صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۳۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پاشنه آشیل مشکلات کجاست؟

-

پاشنه آشیل مشکلات کجاست؟

در روزهاي اخير چالش هاي موجود در جامعه به اوج خود رسيده است. اگر در سال هاي گذشته مسئله ناامني و فساد اداري بعنوان مهم ترين مشکلات کشور و حکومت ياد مي شدند و در اولويت قرار داشتند؛ در دو سال اخير و به خصوص روزهاي اخير افزون بر مسئله تشديد ناامني ها و ناآرامي ها در پايتخت و ولايات، مسئله بيکاري مفرط و فقر شديد و روبه گسترش و نيز از هم گسيختگي آشکار در امور اداره و حکومتداري در جامعه و حکومت بيش از پيش خود نمايي مي کند. چنانچه قضيه را از مسايل اجتماعي دنبال نماييم فقط يک توقف کوتاه در مقابل رياست صدور پاسپورت و چند سفارت خانه خارجي همجوار در کشور، سيل جمعيت که شمار شان هرروز از يک تا سه هزار بيرون است گواه آنست که وضعيت اقتصادي جامعه تا به چه اندازه خراب و نابسامان است. بيکاري دوامدار و فقر شديدي که زندگي مردم را به کام خود فرو برده است عده اي زيادي از هم وطنان را مجبور ساخته است که راه غربت و آوارگي را در پيش بگيرند. در واقعيت امر مردم افغانستان پس از سيزده سال دوباره به نقطه اول بحران و آوارگي و غربت برگشتند. در ميان اين خيل کثير کساني که آماده فرار از کشور هستند مي توان افرادي را از طيف هاي مختلف جامعه مشاهده کرد. دانشجويي که عزم ترک تحصيل کرده و آينده تحصيل و فراگيري دانش را در کشور بي موجب و وقتي کشي مي داند، همينطور کارمندي که معاش ناچيز دولتي آن هم با تاخير چند ماهه مشقت معيشت خانواده او را وادار ساخته است که راه کارگري در خارج از کشور را در پيش بگيرد، همينطور جواني که تا ديروز با شور و اشتياق در صفوف پوليس ملي براي تامين امنيت و ثبات کشور مشتاقانه حضور داشت و مي رزميد، اما اينک به دليل تنگناي معيشت و تبعيض و عدم احساس مسئوليت مسئولان رده بالا در برابر حفظ جان آنان و.... مجبور شده است که راه خارج را در پيش بگيرد. براي تمثيل بيشتر اين وضعيت در يکي از صفحات اجتماعي فردي موضوعي را مربوط به يکي از فاميل هاي نزديک خود نوشته بود که واقعا تکان دهنده است: کارمندي به همسرش ميگويد که اگر براي من کدام واقعه اي پيش آمد، فرزندانم را بين برادرانم (کاکاهاي شان) تقسيم کن. زيرا آنان توان اقتصادي اين را ندارند که همه فرزندانم را يکي شان سرپرستي نمايد. تو هم مي تواني به خانه پدرت بروي و هر تصميمي که خواستي بگير!

در ارتباط با وضعيت امنيتي کشور بقول معروف آنچه عيان است چه حاجت به بيان است. امروز هر گوشه اي از کشور جبهه جنگ است و هرکوچه اي و چهار راهي هدف انتحاري. وضعيت چند روز اخير در کابل نشان داد که وضعيت امنيتي تا چه اندازه شکننده است. مضاف بر اين ها مسئله ناامني راه هاي مواصلاتي کشور هم چنان بر سرجاي خود باقي است. هنوز شمار زيادي از هم وطنان ما در شمال و جنوب، شرق و غرب کشور در مسير راه ها به وسيله مخالفين و عناصر راهزن به گروگان گرفته شده و سپس به قتل مي رسند.

از لحاظ آشفتگي و ناکارآمدي اداري همين جمله بس که گفته شود چيزي بنام اداره وجود ندارد. هر مقام و هرکسي هرچه بخواهد انجام مي دهد. هرتعلل و غفلتي و عدم انجام وظيفه اي که امکان داشته باشد صورت مي گيرد، اما هيچ مرجع جدي و مسئول وجود ندارد که بازخواست نمايد. وضعيت آشفته اداري در کشور کاملا به شهر بي پرسان صدق يافته است. چنانچه صفحه بازگويي نابساماني ها به صورت جزئي يادشود مثنوي هفتاد من کاغذ مي خواهد که از گنجايش اين صفحه و نوشتار بيرون است. آنچه گفته آمد چکيده آن بود و از اين چکيده تو بخوان حديث مفصل!

