صفحه نخست » مقالات » فرایند مصالحه؛ قربانیها و دستاوردها
فرایند مصالحه؛ قربانیها و دستاوردها
- عبدالرحمن فهيمي
روز گذشته بهمناسبت کشته شدن برهان الدين رباني رييس شورايِ عالي صلح رخصتي عمومي اعلام شده و مراسم نيز در خيمهي لويهجرگه برگزار گرديده بود. چهارسال قبل، مرد انتحاريِ خودش را به عنوان فرد مهم گروه طالبان جا زد و آقايِ رباني را کشت. از زمان آغاز بهکارِ شوراي عالي صلح و از زمان که گفتوگو با گروه طالبان به عنوان يکي از اولويتهاي جدي دولت مطرح گرديد، انتقادها از خامي و بيفايده بودن اين رويکرد مطرح شد. اما زمان که گروه طالبان به صداها و نداهايِ صلح طلبانهاي حکومت توجه نکرد، فرماندهان نظامي و چهرههاي سياسي را يکي از پي ديگر ترور کرد تا اينکه نوبت به آقاي رباني رسيد، انتقادها شديدتر و جديتر شد. باور اکثريت، غالب و مسلط بر اين بود و است که چهرههايي ردهبالاي گروه طالبان به عنوان مهرههاي استخباراتي و اطلاعاتي امري که شخص رييس جمهور کرزي هم گه گاهي به آن نقطه اشاره ميکند، و افراد ردهپايين آن گروه به عنوان نيروهاي ايدئولوژيک و تربيت شده در فضا و دنياي ديگر، هرگز تن به گفتوگو و مذاکره نخواهند داد. آنها صلح، ثبات و امنيت کشور را در نبود نظام سياسي جديد و مستقر و برپايي امارت طالباني خود ميبينند. اما علي رغم اين انتقادها حکومت قبلي و کنوني رويکرد گفتوگو را ادامه داده است.
روند يا فرايند گفتوگوي سياسي، قربانيهاي بيشمار و کمرشکن داشته است و اگر با نگاه وسيع و باز بنگريم ممکن است دستاوردهاي نيز داشته باشد.
1 . دستاوردها
بهنظر اين نگارش، رويکرد گفتوگو و مذاکرهاي حکومت، دست کم دو دستاورد داشته است.
1 . 1 . لزوم پيگيري گفتوگو با طالبان
در آغاز بهکار شوراي عالي صلح و زمان که اين مبحث به تازگي مطرح ميشد، باور اکثريت قريب به اتفاق شهروندان کشور اين بود که گفتوگو و مذاکره و در نهايت صلح درکار نيست. بايد با گروه طالبان و همهي دستههاي نظامي که در برابر کشور و دولت سلاح برشانه گرفته اند، رزميد و نگذاشت که به اهداف شان نايل آيند.
اما پس از گذشت ششسال و بحثهاي موافق و مخالف که مطرح شده است، اکنون اين باور در همهي سطوح و لايههاي جامعه نهادينه شده است که جهت تامين امنيت، ثبات و صلح دايمي، يکي از گزينههاي پيشنهادي گفتوگو و مذاکره ميباشد. يعني اگر جبهههاي نبرد در برابر گروه طالبان تقويت شده و تلاش ميشود آنها در هرجاي که هستند، سرکوب شوند، در همين حال دروازههاي گفتوگو باز بوده و دولت خود تلاشهاي جدي را داشته باشد. بنابراين، به نظر ميرسد که اين مهمترين دستاورد براي حکومت خواهد بود.
2 . 1 . شکاف در درون گروه طالبان
بهنظر ميرسد که پافشاري و تاکيد دولت کابل بر گفتوگو و مذاکره با گروه طالبان و لزوم گفتوگوي سياسي با آنها به منظور تامين امنيت و جلوگيري از تخريب هرچه بيشتر کشور، شکافهاي را در درون ساختار آن گروه ايجاد کرده و حاميان و طرفداران يافته است. اين که ملا عبدالغني برادر زنداني شده و بعد بهگونهاي صوري رها ميشود، آغاجان معتصم تلاشهاي را پي ميگيرد و نشستهاي گرچند ابتدايي برگزار ميشود، نشان دهندهي تمايل برخي از حلقههاي طالباني جهت گفتوگوي سياسي خواهد بود. گرچند ملااختر منصور در فاز جديد سياسي به يکي از مهرههاي طرفدار جدي جنگ تبديل شده اما گفته ميشود که قبل از مرگ ملاعمر او خود يکي از چهرههاي بوده که طرفدار گفتوگو بوده است.
