعتماد و باوري ندارند.

 زيرا مردم خود شاهد هستند که دولت مردان حکومت وحدت ملي به جاي سروسامان دادن به وضعيت کلي کشور فقط به فکر تقسيم چوکي ها و منصب ها بر اساس سهميه هاي شخصي و جناحي هستند. مردم به روشني مي بينند که رئيس جمهور و رئيس اجرائيه چگونه در پي هم و در کمين هم هستند تا با استفاده از غيبت و سفر يکديگر امتيازها و موقعيت ها را به سود خويش تغيير جهت دهند!

به هر روي واکنش خنثا و بي اثر مقام هاي حکومتي در ارتباط با پرسش هاي مطرح شده در ذهن مردم و نيز در ارتباط با تامين امنيت و پيداکردن عامل يا عاملين آن به رجز خواني ها و شعارهاي ميان تهي بدل شده است که هيچگونه توجيه عقلاني و مديريتي ندارد. بلکه بيش از پيش وضعيت آشفته و نگران کننده کنوني را به نمايش ميگذارد. زيرا از يک سوي مسئولين وقوع اين روي دادها را به مانور جنگي و قدرت نمايي طالبان پس از مرگ ملاعمر نسبت مي دهند. در همان حال بخش ديگر از مقام ها اين کشتارها به کارکرد و دسيسه پاکستاني ها نسبت مي دهند.

 هم چنين عده اي بدين باور هستند که اين رويدادهاي خونين در جهت تثبيت موقعيت رهبري مولوي منصور و پوشاندن اختلافات دروني طالبان عنوان کرده اند. هم چنين براي پيگيري قضايا بصورت ظاهر جلسات پياپي امنيتي داير گرديده و کميسيون هاي ويژه تشکيل داده مي شود نتيجه و دست آوردهاي آن تاهنوز براي هيچ کسي آشکار نشده است. به هر صورت حکومت در هر حالتي مسئوليت دارد که در ارتباط به حفظ جان مردم نهايت تلاش خود را بکار گرفته و روش هاي مناسب و مصئونيت بخش را روي دست گيرد. همينطور که در اين گزارش اشاره گرديده است بخشي از تلفات غيرنظاميان به نيروهاي داخلي و خارجي ارتباط مي گيرد. اينان نيز مسئوليت دارند که در مقابله با دشمنان و نيز نحوه مبارزه با مخالفين اصول انساني و رعايت حفظ جان مردم غيرنظامي را در نظر داشته باشند.

 از جانب ديگر نمي توان ترديد داشت که در اين وقايع خونين سازمان هاي استخباراتي بيگانه هم دست دارند که از طريق مخالفين مسلح و گروه ها و اشخاص ه سعي دارند به هر قيمت ممکن ناامني و خشونت را در کشور دامن بزنند. دشمنان صلح و ترقي افغانستان هرگز نمي خواهند که مردم ما پس از سال ها بحران اينک روي خوش از زندگي خويش ببينند. نهادهاي امنيتي در اين ارتباط مسئوليت جدي دارند که براي خنثا ساختن دسيسه هاي آن ها مسئولانه و قاطع برخورد نمايند.

در نهايت اين که با در نظرداشت شرايط نگران کننده کنوني کشور و افزايش ناامني مسئولين کشور در آستانه يک تصميم تاريخي و تعيين کننده قرار دارند.

آنان نمي توانند که سرنوشت مردم و کشور را به همين سادگي بدست حوادث سپرده و خود مشغول تقسيم قدرت و منصب باشند. اگر آسمان مردم ما براي هميشه خون گرفت و خورشيدش تارگرديد، مقام هاي حکومتي بايد بدانند که روزگار آنان هم به تيرگي کشانيده خواهد شد.

 

دیدگاه شما