اما بايد پرسيد که چرا چنين است؟ چرا وضعيت کشور اگر بهبود نمي يابد از گذشته نبايد بدتر شود! چه کاستي و چه مشکلي وجود دارد؟ آيا همانطور که زبانزد عام و خاص گرديده است دست اندازي هاي بيروني مانع سامان يافتن اوضاع گرديده است؟ آيا تروريست ها و مخالفين مانع ثبات و دوام ناامني هستند؟ آيا نبود بودجه سبب رکود اقتصادي و عدم اجراي پروژه هاي اقتصادي و رونق گرفتن چرخه اقتصاد کشور گرديده است؟ چه چيزي سبب آشفتگي و بي نظمي در دستگاه حکومتي گرديده است؟

 بدست آوردن پاسخ سوال هاي ياد شده هم آسان است و هم دشوار. پيداکردن اين پاسخ ها از آن جهت آسان است که تقريبا عامل و دلايل بسياري از نابساماني ها روشن و مشخص است، اما از آن جهت دشوار است که اراده و نيتي قاطع و دل سوزانه وجود ندارد که زحمت فهم اين پرسش ها را بخود بدهند و راه حلي را براي آن تدوين نمايند!

به هر صورت در ريشه يابي مشکلات و نابساماني هاي ياد شده ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد که به اختصار اشاره مي گردد. برخي از کارشناسان تشکيل حکومت وحدت ملي را يک ساختار نامتجانس از دو گروه رقيب سرسخت انتخاباتي مي دانند، به همين جهت و بخاطر رقابت‎ها بر سر کسب قدرت ميان دو جناح از يک‎سو و کاهش کمک‎هاي جهاني از جانب ديگرسامان يافتن اداره و تشکيل يک حکومت خوب بعيد به نظر مي رسد و دسترسي به آن بيش از همه دشوارتر.

هم چنين عده اي ديگر از آگاهان امور به موارد مختلفي اشاره دارند که هرکدام باعث ضعف حکومتداري خوب گرديده است. مسايلي از قبيل درک نادرست از وضعيت جاري در داخل کشور و در سطح منطقه و جهان، ساختارهاي فرسوده پيشين، عدم پيگيري فرمان‎ها و... که هرکدام فاکتورهايي هستند در تشديد نابساماني و آشفتگي جامعه و کشور موثر مي باشند. چنانچه بعضي از کارشناسان اشاره دارند که حکومت وحدت ملي با همه ادعاهاي بلند بالا و تعهداتي را که خودش اعلام داشته است تا حال نتوانسته يکي از وعده‎هاي خود را در زمان معين آن عملي سازد. صدور فرمان‎هاي پي‎هم و عملي نشدن آن‎ها، حيثيت فرمان‎ها و جايگاه حقوقي حکومت را به شدت تنزيل داده و به عتبار آن لطمه زده است. نبود تصميم واحد و عدم هماهنگي در حکومت عامل ديگري است که ريشه برخي از مشکلات ياد شده ذکر مي شود. بطور مثال وقتي براي تأمين امنيت هرکدام از مقام هاي حکومت ساز منحصر به فرد خود را مي‎نوازند و هرکسي راه کار مختص به خويش را پيشکش مي‎کند، طبيعي به نظر مي رسد که نتيجه مطلوب بدست نيامده و بلکه زمينه و فرصت را براي مخالفين مساعد مي گرداند. به نظر مي رسد هريک از عوامل و زمينه هاي که در اين نوشتار يادشده است مي تواند در نابساماني وضعيت موجود اثر گذار باشند. اما آنچه نگارنده بر آن تاکيد دارد و عامل اصلي و سنگ زيرين ناتواني و بي کفايتي مسئولان مي داند اين است که متاسفانه روحيه ملي و احساس مسئوليت پذيري و پاسخگويي در امر انجام وظيفه و در برابر مردم وجود ندارد. در گريز از اين ويژگي هاست که تعلل و سهل انگاري و غفلت وظيفه اي و عدم مسئوليت پذيري توجيه پيدا نموده و راه را بر هجوم نابساماني ها مي گشايد.

 

 

دیدگاه شما