صفحه نخست » مقالات » انتظارات سیاسی دوستانه
انتظارات سیاسی دوستانه
- عبدالرحمن فهيمي
سياست، قدرت و منفعت از جمله مفهومهاي هستند که «رقابت، بازي و کشمکش» را تداعي ميکنند. در سياست داخلي، احزاب سياسي و نخبگان تاثيرگذار برسر کسب قدرت بينهم رقابت کرده و گاها کشمکشهاي سياسي را تجربه ميکنند. هدف، مشابهاست. همه در صدد کسب قدرت هستند. اما از آنجاي که فقط يکحزب و جريان ميتواند قدرت را در دست داشته باشد، رقابت و بازيهاي سياسي شکل ميگيرد. سرانجام يکي از احزاب برنده شده، قدرت را در دست ميگيرد و احزاب ديگر، خود را براي انتخابات بعدي آماده ميکنند. در سياست داخلي، ممکناست برخي از احزاب سياسي و نخبگان تاثيرگذار قدرتخواه، مصلحتها و منفعتهاي عمومي اجتماعي را لحاظ کرده و با مطمح نظر قراردادن آن، از منفعتهاي حزبي و فردي بگذرند.
در عرصهي سياست بين الملل، رقابت جديتر و کشمکشهاي سياسي فزونتر ميباشد. براساس گفتهي «هانسجيمورگنتا» از نظريهپردازان مطرح رئاليست «دولتمحوري و منفعتمحوري» مبناي رفتار سياسي همهي واحدهاي سياسياست. منافعملي ستارهي راهنمايِ سياست خارجي ميباشد. با اينکه قواعد و قوانين بين المللي روز به روز تحکيم مييابد، اما، دولتها فقط منافعملي خود را مينگرند.
بنابراين، در موجوديت قواعد و قوانين بين المللي، و تعهد اعلامي دولتها به حرمتنهادن به استقلال سياسي و حاکميتملي همديگر و نيز تعهد به اصل خدشهناپذير مداخله نکردن، دخالت سياسي کشورها در امور همديگر، بهعنوان يک واقعيت سياسي انکارناپذيراست. گرچه که دولتها بهصورت رسمي و اعلاني با ارتش شان حمله نظامي نکرده و بهصورت هويدا دخالت نميکنند، اما، بهگونههاي مختلف و متفاوت دست به دخالت ميزنند. گروههاي تروريستي را تقويت ميکنند، جريانهاي جداييطلب را حمايت مينمايند، احزاب سياسي را که فکر سياسي همسو با کشور منظور دارد، حمايت ميکنند، تا به قدرت و تصميمگيري برسند، در پي توطئهاي سياسي در سياست بين الملل ميگردند و دهها انواع ديگر.
پس پرسش اين خواهد بود که: دولتها چگونه از استقلال و حاکميتملي خود دفاع نموده و حراست کنند؟
بهنظر ميرسد که پاسخ پرسش، شفاف، واضح و روشن است. از تمامي جنبهها و ابعاد خود را قدرتمند و توانمند کرده و دخالتهاي سياسي و توطئههاي دشمن را دفعکنند.
کشور ما از سالهايسال است که مورد توطئهاي دولتهاي خارجي قرار دارد. دولتهاي همجوار، قدرتهاي منطقهاي و حتي قدرتهاي جهاني دست به توطئههاي زده و بهصورت مستقيم يا غير مستقيم و به عبارت ديگر بهصورت آشکارا يا پنهان دست به دخالت زده اند. بريتانياي کبير، روسيه، دولتهاي عربي خاورميانه به ويژه عربستان که مدعي رهبري جهان اسلام را برسر ميپروراند، دولت ايران و پاکستان دخالت کرده اند.
