صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بی نظمی و فقدان مدیریت در شهر های کلان افغانستان

-

بی نظمی و فقدان مدیریت در  شهر های کلان افغانستان

امروزه يکي از مهمترين مسئله براي نخبگان سياسي در رأس قدرت بي نظمي و بي مديريتي شهر ها به خصوص شهر کابل است. خانه سازي بدون برنامه شهري و وجود اشغال هاي انبوه در گوشه کنار شهر از مواردي است که شهر نشينان و نخبگان را به سخن در آورده است. شهر کابل براي مدتي است که شهر دار ندارد. به همين خاطر، اشغال هاي زياد در گوشه و کنار شهر انباشته شده است. اين در حالي است که حکومت مطابق قانون اساسي بايد زمينه انتخابات شهرداري شهر ها را فراهم نمايد و شهر دار هاي شهر ها از طريق انتخابات و با آراء مردم انتخاب شود. در کنار اين مسئله اما، تنها مشکل نبود شهردار نيست. بلکه عدم پلان و برنامه شهري از موارد عمده و اساسي است که مشکلات شهري را در کابل و ديگر شهر ها ايجاد نموده است. کابل در سيزده سال گذشته شاروال داشته است اما شاروال ها به خاطر عدم توانايي قادر به ارائه پلان شهري و مديريت شهر نبوده است. در کنار اداره شاروالي وزارت شهرسازي نيز موفق نشده است به صورت هماهنگ با اداره شاوالي کار نمايد و شهر ها را مديريت نمايد.

در ذيل با توضيح پديده شهر نشيني در صدد آنيم مشکلات شهر کابل را در حد ممکن توضيح دهم.

فراگرد شهر نشيني زماني رخ مي دهد که شمار انبوهي از مردم، مناطق روستايي کشور را رها کنند و سکونتگاههاي شهري را براي زندگي شان بر پا کنند. شهر نشيني در سراسر جهان رو به گسترش است. در کشور هاي صنعتي پيشرفته، شهرنشيني به گونه اي تدريجي و همراه با رشد صنعت و بارزگاني رخ داده و اکنون بيش از 70 در صد جمعيت اين کشورها را شهرنشينان تشکيل مي دهند. ولي در کشورهاي توسعه نيافته اين گرايش به شهرنشيني بر اثر بهبود در فنون پزشکي و پايين آمدن نرخ مرگ و مير و هجوم جمعيت اضافي روستاها به شهرها، به گونه اي تقريبا ناگهاني پديد آمده است، بدون آنکه صنايع نوپاي شهري بتواند اين جمعيت اضافي را به خود جذب کنند. رشد شهر نشيني در اين کشورها جنبه اي بيمار گونه به خود گرفته و مسائل اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي خطرناکي را براي اين کشورها به بار آورده است.

شهرنشيني پديده اي مدرن است که بعد از انقلاب صنعتي در انگلستان آغاز شد. صنعتي شدن موجب شد که محل کار تغيير کند. قبل از صنعتي شدن خانه ها هم محلي براي زندگي و هم محل کار براي کسب درآمد بود. شهرها اگر هم وجود داشت سربار مناطق روستايي و توده هاي روستايي بودند که کار کشت و زرع مي کردند و به شهر ها سرازير مي شدند که اين مايه حيات شهرنشينان بود. به همين خاطر نابودي شهرها از آرزوهاي دهقانان بود.

با شهر نشيني صنعتي اين رابطه معکوس شد. يعني مناطق روستايي به شهر وابسته شدند. روستا به جزئي لازم اما پيراموني براي نظام اقتصادي تبديل شد که مرکز آن در شهرها بود. مناطق روستايي، اغلب از جمعيت خالي شد، اکنون عملا عرصه ديگر از فعاليت هاي صنعتي براي تجار و بانکداري شهري ايجاد شد. قدرت اقتصادي و سياسي در شهر مستقر گرديد. شرکت هاي مالي و صنعتي مسلط شدند و جاي مالکيت فردي را گرفتند. امروزه در کشور هاي توسعه يافته روستا تا حدودي از بين رفته است و آنچه باقي مانده است يک مضمون نوستالژيک و ترغيب کننده در دست آگهي نويسان تبليغاتي است، که با اين خيالپردازي ها ذهن شهرنشينان را مشغول نگه مي دارد.