به هرحال، با اين که در حال حاضر فرايند گفتوگوي سياسي دستاورد عملي و ملموس ندارد و گروه طالبان عملا بر طبل جنگ مي کوبند، جبهههاي نبرد را در سرتاسر کشور به ويژه شمال گرم کرده اند و با کشتن مردمان بيگناه و غير نظامي پيامهاي ناسازگاري مي فرستند، اما نفس نهادينگي اين باور در جامعه که يکي از راههاي تامين امنيت، ثبات و صلح گفتوگو است و نيز ايجاد شکاف در درون ساختار گروه طالبان دستاورد است.
2 . قربانيها
فرايند گفتوگوي سياسي با گروه طالبان قربانيهاي بيشماري را گرفته است. سياستمداران، نظاميان، سرمايهداران و مردمان عادي همه و همه قرباني شده اند.
آقاي رباني به عنوان رييس شوراي عالي صلح خود به عنوان يکي از سياستمداران بانفوذ و با سابقه قرباني شد. او که سالها مبارزه و مقاومت در برابر گروه طالبان را در کارنامهي خود داشت، با خوش بيني سياسي با آقاي حامدکرزي همراه شد و در نتيجه در حال که به زعم خودش مهمان سياسي مهم را پذيرايي مي کرد، قاصد مرگاش را پذيرايي کرد.
جواد ضحاک رييس شوراي ولايتي باميان و از چهرههاي فعال جهادي، سياسي و مدني توسط گروه طالبان در درهي غوربند ولايت پروان اسير شد و بهگونهاي فجيع و بيرحمانهاي کشته شد.
جنرال داود داود از فرماندهان جهادي و از فرماندهان پوليس در نظام کنوني، بهگونهاي فجيع در داخل ولايت تخار کشته شد.
و صدها و هزاران شهروند نظامي و بيگناهِ ملکي کشور که در حملههاي مسلحانه و انتحاري گروه طالبان سربه نيست شدند. سربازان اردو و پوليس در حال هدف گلولههاي دشمن قرار گرفته و کشته ميشدند، که رهبري دولت قيودات و محدوديتهاي جدي را براي شان وضع کرده و بهگونهاي ميشود گفت دستهاي شان را بسته کرده بود. زمان که کشته مي شدند، جنازههاي شان با افتخار منتقل نشده و با احترام به خانوادههاي شان تسليم داده نمي شد. يکي از موارد، انتقال جنازهي يک شهيد نظامي در «تول بکس» موتر مسافربري بود در حال که جنازهي يکي از فرماندهان گروه طالبان توسط «هلي کوپتر» منتقل شده و به خانوادهاش تسليم داده ميشود. و صدها شهروند بيگناه در حملههاي انتحاري گروه طالبان نابود شده و تکه تکه شدند، اما ارگ رياست جمهوري حتي براي محکوم کردن آن حملهها يک بيانيهاي هم صادر نکرد.
بنابراين، اعمال محدوديتها و قيودات نظامي براي سربازان اردويملي و پوليس ملي و سکوت در برابر حملههاي دشمن، براي بهدست آوردن قلب دشمن بود. اما هرچه رهبري دولت سعي کرد با نرمش دل طالبان را بهدست آورد، آن گروه گستاختر و جسورتر شد. از اينرو، با جسارت و با برنامه حمله کردند و جنگهاي بزرگ را راه انداختند.
اينها قربانيهاي بيشماري هستند که مردم کشور پرداخت کردهاست. اگر رويکردها و سياستهاي نرم دولت در برابر آن گروه نميبود و محدوديتها و قيودات سختگيرانه وضع نميگرديد، دشمن بهاين پيمانه رشد نميکرد. بههرصورت اميدواري وجود دارد که خون قربانيها هدر نرود.
دیدگاه شما