صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

فاش شدن پشت پرده سیاست حامد کرزی در قبال گروه طالبان

-

فاش شدن پشت پرده سیاست حامد کرزی در قبال گروه طالبان

مردم افغانستان حاکميت امارت اسلامي طالبان را دوران تاريک و خفقان آور در تاريخ تحولات سياسي و اجتماعي افغانستان مي داند. اين دوران تاريک و خفقان آور با حمله ايالات متحده آمريکا و همپيمانان غربي آن به پايان رسيد و روزنه اميد در دل مردم کاشته شد. روزنه اي که فرداي بهتري را نويد مي داد. حکومت موقت، انتقالي و در نهايت حکومت انتخابي - با مشارکت گسترده مردم در پاي صندوق هاي رأي - شکل گرفت. مردم حامد کرزي را به عنوان حاکم سياسي خود انتخاب نمود. اکنون بعد از گذشت چهارده سال مشخص شده است که حاکم سياسي با دشمنان مردم افغانستان هم دست بوده است و طالبان را در ريختن خون مردم کمک مي کرده است. ژنرال داوود احمدي، فرمانده پليس لوگر به رسانه ها گفته است که حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين کشور دستور داده بود که به مرکز بزرگ عملياتي و آموزشي گروه طالبان در زرغون شهر عمليات نکند. اکنون، مشخص شده است که گروه طالبان در اين مرکز حملات بر کابل، لوگر و برخي ولايات ديگر افغانستان را کنترل و سازماندهي مي کرده است. اين دردناک ترين خبر ممکن براي مردم افغانستان است. خبري که وجدان تک تک شهروندان کشور چه آنهايي که مخالف حامد کرزي بودند و چه آنهايي که در سيزده سال گذشته با حامد کرزي کار مي کردند را به درد مي آورد. حداقل ترين تحليل در اين مورد اين است که حامد کرزي در دام سياست ورزي قومي افتاده بود و براي حفظ قوم خود دست به حمايت از گروه طالبان مي زد. با اين حال، فاش شدن اين مسئله نشان داد که ما تا هنوز ميان دوست و دشمن تفکيک و تمايز نيستيم.

دولت بر مبناي امر سياسي شکل مي گيرد. محور اساسي و بنيادين امر سياسي تفکيک ميان دوست و دشمن است. نخبگان سياسي ما از گذشته هاي تاريخي قادر به تفکيک ميان دوست و دشمن نبوده است. قتل و کشتار شهروندان کشور از سوي نظام مرکزي شاهد بر اين مدعا است. در دوره جديد با وجود اميدواري هاي زيادي مردم اما، نخبگان سياسي قادر به تفکيک اين مهم نبوده است. رأي گرفتن از شهروندان صلح جو و عادي کشور و حاکم سياسي و ارگ نشين شدن و دست دوستي دراز کردن به دشمنان مردم نشان مي دهد که حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين کشور هيچ تفاوت با حاکمان سياسي گذشته افغانستان نداشته است. بنابراين، امر سياسي به عنوان مبناي شکل گيري حکومت از سوي حامد کرزي درک و فهم نشده بود. او رفتار هاي خود را نه بر مبناي امر سياسي که بر مبناي منطق کور قبيله اي و ملا عمري انجام مي داده است.

حمايت حامد کرزي از گروه طالبان را تنها در چارچوب منطق قبيله اي و سياست ورزي قومي قابل فهم و درک است. سياست او از سال 2001 تا اواخر 2007 متمايل به سياست غربي ها در قبال گروه طالبان بود. اما از آنجايي که گروه طالبان را قوم پشتون تشکيل مي داد و جنگ تنها در مناطق پشتون نشين جريان داشت و روزانه دهها طالب و شهروند پشتون ما کشته مي شد، کرزي را بر آن داشت که در فکر صيانت از قوم خود برآيد. دقيقا بر مبناي صيانت از قوم پشتون است که حامد کرزي از گروه طالبان حمايت مي کند و مراکز آموزشي آن ها را از حملات نيرو هاي داخلي کشور مصون نگه مي دارد. با اين حال، مسئله تنها به حمايت کرزي از يک مرکز آموزشي گروه طالبان در لوگر خاتمه نمي يابد. بلکه سياست او در قبال گروه طالبان باعث شده بود که واليان او به گروه طالبان دستور دهد که بر شهر و خانه هاي مسکوني راکت پراکني نمايد. موسي خان اکبر زاده والي پيشين ولايت غزني به گروه طالبان اجازه داده بود بر شهر غزني راکت پراکني کند. ريشه هاي آن به ارگ رياست جمهوري و به دفتر حامد کرزي مي رسيد.