در افغانستان اما فرايند شهر نشيني بعد از 2001 يعني بعد از سقوط طالبان رو به افزايش بوده است. به قول بروس کوئن اين رشد به شکل بيمار گونه بوده است. گسترش شهر نشيني در افغانستان بيشتر به خاطر خشک سالي هاي چند ساله اي بود که مردم را وادار کردند براي امرار معاش به جاهاي ديگر برود. دليل ديگر، مهاجرت افغان ها به کشور هاي همسايه بود. افغان ها با مهاجرت، هم با زندگي شهري آشنا شدند و هم کسب و کاري را آموختن که تنها در شهرها کاربرد دارد به همين خاطر با برگشتن به کشور خود، از روستاها به شهرها مهاجرت کردند.

با اين حال، زمينه هاي کار در شهر هاي افغانستان فراهم نبوده است. نيروي کاري به اندازه کافي در زمينه هاي مختلف وجود دارد. در طول سيزده سال گذشته کاري در مورد رشد صنعت در شهر ها صورت نگرفته است. به همين خاطر، شهر ها هم قادر به تأمين نياز هاي خود نبوده است و پديده مهاجرت ادامه پيدا کرده است. از اين جهت، يکي از اساسي ترين مسائل براي شهرنشينيان و نخبگان کشور اين است که در راستاي رشد صنعت و ايجاد کارخانه ها در اطراف شهر تلاش نمايد. از اين طريق هم نيازمندي هاي شهر تأمين گردد و هم اشتغال ايجاد گردد.

با اين حال، مديريت شهر و کنترل مشکلات همانند ترافيک و جمع آوري اشغال از مسائل ديگر است که قيافه و چهره شهر را خراب کرده است. ادارات مسئول و نخبگان سياسي بايد تدبيري براي اين مشکلات نيز بسنجد در غير آن اين مشکلات به مرور زمان شهرنشني و زندگي شهري را با مشکل جدي مواجه مي سازد. از اين جهت، شهر با مشکل جدي مواجه مي گردد.

اشرف غني، رئيس جمهور اميدوارم با درک وضعيت شهر ها تدابيري براي بهبود زندگي شهري روي دست گيرد. از آنجايي که بخش از جمعيت کشور در شهر ها زندگي مي کند، توجه به زندگي آن ها پيامد هاي مثبت براي حکومتداري او دارد. در سيزده سال گذشته اگر کاري صورت نگرفته است اکنون با درک مشکلات بايد کاري هاي روي دست گرفته شود.

فرايند شهر نشيني در افغانستان رو به گسترش است اما هيچ برنامه و پلاني از سويي دولت براي گسترش شهرها وجود ندارد. در كنار رشد فرايند شهرنشيني صنعت رشد نكرده است. شهرنشيني بي‌رويه و گسترش پرشتاب پديده شهرنشيني در بسياري کشورها باعث به‌وجود آمدن پديده‌هايي همچون حاشيه‌نشيني، زاغه‌نشيني، افزايش بيکاري و بزهکاري و مشکلات و ناسازگاري‌هاي فرهنگي شده است. امروزه مشکلات چون بيکاري، و تا حدودي بزهکاري و ناسازگاري هاي فرهنگي در شهرهاي افغانستان بي داد مي کند. بيکاري يکي از مشکلات جدي است که ممکن خيل عظيم از جمعيت را به بزهکاري بکشاند؛ دولت و نهاد هاي مربوط اگربه فرايند شهر نشيني توجه جدي ننمايد ممکن با مشکلات بيشتري بيکاري، بزهکاري، حاشيه نشيني و زاغه نشيني و در کل بي نظمي شهري مواجه گردد که مديريت آن سخت و دشوار خواهد شد. بر طرف كردن بخشي از معضلات با رشد صنعت ممكن مي گردد بنابراين لازم است كه در كنار رشد شهر نشيني به صنعت نيز توجه جدي شود. با توجه به صنعت هم اشتغال مي شود و هم وضعيت اقتصادي کشور بهبود مي يابد و هم بخش از نيازمندي هاي کشور مرفوع گرديده و کشور را از وابستگي بيشتر کشور به توليداتي بيروني بي نياز مي سازد. با اين حال، اين به معني آن نيست که توجه به مسائل ديگر شهر ها نشود.

دیدگاه شما