دخالت سياسي خارجي در کشور به پيمانهاي بوده که تعيين کنندهي نظامهاي سياسي بوده است. امان الله خان به عنوان پادشاه نوگرايِ کشور، از اثر توطئهاي بريتانيا زير فشار قرار ميگيرد. بريتانيا حبيب الله کلکاني را از شمال کابل تقويت ميکند. در نتيجه دولت اماني سقوط ميکند. اما نادر خان را مورد حمايت قرارداده و بر عليه حبيب الله کلکاني تحريک ميکند. حبيب الله کشته ميشود و نظام بستهي استبدادي که در تعارض شديد با دولت اماني بود، تحکيم مييابد. و همين طور، نظامهاي بعدي که يکي از پي ديگري تغيير ميکند. اکنون که ما از نظام سياسي دموکراتيک برخوردار هستيم و همهي بازيگران سياسي از همديگر پذيري سخن ميزنند، به کمک دولتهاي خارجي ميسر شده است. نمي خواهم دخالت بنامم. بهتراست همکاري بنامم. پس از اثر همکاري دولتهاي خارجي بود که احزاب نظامي ـ سياسي و مجاهدين يکشبه دموکرات شدند و از تساهل و تسامح(تلرانس)، حاکميت مردم و حقوق شهروندي همهي باشندگان اين جغرافيا سخن زدند.
بههرصورت، دخالت سياسي دولتها در امور يک ديگر و توطئه، امريست که علي رغم تعهد و نکوهش در سازمانهاي بين المللي و سياستهاي اعلاني، رخت بربستني نيست. پس بايد دولتها خود را قدرتمند و توانمند کرده و آمادهي دفع هرنوع تهديد، توطئه و دخالت باشد.
روز گذشته مراسم بزرگداشت از هفتهي شهيد برگزار شده بود. طبق معمول سخنرانهاي اين محفل، بحث علمي سياسي نميکنند. با گفتن چند کلمهاي احساسي و عاطفي و با اتحاف دعاء، به موضعگيريهاي سياسي ميپردازند. هرکس ماهي مقصود خود را ميستاند. يکي حکومت را فشار ميدهد، يکي جايگاه و پايگاهاش را حفظ ميکند، يکي بر رقيب ميتازد و برخيها هم بر کشورهاي همجوار حمله ميکنند.
در اين مراسم، همهي سخنرانها بهگونهاي دخالت و توطئههاي سياسي خارجي را مورد توجه قرار دادند. مشخص است؛ متهم درجهيک هم سايهي شرقي ما پاکستان است. اتهامها مشخص است و اينقلم نمي خواهد بازهم تکرار کند.
اما با اندک مکث بايد گفت که هر کشوري، در امور افغانستان دخالت ميکند. تروريست ها را مسلح و تجهيز ميکند و........ به هرپيمانهاي که ما فرياد بزنيم و بخواهيم که دخالت را متوقف کند، منصرف نخواهد شد. چرا؟. چون منافعملياش تقاضا ميکند. آن کشور نميتواند از منافعملي اش بگذرد. ميخواهد ثبات و امنيتاش را از رهگذر جنگ و بيثباتي در منطقه به ويژه افغانستان در برابر رقيب قدرتمند و غولآساياشتامين کند.
بنابراين، ما بايد خود را قوي کنيم. بهپيمانهاي قدرتمند و توانمند شويم که قادر به دفع توطئهها و دسيسههاي بيگانگان باشيم. بهصورت واضح و مشخص بايد گفت که دخالتهاي سياسي پاکستان بدون فراهم کردن زمينههاي داخلي ميسور نيست. پس بايد از اين زمينهها را از ميان برداشت.
سياستمداران کشور، با ديد ملي و همديگر پذيري بازي کرده و نفش آفريني نمايند. تا به حال که شعارها ملي و ميهني بوده، اما رفتارهاي سياسي در چهارچوب قوميت بوده است. رهبران سياسي تلاش کرده اند، بيشترين امتياز را به قوم خود بستانند و حتي از حضور ديگر گروههاي قومي پيشگيري کنند. جاي تاسف است يکي از سياستمداران که مدام از جهاد، آرمانهاي ديني و ملي و خدمت به کشور سخن مي زند، گذشته از کارنامههاي پيشيناش، در موضعگيريهاي انتخاباتي و در فضاي جديد حضور نداشتن مديران يکقوم و يکبخش کلان از کشور را در راس مديريت برخي نهادهاي مهم آموزشي و قضايي شرط مي بندد.
به هرتقدير، انتظار دخالت نکردن سياسي از هر کشور خارجي، خلاف واقعيتهاي سياسي است. آنها دخالت ميکنند و در لابلايِ بحرانهاي که ايجاد ميکنند، منافعملي خود را جستوجو خواهند کرد. پس برماست که خود را تقويت و توانمند کرده و هرگونه توطئه و دخالت را پاسخ دهيم.
دیدگاه شما