اين رفتار ها و کنش ها نشان مي دهد که نخبگان سياسي در قبال افکار عمومي برخورد دوگانه مي کند. در مواجه با افکار عمومي نشان مي دهد که آن ها نسبت به دشمنان مردم افغانستان مواضع همسو دارد اما، در عمل و پشت پرده سياست دست دشمنان مردم افغانستان در دست شان است و از هر گونه حمايت ممکن دريغ نمي کند. اين رفتار ها دورويي و دروغگويي و عدم پا بندي آن ها به اخلاق اجتماعي و بي تعهدي شان در قبال قانون اساسي و مصالح عليايي کشور را نشان مي دهد.

در صورتي که اسناد موثق در دست باشد، حامد کرزي بايد محاکمه شود. نه تنها در قبال حمايت از يک مرکز آموزشي گروه طالبان در زرغون شهر ولايت لوگر بلکه در قبال خون هاي ريخته شده در ولايان مختلف کشور. حامد کرزي بايد پاسخ يتيم شدن صد ها کودک، بيوه شدن صد ها زن و قطع نان از سفره خانواده هاي بسياري از شهروندان اين کشور را بدهد. به خاطر سياست هاي او صد ها تن در حملات انتحاري کشته شده اند و خيلي از خانواده ها نان آور خانواده خود را از دست داده اند. مسئله اما به همين جا ختم نمي شود. سياست هاي کرزي باعث به هدر رفتن ميليارد ها دالر کمک جامعه جهاني به افغانستان شده است. پاسخ همه اين ها و خيلي از هزينه هاي ديگري را که افغانستان به خاطر سياست هاي اشتباه کرزي پرداخته است، بايد بپردازد.

سياست هاي حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين کشور بايد درس عبرت براي حکومت وحدت ملي باشد. اگر حمايت هاي حامد کرزي از گروه طالبان منجر به صلح و آتشي گروه طالبان با حکومت نشده است، همسويي و روي خوش نشان دادن به گروه طالبان در آينده نيز منجر به صلح و آشتي نخواهد شد. حکومت وحدت ملي از هم اکنون بايد سياست خود را به صورت مشخص در قبال گروه طالبان اعلان نمايد. نه گروه طالبان خواهان صلح است و نه حمايت هاي نخبگان سياسي آن ها وادار به صلح و وارد شدن از در آتشي خواهد کرد. آن ها در هر صورت، عليه حکومت خواهد جنگيد. بهتر آن است که گروه طالبان به خاطر حمايت ها و سياست اشتباه ارگ قدرتمند نشود.

در پايان بايد گفت که فاش شدن حمايت کرزي از گروه طالبان نشان داد که او هيچ تفاوت با نخبگان خون آشام حاکمان سياسي گذشته افغانستان نداشته است. او همانند اسلاف گذشته خود باني ريخته شدن خون هاي زيادي است. قدرتمند شدن گروه طالبان نتيجه مستقيم سياست حامد کرزي است. کشته شدن شهروندان کشور و نيروهاي امنيتي در گوشه گوشه کشور نتيجه سياست حمايتي او از گروه طالبان است. از اين جهت، حامد کرزي بايد محاکمه شود. او بايد نسبت به تمام مسائل و رويداد ها و خون هاي ريخته شده پاسخ گويد. با اين حال، بي تفاوتي در قبال سياست هاي حامد کرزي باعث مي شود که او همچنان سد راه سياست هاي ارگ در قبال گروه هاي دهشت افکن و تروريست شود.

 

دیدگاه شما