صفحه نخست » مقالات » رویداد کندز، کشور بر لبه پرتگاه
رویداد کندز، کشور بر لبه پرتگاه
- حبیب صبوری خسروشاهی
هفته گذشته شمال کشور بهويژه ولايت کندز شاهد يکي از تکان دهندهترين رويدادهاي اخير کشور بود. اين رويداد در طي سيزده سال گذشته بي سابقه خوانده شده است. در نخستين روزهاي هفته گذشته طالبان در پي يک حمله تهاجمي چندجانبه توانستند شهرکندز، مرکز آن ولايت را به تصرف خود درآورند. طالبان همانند گذشته و بر اساس خوي و خصلت توحشانه خود دست به ويراني و غارت اموال مردم زده و حتا از تخريب ساختمانهاي عام المنفعه نيز خود داري نورزيدند. آنان همچنين که توانستند شمار زيادي از زندانيان ولايت کندز را که بخش عمده آن را تروريستهاي طالب تشکيل ميداد از زندان فراري دهند و نيز شمار زيادي از ادوات نظامي نيروهاي امنيتي و نظامي کشور را به چنگ خود درآورند.
رويداد کندز از جهات مختلف قابل تأمل بوده و پيامدهاي آن نيز هشدار دهنده ميباشد. در اين رابطه نکاتي چند شايان يادآوري است:
1- آنچه در ولايت کندز اتفاق افتاد حادثه و رويدادي آني دانسته نميشود. سقوط کندز توسط طالبان در واقع ادامه روند ناامنيهاي کشور و به ويژه کشاندن اين ناامنيها به ولايات شمالي ميباشد. نکته مهم در اين است که عناصر و دستهاي داخلي و خارجي بصورت سازمان يافته اين روند را رهبري و حمايت مينمايند. اين موضوع بارها از سوي آگاهان سياسي و نمايندگان مردم و کارشناسان نظامي ياد شده است. شايد سقوط کندز بدست طالبان يکي از مراحل اوجگيري اين بحران از پيش طراحي شده بشمار آيد. يعني اينکه ما در آينده بايستي منتظر رويدادهاي تلختر از اين در برخي ديگر از ولايات کشور باشيم.
2- موضوع ديگري که در گسترش و ناامني روزافزون کشور و بخصوص سقوط شهرکندز جاي پرسش و نگراني جدي را موجب شده است سهل انگاري و حتا بي توجهي مشکوک مقامهاي اداري و امنيتي نسبت به مهار و کنترل وضعيت جاري و نيز اتخاذ تدابير لازم براي پيش گيري از وقوع چنين رويدادهاي ميباشد. اينکه وضعيت عمومي کشور رو بسوي بحران دارد جاي ترديد و استدلال ندارد؛ اما در مورد احتمال سقوط برخي از ولايات کشور از جمله شهر کندز بارها از سوي آگاهان امور در عرصه سياسي و نظامي هشدار داده شده بود. از جانب ديگر وخيم بودن اوضاع امنيتي اين قضيه را مشهود و قريب به يقين ساخته بود. اما متاسفانه مقامهاي ارشد از مرکز تا ولايات نسبت به اين هشدارها بي توجهي نموده و هيچگونه تدابير لازم و جدي را براي مقابله با آن اتخاذ ننمودند. همينطور نسبت به آن عده از مقامهاي اداري که در انجام مسئوليت سهل انگاري و بي توجهي نموده اند در هيچ موردي از جمله در مسئله کندز واکنش جدي نشان ندادند. بطور نمونه در شرايطي که شهرکندز در محاصره طالبان قرار داشته و انجام عمليات نظامي از سوي آنان کاملا معلوم بود، جناب والي کندز براي خوشگذراني به خارج از کشور سفر ميکند؛ و شگفت آورتر اين که در مرکز نيز مقامهاي ارشد غيرمستقيم چنين عناصر متخلف را تبرئه داده و توجيه مينمايند که سهل انگاري صورت نگرفته و اين واقعه بصورت غيرقابل پيش بيني اتفاق افتاده است. گويا انتظار دارند که دشمن پيشاپيش زمان و مکان عمليات را اعلام کند!
3- در ارتباط با چنين قضايايي، عملکرد نيروهاي خارجي نيز قابل پرسش است. هرچند پس از سقوط کندز هواپيماهاي ناتو مواضع طالبان را بمباران نمود و زمينه عمليات زميني را سهل تر ساخت؛ اما پرسش اين است با توجه به توان استخباراتي و نظامي آنان چرا قبل از وقوع چنين اتفاقاتي عملياتهاي پيش گيرانه صورت نميگيرد تا فاجعه روي دهد و پس از آن اقدامهايي انجام يابد؟ به معناي ديگر نيروهاي خارجي که با ادعاي مبارزه با تروريزم به افغانستان لشکر کشيده اند در اين ارتباط هرگز صادقانه عمل نکرده و نميکنند. آنان هرگز در پي ريشه کني قاطع تروريستها نبوده اند. عملياتهاي آنان فقط اقدامهايي مقطعي و سطحي و حتا نمايشي تلقي ميگردد. گويا چنين به نظر ميرسد که آنان بخاطر توجيه حضور دوامدار خويش در منطقه و کشور ضرورت نميبينند که دست به عمليات قاطع و سرنوشت ساز بزنند، بلکه مقابله با تروريستها و انجام برخي عملياتها به منزله بازي با سرنوشت مردم و تلف ساختن وقت ميباشد.
4- سقوط کندز نشان داد که حکومت وحدت ملي هم در عرصه اداري و هم در عرصه امنيتي و نيز تمثيل داعيه وحدت ملي کاملا ناکام و ناکارآمد ميباشد. زيرا از هنگام رويکار آمدن اين حکومت، تاکنون هيچگونه ابتکار و درايتي در جهت سامان بخشيدن به وضعيت جاري و نيز تحکيم امنيت و تضعيف مخالفين صورت نگرفته است. بلکه حکومت قدم به قدم و مرحله به مرحله عرصه را به مخالفين واگذار نموده است. تأسف در اين است که در چنين شرايطي رهبران حکومت وحدت ملي مصروف رقابتهاي شخصي و جناحي خود بوده و سرنوشت مردم را به حال خود رها ساخته اند.
بنابراين با توجه به وضعيت بحراني کنوني و دقت در علل و عوامل سقوط شهرکندز بايد گفت پيامدهاي اين رويدادها بسيار تکان دهنده و مايوس کننده ميباشد. رهبران حکومت وحدت ملي با اين وضعيت هرگز قادر نخواهند بود که کشور را از کام بحران و نااميدي نجات بخشند؛ بلکه نگرانيها هرروز بيش از پيش افزايش يافته و فاجعه شهرکندز احتمالا سرآغاز سقوط در پرتگاه خواهد بود.
دیدگاه شما